فتحالمبین و ادعای عراقیها در سازمانملل
دومین روز فروردین سال ٦١ عملیات فتحالمبین، آغاز شد و در دهم فروردینماه همان سال با موفقیت به پایان رسید؛ عملیاتی که پس از اختلافات سالهای آغاز جنگ، اولین عملیات رسمی مشترک ارتش و سپاه بود. عملیات فتحالمبین در جبهه جنوب (در منطقه غرب شوش و دزفول و غرب رودخانه کرخه)، با رمز «یا زهرا(س)»، در نهایت منجر به آزادسازی حدود دوهزارو ۴۰۰ کیلومترمربع (شامل سایت و رادار و جاده دزفول- مهران) شد. تصرف چاههای نفت ابوقریب در ارتفاعات تینه هم از دستاوردهای این عملیات بود.
هدف نیروهای ایرانی محاصره نیروهای عراقیای که در بیرون شهر دزفول و شوش متوقف شده بودند و جلوگیری از سقوط و تصرف شهر استراتژیک دزفول بود. در این عملیات نیروهای ایرانی تلفات سنگینتری در خط مقدم متحمل شدند. نیروهای ایرانی میبایست با ارتش عراق که از حمایت زرهی، توپخانه و پشتیبانی هوایی مناسب برخوردار بود و موقعیت خود را تثبیت کرده بود میجنگیدند. پس از آنکه نیروهای ایران به مدت حدود یک هفته عملیات سنگین خود را ادامه دادند و تلفات سنیگنی به نیروهای ارتش عراق تحمیل کردند، سرانجام صدامحسین دستور عقبنشینی صادر کرد.
پس از این عملیات، جمعی از شیعیان عراقی مقیم ایران با رئیسجمهور وقت جمهوری اسلامی ایران دیدار و پیروزیهای بهدستآمده در جبهههای جنوب را تبریک گفتند. اما چند روز بعد یعنی در روز ١٤ فروردین ٦١ ، سعدون حمادی، وزیر امورخارجه عراق، نامهای* به دبیرکل سازمانملل نوشت که در آن به ملاقات رئیسجمهور ایران با کسانی که «تروریستهای عراقی» نامیده شده بودند اعتراض شده بود.
از فتحالمبین تا بیتالمقدس
پس از فروردینماه ٦١، چند رویداد در تحولات مربوط به جنگ به وقوع پیوست. در یکی از این موارد روز ٢٦ فروردین، وزارت خارجه آمریکا آمادگی این کشور را برای مذاکره در مورد ازسرگیری روابط رسمی سیاسی با عراق اعلام کرد. چهار روز بعد یعنی روز سیام فروردین هم اعلام شد که پنجمین سفر هیأت صلح سازمان کنفرانس اسلامی، به تهران و بغداد، بدون نتیجه پایان یافته است. ١١ روز بعد از این ماجرا یعنی روز دهم اردیبهشت عملیات بیتالمقدس، در منطقه غرب رود کارون و جنوبغربی اهواز و شمال خرمشهر، با رمز «یا علیبنابیطالب(ع)»، با حضور ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آغاز شد.
آغاز بیتالمقدس تا پیروزی بزرگ
عملیات سرنوشتساز بیتالمقدس سه مرحله داشت و ۲۵ روز طول کشید. ١٠ روز پس از آغاز این عملیات، یعنی در روز ٢٠ اردیبهشت، خبر آزادی شلمچه منتشر شد و یک روز بعد از آن هیأت نمایندگی دائم عراق در سازمانملل در یادداشتی خطاب به دبیرکل سازمانملل از دستور شورای فرماندهی انقلاب عراق برای آزادکردن نوجوانان اسیر ایرانی خبر داد. سرانجام هم در روز سوم خرداد و در سومین مرحله این عملیات، خرمشهر پس از ۵۷۶ روز اشغال، آزاد شد. آزادی خرمشهر و هویزه و پادگان حمید و شلمچه، جاده اهواز - خرمشهر- کرخه نور و جاده سوسنگرد- هویزه، مهمترین دستاوردهای عملیات بیتالمقدس بود. نکته جالبتوجه اینکه همزمان با اعلام خبر این پیروزی، اعلامیه ۱۰ کشور عضو جامعه اروپا، درباره نگرانی از ادامه جنگ ایران و عراق نیز منتشر شد.
اسناد قابلتأمل پس از آزادی خرمشهر
پس از موفقیت ایران در آزادسازی خرمشهر و بیرونراندن ارتش متجاوز عراق از خاک جنوب کشور، مکاتبات فراوانی در سطح بینالملل و تلاشهای وسیع بینالمللی برای پایاندادن به جنگ صورت میگیرد. در ادامه مروری داریم بر سیر این نامهها که در اسناد منتشرشده سازمانملل موجود است. روز چهارم خرداد اطلاعیه وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی ایران، درباره وضعیت هویزه پس از خروج اشغالگران، از سوی نمایندگی دائمی کشورمان در سازمانملل منتشر شد که در آن آمده بود: «... هیچچیزی در عقبنشینی متجاوزان سالم نمانده و همه شهر به تلی از خاک و گل و لای مبدل شده بود.
