چكيده مقاله
«بررسي عملكرد پدافند هوايي در سال آخر جنگ تحميلي» با استفاده از روش تاريخي- توصيفي و به كمك اسناد و مدارك كتابخانهاي در پي پاسخ به اين سوال است كه «عملكرد پدافند هوايي ايران در سال آخر جنگ تحميلي چگونه بوده است؟»
حمله ناجوانمردانه عراق پس از پذيرش قطعنامه 598 و سپس همكاري با منافقين در حمله به ايران، نمونه كامل تجاوز و عدم پايبندي به تعهدات بينالمللي است.
در عمليات مرصاد، پدافند هوايي و نيروي هوايي از جمله سازمانهاي نظامي بودند كه عملكرد مناسبي از خود به جاي گذاشتند و به خوبي در برابر تجاوز منافقين و بعثيها ايستادگي كردند. هدف قرار دادن چندين فروند هواگرد عراقي، هدايت هواپيماهاي خودي براي مقابله با هواگردهاي عراقي و... از جمله اقدامات پدافند هوايي در عمليات مرصاد به شمار ميرود.
كاركنان سايت رادار سوباشي با ايستادگي و انجام وظيفه تا آخرين لحظه زندگي، نام خود و پدافند هوايي را تا هميشه تاريخ جاودانه كردند. پاكسازي آسمان منطقه نبرد از هواگردهاي بعثي، منجر به تسريع موفقيت نيروهاي سطحي ايراني در برابر منافقين شد. پاسخگويي به اين سئوال كه «عملكرد پدافند هوايي ايران در سال آخر جنگ تحميلي چگونه بود؟» مد نظر پژوهشگر است. براي پاسخگويي به اين سئوال و نگارش اين مقاله، از اسناد و مدارك موجود، يادداشتها و دستنوشتههاي نفرات شاخص عمليات مرصاد، مصاحبه با پيشكسوتان نهاجا و پدافند هوايي و... بهره گرفته شده است.
1. مقدمه
عمليات مرصاد در بين عملياتهاي انجام شده در سالهاي جنگ تحميلي از ويژگيهايي برخوردار است كه آن را متمايز از همه عملياتهاي دفاع مقدس كرده است. حمله منافقين با حمايت بعثيها در صورت موفقيت، ضربهاي سختتر از شكست در برابر خود بعثيها براي ايران اسلامي رقم ميزد. در صورت ورود منافقين به شهرهاي عمده كشور، جدا كردن دوست از دشمن امكانپذير نبود. منافقين بر اين خيال خام بودند كه ديگر ارتش و سپاه پاسداران توان دفاع از كشور را نداشته و جايگاه مردمي نظام اسلامي نيز به زوال كشيده شده است.
خيال خام منافقين با كينهتوزي و سادهلوحي بعثيها همراه شد تا در نهايت شكستي تاريخي بر بعثيها و منافقين تحميل شود. با درخشش فاشا، نيروي هوايي و پدافند هوايي از ماهها قبل پيشبيني چنين حملهاي را كرده بودند. لذا با آمادگي بيشتر به مقابله با منافقين پرداختند.
خلبانان نيروي هوايي، هوانيروز و كاركنان پدافند هوايي با هماهنگي بالاي عملياتي موفق به پاكسازي آسمان منطقه نبرد شدند تا مقاومت و حتي پيشروي نيروهاي خودي در برابر منافقين با سهولت بيشتر انجام شود.
يكي از سازمانهاي مهم نظامي حاضر در عمليات مرصاد، پدافند هوايي بود كه با تلاش و ايستادگي مثالزدني موفق به انجام وظايف خود (تجسس، كشف، شناسايي، رهگيري، درگيري و انهدام) شد. بيشترين شهيد و مجروح پدافند هوايي در سالهاي دفاع مقدس، در اين عمليات تقديم ايران اسلامي شد.
2. بيان مسأله
مسئله اصلي اين است كه عملكرد پدافند هوايي ايران در سال آخر جنگ تحميلي چگونه بود؟
3. اهميت و ضرورت
سال آخر جنگ تحميلي براي پدافند هوايي داراي جايگاه ويژهاي است. حماسه سايت راداري سوباشي در اين سال رقم خورد. در اين سال بيشترين شهيد و مجروح توسط پدافند هوايي تقديم ايران اسلامي شد.
بررسي و مطالعه عملكرد پدافند هوايي ايران در سال آخر جنگ تحميلي، ضمن ثبت و ضبط بخش مهمي از تاريخ سازماني تأثيرگزار بر سرنوشت كشور، منجر به اعمال مديريت دانش و انتقال تجربه به نسل جوانتر خواهد شد. همچنين نگارش رشادتهاي كاركنان پدافند هوايي منجر به نشر ارزشهاي دفاع مقدس خواهد شد.
4. هدف و سوال تحقيق
هدف اين پژوهش بررسي اجمالي عملكرد پدافند هوايي ايران در سال آخر جنگ تحميلي است. لذا سوالي كه محقق به دنبال پاسخ گويي آن ميباشد اين است كه «عملكرد پدافند هوايي ايران در سال آخر جنگ تحميلي چگونه بود؟»
5. روش تحقيق
اين مقاله با استفاده از اسناد و مدارك كتابخانهاي و به روش تاريخي- توصيفي مورد نگارش واقع شد.
7. مباني نظري تحقيق:
عملياتهاي انجام شده در سال آخر جنگ تحميلي
در سال پاياني جنگ تحميلي عراق عليه ايران( از 31 شهريور 1366 الي 30 مرداد 1367)، عملياتهاي آفندي نصر9 (اول آذرماه 1366)، آفندي بيت المقدس 2 ( 25 دي ماه 1366)، آفندي والفجر 10 ( 24 اسفند 1366)، آفندي مهدي (عج) ( اول فروين 1367)، آفندي بيت المقدس 5 ( 20 فروردين 1367)، پدافندي فاو (28 فروردين 1367)، پدافندي شلمچه (4 خرداد 1367)، پدافندي جزايرمجنون (4 تير 1367)، پدافندي طلائيه – كوشك (4 تير 1367) ، پدافندي فكه – شرهاني(21 تير 1367)، پدافندي تمرچين(29 تير 1367)، پدافندي طلائيه-كوشك (31 تير 1367)، پدافندي قصر شيرين( 31 تير 1367)، پدافندي شمال مهران (31 تير 1367)، آفندي مرصاد (3 مرداد 1367)، پدافندي شرهاني (30 مرداد 1367) و... انجام شد. ( جعفري، 1394: 146 الي 161)
عملياتهاي ذكر شده در مناطقي انجام شد كه پوشش راداري پدافند هوايي ايران در آن مناطق داراي احاطه بود. در تعدادي از عملياتها پدافند هوايي موفق به ساقط كردن تعدادي از هواگردهاي عراقي شد. به عنوان مثال در عمليات والفجر 10 تعداد 10 فروند هواپيما و يك فروند بالگرد عراقي توسط دفاع هوايي ايران ساقط شد. (جعفري، 1394: 148)
اما عمليات مرصاد داراي ويژگيهاي منحصر به فردي براي پدافند هوايي است. در اين عمليات، پدافند هوايي بيش از ساير عملياتها شهيد و مجروح داده است. پدافند هوايي به دليل پيشبينيِ حمله منافقين، غافلگير نشد و موفق به انجام وظيفه معين خود شد. رويداد مهم شهادت تعداد 19 نفر از بهترين كاركنان راداري پدافند هوايي در سايت رادار سوباشي در اين عمليات رقم خورد. تعداد زيادي از كاركنان پايور و وظيفه پدافند هوايي در درگيري مستقيم با منافقين در مركز پشتيباني پدافند هوايي در اسلام آباد به شهادت رسيدند.
تهاجم گسترده منافقين به ايران
آيت الله هاشمي رفسنجاني در خاطرات خود از عمليات مرصاد روند تهاجم عراق و سپس منافقين را اين گونه شرح داده است:
« ارتش عراق پس از اعلام موافقت ايران با قطعنامه ۵۹۸، در دو جبهه جنوبي و مياني به طور هم زمان حمله كرد. در جبهه جنوب هدف، تصرف اهواز و حداقل تصرف خرمشهر بود كه تلاش دشمن را نيروهاي سپاه و بسيج عقيم گذاردند. اما در جبهه مياني هدف دشمن زمينه سازي براي هجوم سازمان منافقين بود. در اين جبهه ارتش عراق با حمله به خطوط پدافندي خودي، آنها را سرگرم كرده بود تا نيروهاي منافقين بتوانند از نقطه ديگري، پس از شكسته شدن خط به وسيله ارتش عراق، حركت خود را آغاز كنند.
بدين ترتيب پس از شكسته شدن خط خودي در منطقه سرپل ذهاب در حمله ارتش عراق، نيروهاي منافقين بدون آنكه با مانعي روبرو باشند، سوار بر خودروها به سوي كرمانشاه حركت كردند و تا تنگه پيش رفتند . با پيش فرض منافقين و صدام چنانچه پذيرش قطعنامه، سقوط اعتبار و اقتدار امام كرمانشاه حركت كردند و تا تنگه «چهار زبر» پيش رفتند.
با پيش فرض منافقين و صدام چنانچه پذيرش قطعنامه، سقوط اعتبار و اقتدار امام و نظام را در پي داشت و نيروهاي منافقين به پيروزي هايي مي رسيدند، عراق ميتوانست از موضع طرف پيروز، شرايط خود را بر ايران ديكته كند و جنگ را به پايان ببرد. از سوي ديگر، در حالي كه هنوز توقف حملات عراق در جنوب قطعي نشده بود، بخشي از مدافعان جنوب راهي غرب كشور مي شدند تا به سركوب حملات عراق و منافقين بپردازند...»
از جمله موارد اصلي همكاري و پشتيباني عراق از منافقين ميتوان به موارد زير اشاره كرد:
1- پشتيباني هوائي اعم از بالگردهاي توپدار و هواپيماهاي جنگنده جهت بمباران مواضع دفاعي و مراكز تجمع نيروهاي ايراني
2- حمله هوائي به پايگاه هاي هوائي نوژه همدان و دزفول جهت از كار انداختن توان عملياتي اين دو پايگاه
3- واگذاري اطلاعات مسير و ترتيب نيرو
در خصوص حمله نيروي هوايي عراق به پايگاههاي هوائي نوژه همدان و دزفول بايد گفت؛ از كار انداختن توان عملياتي اين پايگاهها به معناي از كار افتادن تسلط ايران بر آسمان منطقه نبرد بود. بنا بر اين اجراي اين بخش از نقشه حمله به ايران براي بعثيها بسيار مهم بود .
مريم سنجابي از مسئولان سازمان منافقين در مورد عمليات مرداد 1367و حمايت عراق از تهاجم منافقين گفته است:
«… درصبح روز سوم مرداد طبق برنامه طرح ريزي شده يگان ها با سرعت و از طريق جاده آسفالته به سمت عمق پيش رفته بودند. در حالي كه مناطق غرب با آتش پدافند و نيروي هوايي عراق پشتيباني ميشد، ابتدا شهرهاي كرند و اسلام آباد تسخير شد ولي نيروها چون قصد پيشروي تا تهران را داشتند! توقف نميكردند… پس از ۱۵۰ كيلومتر پيشروي و عبور از گردنه پاتاق در مسير كرمانشاه به دشت وسيعي به نام حسن آباد در نزديكي كرمانشاه رسيدند.»
امير سرتيپ پرديس كه در عمليات مرصاد به عنوان خلبان حضور و مسئوليت فرماندهي پايگاه سوم شكاري همدان را بر عهده داشت، در خاطرات خود به حملات هوايي عراق عليه ايران هم زمان با حمله منافقين، چنين اشاره مي كند. «در همين زمان كه منافقين وارد خاك ما شده بودند، دولت عراق هم در پشتيباني از حركت آنها اقدام به بمباران پايگاه هوايي نوژه و مناطق پروازي آن كرده بود، آنها از بمبهاي خوشهاي تأخيري ساخت فرانسه با هواپيماهاي ميراژ استفاده كرده بودند...» (پرديس، 1388: 126)
هواپيماهاي نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران در سوم مرداد 1367 ضمن درگيري هوايي با هواپيماهاي عراقي موفق به سرنگون ساختن يك فروند ميگ-23 عراقي شدند. بمبارانهاي پي در پي ستون منافقين منجر به از هم گسيختگي سازماني منافقين شد. (بهنام گهر،1390: 135)
پدافند هوايي نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي با بهرهگيري از ايستگاههاي رادار زميني و شبكه يكپارچه هوايي در هدايت بسامان صحنههاي نبرد و نيز استفاده بهينه از كليه سامانههاي دفاع هوايي زمين پايه موشكي و توپخانهاي مستقر در منطقه عمليات خود، اقدام هواپيماهاي متجاوز عراقي در پشتيباني از نيروهاي منافقين را بياثر ساخته و موفق به انهدام چندين فروند از پرندههاي رژيم بعثي عراق گرديد و در ساير موارد نيز آنان را وادار به فرار از ميدان كرد. (جهانفر، 1393 همچنين حجامي، جهانفر، 1393 : 108-110) شرح درگيريها و مورد اصابت قرار دادن هواپيماهاي عراقي بر اساس اسناد پدافند هوايي در بخشهاي زير قابل مشاهده است.
دفاع هوايي ايران در عمليات مرصاد
برابر خاطرات آيت الله هاشمي رفسنجاني از عمليات مرصاد، «هوانيروز و نيروي هوايي، مستقل عمل كردهاند.». اين جمله به اين معناست كه اجزاي نيروي هوايي نظير پدافند هوايي و شبكه فرماندهي و كنترل نيز به طور مستقل عمل كردند. در عمليات مرصاد قرارگاه رعد در پايگاه هوايي همدان جهت انجام حملات هوايي عليه نيروهاي منافقين و حاميان آنها تشكيل شد.
با توجه به نامشخص بودن مكان دقيق نيروهاي خودي و دشمن، ابتدا هواپيماهاي شناسايي از منطقه هوايي مهرآباد پروازهاي شناسايي را انجام و بلافاصله بمباران مواضع دشمن از سوي قرارگاه رعد به خلبانان پايگاههاي سوم شكاري همدان، چهارم شكاري دزفول و نيز منطقه هوايي مهرآباد ابلاغ شد. در اين عمليات خلبانان نيروي هوايي روزانه 30 نوبت پرواز داشتند و 360 هزار پوند بمب بر سر منافقين ريختند. (تقي زاده، جنابي، 1392: 59- 60) هدايت اين هواپيماها بر عهده ايستگاههاي رادار پدافند هوايي كرج، دزفول، سوباشي، آبدانان و... بود.
بررسي روز شمار حملات هواگردهاي عراقي و اقدامات دفاع هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران - اعم از آفند هوايي و پدافند هوايي- (از 28 تير 1367 الي 5 مرداد 1367) به درك بهتر عملكرد پدافند هوايي ايران در عمليات مرصاد كمك خواهد كرد. اگر چه عمليات مرصاد از سوم مرداد 1367 آغاز شد (جعفري، 1388 : 160) اما نيروي هوايي و پدافند هوايي در فاصله قبول قطعنامه تا شروع عمليات مرصاد درگيري با هواگردهاي عراقي را در كارنامه خود ثبت كرده كه برخي از موارد در زير ذكر شده است.
28 تير 1367:
يك سايت هاوك از منطقه ميمك به منطقه عملياتي مرصاد جا به جا و در ارتفاعات قلاجه مستقر و عملياتي شد. اين سايت با شليك 9 تير موشك موفق به ساقط كردن چهار فروند هواپيماي عراقي شد.(جهاني، كاظم، 1370: 109)
يك فروند هواپيماي اف-4 ايراني با آتش پدافند هوايي زمين به هواي عراق ساقط شد و از موقعيت خلبان آن اطلاعي در دست نيست.
يك فروند ميراژ عراقي توسط اف-14ايراني در آسمان خليج فارس مورد اصابت قرار گرفت و منهدم شد.
29 تير 1367:
در ساعت 0925 قسمتي از تأسيسات نفتي ايذه و مركز بهرهبرداري رامشير مورد حمله هوايي عراق قرار گرفت.
در ساعت 1335 تأسيسات تلمبه خانه شماره 1 اصفهان مورد حمله هواپيماهاي عراقي قرار گرفت كه با دفاع همه جانبه پدافند هوايي مواجه شد.
31 تير 1367:
در ساعت 0630 اطراف قرارگاه كربلا مورد حمله هوايي عراق قرار گرفت.
در ساعت 0911 با شليك يك فروند موشك هاوك توسط سايت هاوك فاطميه 4 در منطقه جنوب، يك فروند هواپيماي عراقي ساقط شد.
در ساعت 0950 ضلع جنوب پادگان ابوذر در سرپل ذهاب بمباران شد. در اين حمله يك فروند هواپيماي مهاجم مورد اصابت پدافند هوايي قرار گرفت و منهدم شد.
در ساعت 1145 يك فروند هواپيماي عراقي توسط سايت هاوك مهديه2 مورد اصابت قرار گرفت و منهدم شد.
در ساعت 1520 يك فروند هواپيماي عراقي توسط سايت هاوك فاطميه 4 مورد اصابت قرار گرفت و منهدم شد.
در ساعت 1655 يك فروند هواپيماي عراقي كه قصد بمباران منطقه عملياتي جنوب را داشت توسط سايت موشكي هاوك كوثر 8 سرنگون شد.
1 مرداد 1367:
در ساعت 0600 روستاهاي اطراف گيلان غرب بمباران شد.
در ساعت 0820 اطرف شهر كرند توسط چند فروند از هواپيماهاي عراقي بمباران شد.
در ساعت 1007 جهاد سازندگي اسلام آباد غرب مورد تهاجم هواپيماهاي عراقي قرار گرفت.
در ساعت 1055 قرارگاه شهيد حبيب الهي مستقر در منطقه عمومي اهواز توسط چند فروند از هواپيماهاي دشمن بمباران شد كه يك فروند هواپيماي عراقي توسط سايت هاوك كوثر 8 مورد اصابت قرار گرفت و سرگون شد.
در ساعت 1115 يك فروند هواپيماي عراقي توسط پدافند هوايي در منطقه عملياتي جنوب ساقط شد.
در ساعت 1700 روستاي اركوازي تراب و اشكوب از توابع اسلام آباد غرب توسط هواپيماهي عراقي بمباران شد كه در اين بمباران هشت نفر شهيد و 15 نفر مجروح شدند.
ارتباط سايت هاوك باختران (كرمانشاه) با سايت رادار سوباشي قطع شد. معاونت عمليات فرماندهي پدافند هوايي نهاجا طي دستورالعملي خاص براي اين مسئله صادر كرد.
2 مرداد 1367
در ساعت 0736 يك فروند هواپيماي عراقي در منطقه ميمك توسط پدافند هوايي سرنگون شد.
در ساعت 1313 يك فروند ميگ 23 عراقي توسط سايت پدافند هوايي مهديه 2 ساقط شد.
3 مرداد 1367
در ساعت 0755 شهرستان كرند غرب توسط هواپيماهاي عراقي بمباران شد.
در ساعت 0950 پست فرماندهي منطقه دوم دريايي اعلام كرد سكوي نفتي نوروز مورد اصابت قرار گرفت وتعدادي از كاركنان مجروح شدند.
در ساعت 1627 پادگان اسلام آباد مورد حمله هوايي قرار گرفت.
در ساعت 1710 تعداد چهار فروند از هواپيماهاي عراقي در ديد رادار همدان قرار گرفتند كه دو فروند از هواپيماهاي فوق توسط هواپيماهاي شكاري ايراني در يك درگيري هوايي ساقط شدند. يك فروند از اين هواپيماها در جاده اسلام آباد و ديگري در منطقه سرپل ذهاب سقوط كرد.
4 مرداد 1367
در ساعت 0600 پادگان سقز، باند بالگردهاي لشكر 28 سنندج و يك دستگاه تانكر بنزين را مورد هدف قرار گرفت.
در ساعت 0605 اطراف سايت رادار سوباشي (بين مواضع 3 و 10 ضد هوايي) مورد اصابت بمب هاي هواپيماهاي عراقي قرار گرفت كه هيچ گونه خسارتي وارد نشد. هواپيماهاي فوق در مسير برگشت پايگاه هوايي همدان را مورد حمله قرار دادند كه خساراتي به باند پرواز وارد شد.
در ساعت 0610 پايگاه هوايي دزفول مورد حمله هواپيماهاي عراقي قرار گرفت.
در ساعت 0612 هواپيماهاي عراقي شهر ايلام را بمباران كردند.
درساعت 0917 و 1510 شهرهاي كرمانشاه و ماهيدشت (25 كيلومتري كرمانشاه) توسط چند فروند از هواپيماهاي عراقي بمباران شد.
در ساعت 1235 پايگاه هوايي همدان مورد حمله هواپيماهاي عراقي قرار گرفت كه با آتش پدافند هوايي حمله عراقيها ناكام ماند و يك فروند هواپيماي عراقي ساقط شد.
در ساعت 1620 غرب و شرق كرمانشاه مورد حمله هواپيماهاي عراقي قرار گرفت كه خسارات عمدهاي به اين شهر وارد شد.
در ساعت 1640 يك دستگاه (هاي پاور) سايت هاوك فاطميه 4 مورد اصابت يك فروند موشك ضد تشعشع راداري عراق قرار گرفت و منهدم شد.
در ساعت 1725 پايگاه سوم شكاري همدان مورد حمله هوايي هواپيماهاي عراقي قرار گرفت و بمباران شد.
معاونت عمليات فرماندهي پدافند هوايي نهاجا طي نامهاي به كليه گروههاي پدافند هوايي اعلام كرد كه با توجه به بروز شرايط جديد، نيروي هوايي دشمن اقدام به انجام فعاليت هوايي به ويژه پرواز شناسايي و تمرينات تاكتيكي كرده است. اين احتمال وجود دارد كه در روزهاي آينده در پي انجام حمله هوايي گسترده و ايراد ضربات سنگين به منابع نفتي و حساس و حياتي كشور باشد.
لذا ضمن اعلام هوشياري به ديدهبانها، رادار و جنگ افزارهاي زمين به هوا اعلام ميكند كه در صورت هدف قرار گرفتن هر يك از منابع حساس و حياتي كشور، هيچ گونه عذري پذيرفته نيست. همچنين به رادار بوشهر اعلام شد كه رادار AR1 مستقر در خارك كه به عنوان CRP محسوب ميشود با اعزام كاركنان با تجربه كنترل شكاري و اپراتور به خارك، از رادار فوق براي كشف تهديدات هوايي دشمن و هدايت هواپيماهاي خودي استفاده شود.
نهاجا نيز با گسترش تعدادي ديگر از هواپيماهاي اف-14 در بوشهر تعداد سورتيهاي پرواز اف-14 در بوشهر را به شش فروند افزايش ميدهد. در واقع با انجام اين كار توان دفاع هوايي هواپايه تقويت شد.
5 مرداد 1367
يك فروند هواپيماي دشمن كه قصد بمباران نيروهاي سطحي عمل كننده در منطقه كرمانشاه را داشت، توسط سايت هاوك مورد اصابت قرار گرفت و منهدم شد.
در ساعت 1233 سايت رادار سوباشي و همچنين پايگاه هوايي همدان مورد حمله هوايي واقع شد كه خساراتي در پي نداشت.
در ساعت 1250 نيروگاه و شهر كرمانشاه مورد حمله هوايي قرار گرفت.
در ساعت 1603 سايت رادار سوباشي مورد حمله هوايي قرار گرفت. برابر اطلاع بمبها به مركز عمليات و راديو زميني سايت اصابت كرد و كليه تماسها قطع شده است. (مجموعه اسناد عملكرد پدافند هوايي در سال 1367: 151 الي 155)
بر اثر اين حمله تعداد 9 نفر افسر كنترل شكاري، هشت نفر اپراتور رادار و يك نفر رابط نيروي زميني ارتش به شهادت رسيدند.
در فاصله سوم مرداد الي ششم مرداد 1367، فرماندهي پدافند هوايي اقدام به گسترش و استقرار جنگافزار به ويژه سايت هاوك در استانهاي كرمانشاه و ايلام (چوار و چهارمله) كرد. رادار سوباشي كه در هدايت هواپيماهاي ايراني عليه دشمن و همچنين كنترل آتش سامانههاي پدافند هوايي زمين پايه نقش مهمي ايفاء كرد، منجر به ارتقاء توان رزم خودي و كاهش توان رزم دشمن بعثي شد، به همين دليل يكي از اهداف اصلي نيروي هوايي عراق محسوب ميشد.
پيش از حمله ساعت 1604 مورخه 5 مرداد، هواپيماهاي عراقي سه بار سايت رادار سوباشي را مورد حمله قرار دادند كه با آتش پر حجم پدافند هوايي زمين به هوا در انجام مأموريت ناكام ماندند.
سايت رادار سوباشي
سايت رادار سوباشي، كه در ارتفاعات سوباشي همدان استقرار يافته است، به عنوان يكي از مهمترين سايتهاي راداري كشور در زنجيره عظيم پدافند هوايي (رادارهاي پيش اخطار، رادرهاي كنترل آتش، سامانه هاي موشكي زمين به هوا، شبكه ديدهباني، توپهاي ضدهوايي و...) نقش ويژه و موثري در مقابله با تهاجمات هوايي عراقيها در زمان جنگ تحميلي ايفا كرد. سايت راداري فوق ضمن رهگيري هواپيماهاي دشمن، كنترل و هدايت هواپيماهاي ورودي و خروجي به مرزهاي غرب كشور، كنترل آتش سايتهاي موشكي ارتش و سپاه، كنترل آتش پدافند هوايي مستقر در منطقه (زميني ،هوايي ...)، اعلام وضعيت (سفيد،زرد يا قرمز) به 13 استان كشور (حدود80 درصد از جمعيت كشور) را برعهده داشت.
درواقع رادار سوباشي با تغذيه چندين سايت راداري، سايتهاي موشكي زمين به هوا و سامانههاي توپ ضد هوايي، آسمان كل منطقه غرب، بخشي از شمال غرب و جنوب غرب را تحت پوشش خود قرار داشت. با توجه به اهميت مناطق ياد شده به عنوان معابر نفوذ هواپيماها و بالگردهاي دشمن (ويا هر نوع هواگرد ديگر)، از وجود توانمندترين نفرات كه در سطح آموزش بالا و مهارت بينظير باشند در سايت راداري فوق استفاده ميشد.
به دليل عملكرد مناسب اين سايت راداري كه مانند يك دژ مستحكم در برابر حملات هوايي عراقيها ظاهر ميشد، خلبانان عراقي همواره از نزديك شدن به سايت راداري سوباشي و سايتها و مواضع ضد هوايي، فوق العاده وحشت داشتند. به همين دليل آنها در برخي مواقع حريم دفاعي سايت فوق را دور زده و از ساير قسمتها (جنوب يا شمال كشور) وارد حريم هوايي جمهوري اسلامي ايران ميشدند و اين مسأله زحمت عراقيها را جهت دستيابي به اهداف خود سختتر مي كرد.
از جمله افتخارات سايت راداري سوباشي در تأمين امنيت كشور ميتوان به عملكرد اين سايت در تاريخ 26 بهمن 1365 اشاره كرد. در آن روز با همكاري مشترك سايت راداري سوباشي و ارائه سمت، برد و ارتفاع هدف و واگذاري مشخصات هواپيماي ميگ25 عراقي به سايت موشكي HQ2 يابن الزهرا(س)، شليك موفقيت آميز با سرانگشتان با كفايت فرزندان ارتش اسلام انجام شد. پس از سرنگوني هواپيماي ميگ 25 عراقي، مأموريت اين نوع هواپيما در جنگ شهرها و بمباران مردم بيگناه ايران اسلامي با مشكل مواجه شد. (جهانفر، 1390، شماره 369، 36 الي 38)
با توجه به موارد فوق، عراقيها به شدت در تلاش بودند كه سايت راداري سوباشي را مورد حمله مستقيم و انهدام قرار دهند.
157 مرحله حمله عراقيها به سايت فوق و استفاده آنها از موشكهاي ضدرادار و ناكامي در مختل كردن عملكرد سايت فوق، گواهي بر هوشياري دلير مردان پدافندهوايي است. اين ناكاميها و استمرار موفقيت كاركنان غيور سايت سوباشي منجر به بروز كينهاي عميق از عملكرد پدافندهوايي به ويژه سايت راداري فوق در دل فرماندهان نيروي هوايي عراق شد به گونهاي كه ژنرال (سعيد شعبان) فرمانده وقت نيروي هوايي عراق در مصاحبهاي با بخش فارسي راديو بغداد با عصبانيت عنوان ميكند كه « به هر طريق ممكن افتخار نابودي پايگاه سوم شكاري همدان و سايت راداري سوباشي (حتي اگر خلبانان عراقي نتوانستند ) بايد نصيب خودم شود».
عمق كينه توزي عراقيها نسبت به عملكرد سايت راداري فوق از آنجا مشخص ميشود كه به رغم پذيرش قطعنامه 598 در 27 تير 1367، حمله ناجوانمردانه عراقيها در پنجم مرداد همان سال (حدود يك هفته پس از پذيرش قطعنامه) انجام شد. در واقع عراقيها با از ميان برداشتن سايت راداري سوباشي در پي دستيابي به تسخير آسمان منطقه عمومي نبرد بودند.
در اين راستا مرور خاطرات سرلشكر وفيق السامرايي (از مديران اصلي استخبارات عراق در آن زمان) خالي از لطف نيست.
وي ميگويد :«]در عمليات مرصاد[ نيروهاي مسلح زميني و هوايي عراق به حالت آماده باش صد در صد در آمدند، در حالي كه همگي در موقعيتهاي خود به سر ميبردند. مأموريتهاي مشخصي براي نيروهاي هوايي و هوانيروز عراق به منظور پشتيباني از عمليات تعين گرديد و اهداف از طريق عكسهاي هوايي و اطلاعات استخباراتي شناسايي گرديد... هواپيماهاي جنگنده ميگ23 و ميراژ اف-1 عراقي به منظور حفاظت از نيروهاي عمل كننده در برابر دخالت احتمالي نيروي هوايي ايران، اقدام به پروازهاي گشتي مسلحانه و برقرارنمودن پشتيباني هوايي نزديك نمودند» (السامرايي، 1377: 131 الي 133)
پس از شروع تجاوز منافقين كوردل به خاك پاك كشورمان در سوم مرداد 1367 و آغاز عمليات مرصاد، متعاقب يكي از تجاوزات هوايي عراقيها در چهارم مرداد 1367، رادار سوباشي مورد اصابت بمبي قرار ميگيرد كه در محوطه سايت منفجر شده و بر اثر انفجار فوق، سقف اتاق عمليات دچار ريزش شده و تكهاي ازآهن سقف بر سر شهيد فرهاد دستنبو اصابت كرده و منجر به مجروح شدن وي مي شود اما اين شهيد بزرگوار درآن روز با سر باند پيچي شده همچنان به ادامه مأموريت خود مشغول مي شود.
روز پنجم مرداد 1367شرايط منطقه آن چنان حاد بود كه كليه مسئولان ستاد پدافندهوايي –نظير سرتيپ سيد محمود يميني فرمانده وقت پدافند هوايي نهاجا- در سايت سوباشي به سر ميبردند. با توجه به حجم بالاي كار، تقريباً هيچ كدام از كاركنان سايت موفق به صرف ناهار نمي شوند. تعدادي از كاركنان نيز با توجه به اينكه در شيفت شب قبل به سر ميبردند، داوطلبانه همچنان مشغول به انجام وظيفه بودند. هواپيماهاي عراقي در دستههاي پروازي30 الي40 فروندي پي در پي منطقه عمومي نبرد را بمباران ميكردند.
تا اينكه در ساعت 1604روز پنجم مرداد 1367، هواپيماهاي عراقي كه در دستيابي به اهداف خود در بمباران شهرهاي غربي كشور و تسهيل پيشروي منافقين ناتوان مانده بودند، دربازگشت از مأموريت شكست خورده خود، بوسيله موشك هوا به زميني كه از فاصلهاي دور شليك شده بود، اتاق عمليات سايت سوباشي را منهدم كرده و 19 نفر از كاركنان را در همان لحظه به شهادت مي رسانند. حضور آگاهانه كاركنان سايت فوق تا آخرين لحظه (به رغم اينكه تعدادي از آنها در زمان استراحت خود و داوطلبانه در محل عمليات حضور پيدا كرده بودند) و با توجه به وجود امكان خروج از سايت و عدم استفاده از امكان فوق و اطلاع از عاقبت حضور و شهادت و پايمردي و انجام وظيفه تا آخرين لحظه، منجر به اين شد كه نام سايت رادار سوباشي در تاريخ ثبت شده و حضور كاركنان سايت سوباشي حماسي و عاشورايي تعبير شود.
اگرچه سايت راداري سوباشي با اين حمله ناجوانمردانه مورد اصابت قرار گرفت، اما عراقيها در دستيابي به هدف خود كه تسخير آسمان منطقه عمومي عمليات مرصاد بود، ناتوان ماندند. زيرا دلير مردان پدافندهوايي جمهوري اسلامي ايران دوش به دوش هوانيروز قهرمان و نيروي هوايي سرافراز، آنچنان در برابر عراقيها و منافقين ظاهر شدند و نيروي هوايي عراق جز فرار و شكست طرح پشتيباني منافقين چاره اي ديگر نداشتند.
پدافند هوايي در عمليات مرصاد از زبان پيشكسوتان پدافند هوايي
سرتيپ سيد رضا پرديس، در خصوص بمباران سايت رادار سوباشي نكات جالبي را ذكر كرده است: « در اين عمليات كه منافقين آن را فروغ جاويدان ناميده بودند، به خيال آن كه ايران قادر به ادامه جنگ نيست و با دلگرمي صدام و رژيم بعثي و احتمالاً قولهاي آمريكاييها اقدام به حمله به كشور عزيزمان كردند. آنها با فراخواني كه كرده بودند، نيروهاي خود را از سراسر جهان جمع كرده بودند و از مرزهاي غربي وارد كشورمان شدند. تصور آنها اين چنين بود كه مردم شهرها از آنان استقبال خواهند كرد و به راحتي تا تهران ميتوانند بيايند و حكومت جمهوري اسلامي ايران را ساقط كنند، غافل از اينكه آنها اصلاً جايگاه مردمي ندارند.
ما در داخل پايگاه سوم [همدان] قرارگاهي درست كرده بوديم كه خلبانان را در آنجا جمع كرده و در آنجا مأموريتها ابلاغ و توجيه ميشدند و به سمت اهداف خود پرواز ميكردند...» (پرديس، 1388: 125)
وي در بخش ديگري از خاطراتش به نقش سايت رادار سوباشي اشاره كرده و مي گويد:
«فرمانده وقت پدافند هوايي نهاجا سرتيپ سيد محمود يميني به پايگاه هوايي همدان آمده بود و همراه جمعي از بهترين متخصصان پدافندي در داخل سايت رادار سوباشي مشغول بازديد بودند و كاركنان پدافند هم عوامل خبره خود را جهت ارائه يك بازديد خوب به سايت فرستاده بودند. بلافاصله پس از عزيمت ايشان از سايت، هواپيماهاي عراقي با بهرهگيري از بمبهاي ليزري، كه به طور دقيق هدايت ميشد، به سايت حمله كردند... بمبهاي ليزري به تازگي به عراق واگذار شده بود، درست اتاق عمليات – يعني قلب سايت- را نشانه گرفته و شهداي زيادي از ما گرفتند.
كل سامانه فلج شد و وقتي به محل سايت رفتيم، ديديم كه سايت مانند يك تكه آهن پاره شده است، شدت بمباران بالا بود، اجساد شهدا تكه تكه شده بود و آنان با وجود سنگر بتني كه براي محافظتشان در نزديكي اتاق عمليات بود، حاضر نشده بودند اتاق عمليات را ترك كنند و همگي به شهادت رسيدند... تكههايي از بدن شهدا را پيدا كرديم كه نميدانستيم متعلق به كدام شهيد است.
به روحاني وقت پايگاه [همدان] پيشنهاد دادم اينها را در سايت سوباشي همدان دفن كنيم و بناي يابودي هم براي آنها بسازيم كه اين كار را كرديم و اين بناي يادبود الان وجود دارد. ما سريعاً بايد سايت را راهاندازي ميكرديم كه اين كار امكانپذير نبود. لذا يك دستگاه رادار GPS11 آورديم و در منطقه مستقر كرديم. دركمتر از 40 ساعت بخشهايي از سايت را راهاندازي و عملياتي كرديم و دركمتر از 48 توانستيم كل ارتباطات سايت پدافند هوايي را مجدداً برقرار كنيم و اين خود يك شاهكار بود... به طور كلي مأموريتهاي رزمي برون مرزي انجام نميشود مگر با عزيزان كنترل شكاري در پدافند هوايي» (پرديس، 1388: 133 الي 145)
سرتيپ سيد محمود يميني عمليات مرصاد را آخرين عملياتي كه پدافند هوايي در آن نقش بسيار ارزشمندي داشت، دانسته و مي گويد: «در اين عمليات منافقين كوردل با پشتيباني نيروي هوايي عراق به زعم خود قصد داشتند از طريق سرپل ذهاب، كرند و اسلامآباد به سمت كرمانشاه حركت كنند و از آنجا براي براندازي نظام جمهوري اسلامي خود را به تهران برسانند، لكن در هنگام پيشروي به سمت كرمانشاه با بمباران شديد هواپيماهاي نيروي هوايي و بالگردهاي هوانيروز كه توسط رادار سوباشي هدايت ميشدند، مواجه و پس از تحمل شكست سخت و تلفات زياد مجبور به عقبنشيني به خاك عراق شدند.
نيروي هوايي عراق كه متوجه نقش رادار سوباشي در جلوگيري از موفقيت عمليات منافقين شده بود، به مدت چند روز و در هر روز چند مرحله، حمله هوايي به سايت رادار سوباشي را آغاز كرد كه در هر مرحله با دفاع هوايي موثر پدافند هوايي مواجه شد، لكن بالاخره حدود ساعت 1600 پنجم مرداد 1367 موفق شد اتاق عمليات سايت رادار را با بمب ليزري اهدايي غرب بمباران و 19 نفر از بهترين كاركنان پدافند هوايي را به شهادت برساند. بنده به اتفاق معاونان و فرمانده گروه پدافند هوايي همدان با حضور در سايت رادار سعادت ديدار با تعدادي از اين برادران عزيز و باصفا را حدود دو ساعت قبل از شهادتشان داشتم.
اين بزرگواران از چند روز قبل با توجه به حملات هوايي متعدد دشمن، ميدانستند كه در معرض بمباران قرار دارند و ممكن است در يكي از اين بمبارانها جان خود را از دست بدهند، اما همچنان سنگر پدافند هوايي را حفظ كردند و آگاهانه در راه دفاع از آسمان كشور شربت شهادت نوشيدند. ياد اين شهداي گرانقدر و همه شهداي عزيز پدافند هوايي گرامي و روحشان شاد باد.»
سرتيپ دكتر براتعلي غلامي در مصاحبه با نگارنده اين مقاله از آمادگي پدافند هوايي در عمليات مرصاد سخن گفته است. وي معتقد است كه پدافند هوايي در عمليات مرصاد غافلگير نشد.
« ... گفتم كه يكي از مراكز ما، اسلام آباد بود. آقاي مرآتي كه شبانهروز در اين مناطق در حال حركت بود. بهترين وضعيت را در سرتاسر مرز بهوجود آورده بوديم؛ تمام مرزها با سامانه هاي پدافندي پوشش داده شده بود. قبل از شروع عمليات مرصاد، شهيد ستاري من را به دفترشان در تهران احضار كرد. ايشان تعدادي مدارك آورد. مداركي كه بيشترش مربوط به سايت ايلام بود. شهيد ستاري گفت: «عراق فعاليتهاي مشكوكي را انجام ميدهد، مثلاً هواپيماهاي رهگير خود را به نقطه مقابل كرند غرب منتقل كرده است. عراق آنجا نياز به هواپيماهاي رهگير و شكاري ندارد و اين حركت غير عادي است. اينجا آبستن حوادثي هست و شما بايد در طول مرز آمادگي بيشتر داشته باشيد...».
ما هم بر اساس گفتههاي ايشان رفتيم، آنجا را تقويت كرديم. اين مسئله قبل از عمليات مرصاد بود و اين هشدار به ما بود كه فعل و انفعالات و تحولات عراق غير عادي است و دارد روشهاي غيرمعمول را در مقابل «كرند» انجام ميدهد. مشخص بود كه ميخواهد يك اتفاقي بيافتد، ما هم همين طور به اقدامات پيش گيرانه خود مي افزوديم هر چه از زمان ميگذشت، تحركات عراق بيشتر ميشد و ما هم تحركات خودمان را بيشتر مي كرديم و آماده تر ميشديم تا روز قبل از عمليات مرصاد. آقاي مراتي، آقاي زياني و ساير همكاران دو روز قبل از عمليات مرصاد در يك سايت هاوك به نام «چهارزبر» در نزديكي «كرند» مستقر بودند؛ اين يك دليل است كه ما غافلگير نشديم.
سامانه ارتباطي ما در آن منطقه صددرصد عملياتي بود و آقاي فاجاني فرمانده وقت گروه ارتباطات بود. ما يك چنين آمادگي عظيمي را قبل از عمليات مرصاد بوجود آورده بوديم و براي اين عمليات آماده بوديم. نتيجه كار را در انتها ميگويم كه ما در ازاي اين آمادگي به موقع، توانستيم خدمت خوبي به نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران و ميهن اسلامي كنيم.
يك نفر افسر كنترل شكاري داشتيم به نام «دستنبو»، وي آموزشهاي خاص را زير نظر شهيد ستاري ديده بود. از اين فرد فقط در جاهايي استفاده ميشد كه عمليات مهمي در پيش بود. چون آن عمليات را پيشبيني كرده بوديم، وي را فرستاديم رادار سوباشي همدان. اسناد آن هم موجود است. شما مطمئن باشيد ما با آگاهي، با عمليات مرصاد روبرو شديم. من چند بار از شهيد ستاري سئوال كردم كه به بقيه نيروها و مسئولان مملكت گفتيد؟ گفت: «من صدها بار گفتم ولي كسي جدي نميگيرد...».
شب عمليات مرصاد، من در مقر فرماندهي عمليات پدافند هوايي بودم. نزديك هاي غروب بود. اولين تماس را امير مرآتي با من داشتند. گفتند: «الان از اسلامآباد آمدم. وضعيت شهر به هم ريخته است... اين مسئله جدي است؛ اينها منافقين هستند» خدا رحم كرد كه اون شب جناب مرآتي سالم ماندند...
ما فهميديم كه اون چيزي كه شهيد ستاري پيشبيني كردند، اتفاق افتاده .... اين شروع عمليات مرصاد بود...
لازم ميدانم دو تا نكته خدمتتان عرض كنم. يكي در مورد تقسيم بندي قرارگاه رعد است. در اين زمان قرارگاه رعد به دو قرارگاه كوثر و فجر تبديل شده بود كه قرارگاه فجر در اختيار پدافندهوايي بود و قرارگاه پدافندي محسوب ميشد. قرارگاه كوثر قرارگاه آفندي بود و اين رفت و آمد نزديك بين فجر و كوثر عين همان قرارگاه رعد توي اين عمليات هم ادامه داشت. يعني كاملاً به هم نزديك و لحظه به لحظه كارهايمان را با هم هماهنگ ميكرديم و با چنين هماهنگي جلو ميرفتيم.
فرماندهي قرارگاه فجر با من بود و فرمانده قرارگاه كوثر با شهيد اردستاني بود.
در عمليات مرصاد، منافقين تعدادي از سربازهاي ما را گرفته و به خط كردند و تك به تك - عين همين كاري كه تروريستها هم اكنون در سوريه انجام ميدهند آنان را - به شهادت رسانده بودند و با كلت تير خلاص به مغزشان زده بودند و اينها را به رديف اعدام كرده بودند. ببينيد چقدر جنايتكار و بيرحم بودند. آنها به سربازان وظيفه كه فرزندان بيگناه اين سرزمين هستند و در آن زمان به اسارت آنها درآمده بودند، با شقاوت و بيرحمي تمام آنها را اعدام كرده بودند. اين در حالي بود كه سربازان ما تا آخرين لحظه حيات خود، شجاعانه ايستادگي كرده و از كشور خود دفاع كردند. اين مسئله گوشه كوچكي از خيانت منافقين است.
در همان عمليات مرصاد، سايت هاوك را برديم چارمله. ارتباطمان، چهار كيلومتر دورتر بود و آن چهار كيلومتر را سيم كشيديم. تا وسيله ارتباطي ما كه امواج پخش ميكند، محلمان را افشاء نكند و از بين نبرد. ببينيد سايت را وقتي كه جناب زياني حركت دادند، آقاي مرآتي بعد از ظهر تقريباً نزديك غروب از سايت آمدند بيرون و روز بعد سنگينترين عمليات اين سايت تازه جابهجا شده، انجام شد. در اين عمليات توي سايت قبلي (چوار) دو تا هواپيماي ساقط شده و تاييد شده داريم؛ يكي لاشهاش افتاد اين طرف، آقاي مراتي به من گفتند كه رفتند كلاه (هملت) خلبان را بياورند، ديدند سرش هم داخل كلاه مانده است.
در عمليات مرصاد، منافقين به ستون منظم از جاده به طرف اسلام آباد راه افتادند و از آنجا به سمت كرمانشاه حركت كردند كه بيايند داخل شهر كرمانشاه با مردم مخلوط شوند. اگر اين اتفاق ميافتد جدا كردن منافقين از مردم كار آساني نبود. ما معضلات زيادي داشتيم، همه آنها ايراني بودند و عرب نبودند تا ما از روي زبان گيرشان بياوريم. بيگمان اگر اين مسئله اتفاق مي افتاد ماه ها و سالها براي ما طول ميكشيد و در اين مدت عراق به هدفش مي رسيد.
روز عمليات كه ستون منافقين به داخل ايران حركت كردند، يك سايت هاوك درست در وسط منطقه روي سر منافقين و روي همان محلي كه بايد محور اصلي عمليات باشد، وجود داشت، الان هم اگر شما برويد اسلام آباد و توي آن جاده سايتيابي كنيد، از آن سايت مكاني بهتر پيدا نمي كنيد، سايت ما در آن لحظه توي منطقه مستقر بود در آن روز ما آخرين موشكمان را شليك كرديم و14فروند هواپيماي مدرن ميراژ F1 روي سر نيروهايمان را رهگيري كرديم، اگر موشك بيشتر داشتيم شايد ميتوانستيم20فروند هم سرنگون كنيم، متأسفانه موشكهاي ما تمام شد. اما همان تعداد موشك توانست، پوشش نيروي هوايي عراق روي سر منافقين را به هم بريزد و ديگر نتوانستند آنجا بيايند.
هواپيماهايF5 و F4، از پايگاه همدان و پايگاه دزفول F5 و F4ها به اضافه بالگردهاي هوانيروز روي سر منافقين هجوم آوردند و آنان را همان جا بمباران كردند و از بين بردند. ديگر به درگيري زميني نكشيد، قبل از درگيري زميني هواپيماها، و بالگردها نيروهاي منافقين را از بين برده بودند؛ اين خدمت بزرگ پدافند هوايي بود كه باعث شد هواپيماها و بالگردها با خيال راحت و آسودگي كامل بتوانند، بيايند و تك تك نيروهاي منافقين را شكار كنند، تانكها، نفربرها، ماشينها و ... آنان را از بين ببرند اگر پدافند هوايي نبود اصلاَ امكان نداشت هواپيماها و بالگردهاي خودي به اين نيروها نزديك شوند و چون عراق آنچه كه در توانش هواپيماهاي جنگنده فايتر داشت، آورده بود.
از سه ماه قبل آنها را آماده كرده بود، تا بتوانند يك پشيتباني همه جانبه از اين نيروها به وجود بياورد؛ خدا را شكر مي كنيم كه نتوانست اين كار را انجام دهد، از هم پاشيد و آن كاري هم كه در آخر جنگ كرد حركت مذبوحانه بود. وقتي ديد اينجا دستش از همه چيز كوتاه است، و منافقين دارند نابود ميشوند، يعني ديد ديگه همه چيز نابود شد، آمد و سايت سوباشي ما را مورد حمله قرار داد.
به خاطرم ميآيد، از عملكرد خوب پدافند هوايي، شهيد ستاري بسيار خوشحال بود. واقعاَ به اين عمليات افتخار ميكرد و من به ايشان زنگ زدم گفتم، جناب ستاري ديگر موشك نداريم. ايشان فرياد ميزد و با خنده ميگفت كه به زياني بگو لانچرهايش را شليك كند، ايشان اين جوري ذوق زده، خوشحال بود و واقعاَ عمليات غرور آفريني براي پدافند هوايي بود و بايد در تاريخ هشت سال دفاع مقدس ياد اين عمليات هميشه زنده بماند.
اين هوشيار بودن، اين به موقع عمل كردن، به موقع سايت درست كردن، باعث نجات همه ما شد، اگر آن روز پدافند هوايي اين هوشياري را نداشت و هواپيماها و بالگردها نميتوانستند ستون منافقين را بمب باران كنند، مسائل و درگيري زيادي داشتيم و خدا ميداند چقدر از جوانهاي غيور ما كه از روستاها و شهرهاي اطرف، براي دفاع آمده بودند به شهادت مي رسيدند ما بايد چقدر شهيد ميداديم تا بتوانيم آنها را از اين منطقه بيرون كنيم و خدا را شكر پدافند هوايي توانست اين افتخار را براي هميشه در تاريخ جنگ براي خودش حفظ و ثبت كند و شهداي ارزشمندي تقديم انقلاب اسلامي كرديم، افسراني كه در سايت سوباشي خدمت مي كردند و مي ترسم نتوانم اسم همه آنان را به خاطر بياورم و در حق آنها ظلم شود.
آنان واقعاَ افسران وزين با تجربه، با سواد و خوش فكر بودند مثل وراميني، جوادي، ملكي. مثل همين دستنبوي خودمان اينها افسران كمي نبودند. اينها هشت سال تجربه با خودشان داشتند كه متاسفانه در آخرين روزهاي جنگ از ميان ما رفتند. اگر اين عزيزان حالا زنده بودند سرمايه عظيمي براي پدافند هوايي مي شدند.
در اتاق عمليات نشسته بودم نقشه جلوي من باز بود. از قرارگاه، شهيد اردستاني با من تماس گرفتند، گفتند اين نقطه را چك كن من آن نقطه را در نقشه چك كردم. ديدم سايت ما را مي گويند گفتند الان از نيروي زميني و سپاه پاسداران درخواست آتش كردند كه اف4 برود اينجا را بزند. ميگويند عراق دارد از اين محل موشك پرتاب ميكند اين درخواست خيلي جدي بود روي آن طرح هم كار كرده و هواپيماها هم آماده بمباران بودند. در لحظه آخر خدا رحمت كند، شهيد بزرگوارمان، شهيد اردستاني به دليل هماهنگي تنگاتنگ كه بين قرارگاه فجر و كوثر بود. ايشان زنگ زدند و گفتند دارند ميروند آنجا را بمباران كنند. هواپيماها هم در حال حركتاند كه به ايشان گفتم اين سايت [هاوك] خودمان است، كجا ميرويد و ميزنيد. اين سايت خودمان است زدن ندارد. به اين وسيله از يك فاجعه بزرگ جلوگيري شد.
پدافند هوايي در عمليات مرصاد، نكته به نكته به وظايفش عمل كرد. آن هم به درايت شهيد ستاري. خدا رحمتش كند واقعاً عمليات مرصاد را بايد باز كنيم. وقتي مرصاد شروع شد زياني در سايت چهارملّه بود. مرآتي در اسلامآباد بود، دستنبو در همدان بود. يك شب قبل از عمليات مرصاد سايت ما در منطقه جابجا شده بود. شما برويد بررسي كنيد و ببينيد چرا جابجا شده؟ شهيد ستاري مرتب ميگفت:« اينجا دارد حمله ميشود.» هر روز ميگفت:« آدم بيار، موشك ذخيره كن»
روز عمليات مرصاد 14فروند هواپيماي دشمن را زديم و آن پوشش سنگين نيروي هوايي عراق را شكستيم. در ابتداي عمليات طوري بود كه حتي يك فروند «اف-4» ما نميتوانست به آنجا نزديك شود. اگر منافقين ميآمدند و كرمانشاه را ميگرفتند و با مردم قاطي ميشدند خيلي معضلات براي مردم داشتند.
[در اين جا] لازم ميدانم دو تا نكته خدمتتان عرض كنم، يكي اين كه [در اين عمليات] شهيد اردستاني مرتب هماهنگي و صحبت ميكردند. در اين زمان قرارگاه رعد به دو قرارگاه كوثر و فجر تبديل شده بود كه قرارگاه فجر در اختيار پدافند [بود] و قرارگاه پدافندي [محسوب ميشد و فرماندهي آن با من بود] و قرارگاه كوثر [كه ] قرارگاه آفندي بود . فرمانده قرارگاه كوثر جناب اردستاني بودند و اين رفت و آمد نزديك بين فجر و كوثر عين همان قرارگاه رعد توي اين عمليات هم ادامه داشت، يعني كاملاً به هم نزديك و لحظه به لحظه كارهايمان را با هم هماهنگ ميكرديم و با يك چنين هماهنگي جلو ميرفتيم...»
سرتيپ دوم بازنشسته ابراهيم مرآتي از شب عمليات مرصاد گفت: «فاصله هوايي چهار ِمله تا ارتفاعات قلاجه پنج كيلومتر است كه به وسيله سيم، ارتباط سايت برقرار شده بود و به جاده سومار و ايلام و اسلامآباد به گيلانغرب و قصرشيرين مسلط بوديم.
پس از استقرار سايت در اين نقطه، فردا صبح وارد عمليات شديم، آن هم با پنج موشك، موشكها درمناطق عقبتر آماده ميشد و روي َپلت قرار ميگرفت. قرار شد موشكهاي ديگري فرستاده شود، اما بعد از ساعتها نرسيد، هرچه تلاش كرديم با سوباشي تماس بگيريم موفق نشديم و متوجه شديم سوباشي مورد هدف قرار گرفته است.
... ما به قلاجه برگشتيم، ديدم صياد شيرازي، حسني سعدي و علياري فرمانده عملياتي قرارگاه غرب آنجا بودند.
درخواست تلفن و جا و مكان كردند و اتاق جنگي روي يك پتو تشكيل دادند. دستورات لازم به سرهنگ علياري داده شد و او رفت و هماهنگيهاي لازم نيز بين اردستاني، غلامي و صياد شيرازي انجام شد و از آنجا به بعد قتلگاهي از نيروهاي مهاجم[منافقين] تشكيل شد و صبح كه نيروهاي بسيجي به چهار زبر رسيدند فقط با نيروهاي مبدل درگير شدند و نيروهاي اصلي توسط پدافند هوايي و هوانيروز متلاشي شده بودند.»
شهيد فرهاد دستنبو از شهداي سايت رادار سوباشي نيز در يادداشتهاي خود به حوادث و درگيريهاي پدافند هوايي با هواگردهاي عراقي اين گونه اشاره كرده است:
جمعه 31 تير 1367
ساعت 1139 از [سايت] مهديه (2) شنود اعلام كرد هليكوپتر ها براي كمك به خلبان آمدند
يكشنبه 2 مرداد 1367
ساعت 0736و 1311 كه كلاه و لباس خلبان به دست بچههاي سايت استتار سايت مهديه (2) [افتاد].
دوشنبه 3 مرداد 1367
در ساعت 1713 همين روز با كنترل اف-14، در يك درگيري سنگين هوايي با دو فروند ميراژ در غرب اسلام آباد آنها را سرنگون كرديم. خلبان سرگرد عادلي سروان كازروني. ضمناً هواپيماي جستجو كننده 1733 دقيقه را با [موشك] هاوك زديم.
سه شنبه 4 مرداد 1367
در ساعت 0607 دقيقه سايت ما را بمباران كردند و من از ناحيه سر مجروح شدم.» (جهانفر،1392)
كاهش و توقف پشتيباني هوايي عراق از منافقين
موفقيت پدافند هوايي ايران در برابر هواگردهاي عراقي منجر به توقف پشتيباني نيروي هوايي عراق از منافقين شد. در روزهاي اول تهاجم منافقين، پروازهاي حمايتي عراق بسيار زياد بود. ولي در روزهاي دوم و سوم عمليات، به دليل عملكرد تحسين برانگيز پدافند هوايي ايران و ساقط كردن 14 فروند هواپيماي پيشرفته ميراژ، ميگ و سوخو و... پشتيباني هوايي عراق از منافقين كاهش يافت. متعاقب اين كاهش و توقف، خلبانان هوانيروز و نهاجا با مشكلات كمتري به پرواز در آمدند و به انجام ماموريت پرداختند. (بهمني، 1393: 190) در واقع نيروي هوايي عراق به خود جرئت حضور فراتر از آسمان اسلام آباد غرب را نداد. (هيرو، 1390: 408)
8.تجزيه و تحليل
«پدافند هوايي نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران با تدابير و پيشبينيهاي لازم و استقرار سكوهاي موشكهاي ضد هوايي نقش مهمي در انهدام هواپيماهاي عراقي – كه در پشتيباني هوايي از منافقين نيروهاي ايراني را بمباران ميكردند- داشتند.
به نحوي كه در روز اول 14 فروند هواپيماي پيشرفته عراق در منطقه عمليات سرنگون شده كه موشكهاي هاوك و محل سكوهاي پرتاب موشك و كاركنان كارآزموده نقش مهمي در سرنگوني هواپيماهاي دشمن داشته و مانع از پروازهاي آنان شده است و عراق به تلافي، سايت رادار سوباشي همدان را منهدم كرده كه 19 نفر از بهترين و ماهرترين نفرات در سايت فوق به شهادت ميرسند و يا پس از تصرف مركز پشتيباني اسلام آباد كاركنان پدافند هوايي تا آخرين لحظه مأموريت خود را انجام داده و به فكر فرار نيفتادهاند كه حدود 60 نفر از كاركنان اين مركز توسط منافقين به شهادت ميرسند و منافقين آنان را به خط كرده و اعدام ميكنند...»( بهمني، 1393: 188 و 189)
در واقع پدافند هوايي در اين عمليات با تحرك بالا و جابجايي سريع و رعايت استتار، اختفاء، پوشش و فريب موفق به افزايش بهره عملياتي شد. پيشبيني انجام عمليات بر اساس اطلاعات دريافتي از ايستگاههاي شنود در مرزهاي غربي يكي ديگر از عوامل موفقيت پدافند هوايي محسوب ميشود. در واقع سنگ بناي اين موفقيت توسط فرماندهي اطلاعات و شناسايي الكترونيكي نهاده شد.
روحيه مقاومت و ايستادگي از جمله ديگر عوامل موفقيت پدافند هوايي محسوب ميشود. دقت نظر در چگونگي وقوع حماسه سوباشي و نحوه شهادت كاركنان مركز پشتيباني پدافند هوايي در اسلام آباد، نشان دهنده ايستادگي و روحيه مقاومت و تسليم ناپذيري در كاركنان پدافند هوايي است. حضور مسئولين رده اول پدافند هوايي – از جمله فرمانده وقت پدافند هوايي سرتيپ محمود يميني- در منطقه درگيري و عمليات از جمله نقاط قوت پدافند هوايي محسوب ميشود.
نقش سايت رادار سوباشي در كنترل جنگافزارهاي پدافند هوايي كاملاً مشهود بود. اين سايت با ارائه مشخصات پروازي هواگردهاي عراقي (سمت، برد و ارتفاع) در ساقط كردن هواگردهاي عراقي نقش مهمي ايفا كرد.
سايتهاي هاوك و جنگ افزارهاي ارتفاع پست با دريافت اطلاعات پروازي هواگردهاي عراقي از سايت رادار سوباشي و پست فرماندهي (cp) موفق به انجام وظايف محوله شدند. در اين ميان از نقش ارتباط در مثمر ثمر بودن تلاشهاي يگانهاي عملياتي نبايد غافل بود. ارتباط مناسب در پدافند هوايي در مقطعي از عمليات، مورد استفاده طراحان عمليات مرصاد قرار گرفت.
همان گونه كه در متن مقاله اشاره شد، عملكرد موفق پدافند هوايي ايران منجر به توقف پشتيباني هوايي عراق از منافقين – پس از عبور منافقين از اسلام آباد- شد. همين مسئله باعث افزايش موفقيت نيروهاي سطحي ايران در برابر منافقين شد.
9. نتيجه گيري:
با توجه به مطالب مطروحه در بخشهاي پيشين مشخص شده است كه دفاع هوايي جمهوري اسلامي ايران – به ويژه پدافند هوايي- نقش غيرقابل انكاري در كسب توفيقات عمليات مرصاد دارد. پاكسازي آسمان منطقه نبرد از وجود هواگردهاي عراقي، منجر به تسريع پيشروي نيروهاي سطحي در برابر منافقين و متلاشي شدن آنها شد.
دفاع هوايي هوشيار و آماده انجام عمليات از جمله زيرساختهاي تأمين امنيت هر كشوري محسوب ميشود. در زنجيره اجزاي دفاع هوايي، كسب اطلاع از تحركات دشمن نقش مهمي در كسب موفقيت عرصه نبرد دارد.
وجود روحيه ايثار، شهادت طلبي، ايستادگي و مقاومت در برابر دشمن از جمله عوامل موفقيت محسوب ميشود. تقويت اين موارد از طريق تقويت معنويت با سهولت بيشترامكانپذير است. بنابراين كوشش براي تقويت بيش از پيش معنويت در كاركنان دفاع هوايي منجر به افزايش كارايي و تأثيرگذاري خواهد شد.
10. منابع:
**اسناد:
*مجموعه اسناد عملكرد پدافندهوايي در هشت سال جنگ تحميلي تحت عنوان «پدافند هوايي در گذرگاه هشت سال دفاع مقدس»، جلدهفتم (سال 1367)، فرماندهي پدافند هوايي نهاجا
**طرح تحقيقاتي:
* جهانفر، رضا ، 1393، طرح تحقيقاتي «بررسي عملكرد پدافندهوايي (سامانه زمين به هوا و رادار) در سالهاي دفاع مقدس و مقايسه تطبيقي آن با پدافند هوايي عراق و درسهاي گرفته شده از آن جهت ارتقاء توان رزمي سازمان»، تهران، مركز مطالعات راهبردي قرارگاه پدافند هوايي خاتمالانبياء(ص) آجا
*تقي زاده، محمد رضا، جنابي، كاظم، 1392، طرح تحقيقاتي «ساختار فرماندهي ارتش در هشت سال دفاع مقدس»، تهران، سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس آجا( رئيس كارگروه خبرگان آجا: سيد پرويز هاشمي، ناظر علمي: حسن سيفي)
**پايان نامه:
*جهاني، خسرو، كاظم، جعفر، 1370، پايان نامه «نقش يگانهاي پدافند زمين بهوا در جنگ تحميلي عراق عليه ايران»، تهران، دانشكده فرماندهي و ستاد ارتش جمهوري اسلامي ايران، گروه آموزشهاي تخصصي هوايي، دوره يكم
**كتب:
*السامرايي، وفيق، 1374، ويرانه دروازه شرقي، ترجمه عدنان قاروني، تهران، مركز فرهنگي سپاه، چاپ اول
*بهنام گهر، حسين، 1390، نيروي هوايي ارتش در گذر تاريخ: مروري بر تاريخچه، فعاليتها و توانمنديهاي نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران، تهران، مركز انتشارات راهبردي نهاجا، چاپ اول
*بهمني، محمد مسعود، 1393، منافقين در كمينگاه صياد: نقش ارتش و شهيد صياد شيرازي در عمليات مرصاد، تهران، نشر ايران سبز، چاپ اول
*پرديس، رضا، 1388، در غربت جنگيديم: روايتي از زندگي و خاطرات سرتيپ خلبان دكتر سيد رضا پرديس، تهران، نشر ايران سبز، چاپ اول
*جعفري، مجتبي،1394، اطلس نبردهاي ماندگار؛ عمليات نيروهاي زميني در هشت سال دفاع مقدس، تهران، سوره سبز، چاپ چهلم
*حجامي، محمود، جهانفر، رضا، 1393، حافظان آسمان عشق: مروري بر نقش پدافند هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران در هشت سال دفاع مقدس، تهران، نشر قرارگاه پدافند هوايي خاتمالانبيا(ص)آجا، چاپ اول
* هيرو، ديليپ، 1390، طولانيترين جنگ: رويارويي نظامي ايران و عراق، ترجمه: فرشچي، عليرضا، فريدزاده، رضا، كافي، سعيد، تهران، نشر مرز و بوم، چاپ اول
**فايلهاي صوتي و تصويري مصاحبه با:
* سرتيپ دكتر براتعلي غلامي
* سرتيپ دوم بازنشسته ابراهيم مرآتي
**مقالات:
*جهانفر، رضا، 1392، مقاله «آخرين دست نوشتههاي شهيد سرتيپ فرهاد دستنبو» منتشر شده در پرتال اطلاع رساني ارتش جمهوري اسلامي ايران به نشاني http://www.aja.ir
*جهانفر، رضا،1390 ، مقاله «ثمره شيرين وحدت»، مجله صف، شهريور ماه، شماره 369
*مصاحبه نشريه پيام همدان با سرتيپ سيد محمود يميني تحت عنوان «صندلي داغ/ امير سرتيپ محمود يميني فرمانده 10 ساله پدافند هوايي،از دانشكده افسري تا فرماندهي پدافند هوايي» منتشر شده در همدانپيام به نقل از نشريه تلاش به نشاني
http://www.hamedanpayam.com/shownews/specific/14/0x838b484885e33e42.html
**سايتهاي اينترنتي:
*http://www.nimnegah.org/farsi/?p=10059
*http://hashemirafsanjani.ir/fa
منبع:
1. سايت هيئت معارف جنگ شهيد سپهبد علي صياد شيرازي
2. پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس شهید حاج قاسم سلیمانی
- No comments found
Post comment as a guest