خانهها، مغازهها، ساختمانهای عمومی و حتی مساجد تخریب شده بودند...» پنج روز بعد، یعنی ٩ خردادماه هم نماینده دائم اردن در سازمانملل طی نامهای خطاب به دبیرکل سازمانملل خواستار جلسه فوری شورای امنیت برای بررسی ابعاد روبهرشد جنگ ایران و عراق شده بود. یک روز بعد بیانیه سومین اجلاس فوقالعاده وزیران خارجه شورای همکاری خلیجفارس، در کویت، درباره ضرورت آتشبس در جنگ ایران و عراق و برقراری صلح، منتشر شد. روز ٢١ خرداد هم نمایندگی دائم عراق در سازمانملل طی بیانیهای خطاب به دبیرکل سازمانملل متن بیانیه دولت این کشور مبنیبر پذیرش آتشبس را منتشر کرد. دولت عراق در تاریخ سوم تیرماه هم طی نامهای خطاب به دبیرکل سازمانملل اعلام کرد که از تاریخ ٣١ خردادماه، ظرف مدت ١٠ روز تمامی نیروهای این کشور از خاک ایران خارج و به مرزهای بینالمللی باز میگردند. در این نامه آمده بود: «رئیسجمهوری، صدامحسین، اعلام کرد که آغاز عقبنشینی نیروهای عراقی از کلیه سرزمینهای اشغالی ایران به مرزهای بینالمللی طی ١٠ روز از تاریخ مذکور، صورت خواهد گرفت...». ادعاهای عراق در این نامه، یک هفته بعد از سوی ایران پاسخ داده شد.
روز ١١ تیر نماینده دائم ایران در سازمانملل در نامهای خطاب به رئیس شورای امنیت نوشت: «هنوز تحرکات برخی از سربازان عراقی در غرب ایران وجود دارد، اما این تحرکات تنها شامل عقبنشینی از مواضع غیرقابل دفاع در دشتها و شهرها، به زمینهای مرتفع میشود که در آن نقاط سنگر حفر کرده و هنوز در خاک ایران باقی ماندهاند... آتش توپخانه عراق هنوز بهطور روزانه ادامه داشته که این گلولهبارانها تنها در روز گذشته به کشتهشدن هشت نفر و مجروحشدن ٢٩ غیرنظامی در مناطق مسکونی آبادان و خرمشهر انجامید». همزمان با این نامه، نماینده دائم عراق در سازمانملل در نامه دیگری با تکرار ادعاهای این کشور مبنیبر پذیرش آتشبس یکطرفه و عقبنشینی نیروهای عراقی از خاک ایران، مدعی شد که ایران بر سیاست طولانیکردن جنگ اصرار دارد. نمایندگی دائم عراق در سازمانملل همچنین روز ١٧ تیر در نامهای خطاب به رئیس شورای امنیت با ناشایستخواندن لحن نامه نماینده ایران، اعلام کرد که «نباید هیچ شکی در عقبنشینی نیروهای عراقی از ایران وجود داشته باشد و جا دارد که سازمانملل صحت این حقیقت را با مکانیسم مناسب تأیید کند».
قطعنامه ٥١٤
اما در نهایت و پس از این فعل و انفعالات و نامهنگاریهای دیپلماتیک، یکی از مهمترین فرازهای جنگ ایران و عراق در تاریخ ٢١ تیرماه سال ٦١ اتفاق افتاد. در این روز شورای امنیت سازمانملل در جلسه ٢٣٨٣ خود، قطعنامه ٥١٤ را تصویب کرد که به موجب آن «خواستار آتشبس و خاتمه فوری کلیه عملیاتهای نظامی» شده بود. همچنین «عقبنشینی نیروها به مرزهای شناختهشده بینالمللی» و «اعزام گروهی از ناظران بینالمللی بهمنظور بررسی، تأیید و نظارت بر اجرای آتشبس و عقبنشینی» از دیگر الزامات این قطعنامه بود. دو روز بعد از این قطعنامه، نماینده عراق در سازمانملل طی نامهای خطاب به رئیس شورای امنیت، از حمله نیروهای ایران به بصره خبر داد و این حمله را نقض آشکار قطعنامه ٥١٤ دانست. اشاره عراقیها به عملیات رمضان است که با رمز «یا صاحبالزمان(عج) ادرکنی»، در شرق بصره، توسط ارتش و سپاه انجام شد. این عملیات نقطه عطف استراتژی جنگی ایران از حالت پدافندی به آفندی بود و ایران در این روز برای اولینبار از دفاع عبور کرد و وارد خاک عراق شد و توانست به منطقه «زید» در خاک عراق برسد. در همان روز دو هواپیمای عراقی به مناطق مسکونی خرمآباد، حمله کردند که منجر به شهادت ۳۶ نفر و زخمیشدن ۳۰۰ نفر شد. همزمان با این مناقشات، نماینده دائم ایران در سازمان ملل متن پاسخ دولت ایران را به دبیرکل سازمان ملل ارسال کرد.
در این نامه تصریح شده بود: «قطعنامه ٥١٤ درخصوص تجاوزات عراق و اشغال نظامی ایران، که بیش از ٢٢ ماه از آن سپری شده، بیتفاوت بوده است. همچنین در محکومکردن متجاوز علی رغم مفاد ٣٣ و ٣٧ منشور قصور کرده است و درمورد تجاوزات ددمنشانه عراق که پیامدهای خطرناکی به دلیل جنایت علیه بشریت داشته، بیتفاوت بوده است. همچنین در شناسایی حقوق غیرقابل انکار مردم ایران و تنبیه متجاوزان عراقی که موجب ازبینرفتن اموال و گرفتاریهای مردم ایران شده مسئولیت دارد». در این روز رئیس شورای امنیت هم در بیانیهای از نگرانی اعضای این شورا نسبت به عدم اجرای قطعنامه ٥١٤ خبر داد. یک روز بعد، یعنی ٢٥ تیر، گزارش دبیرکل سازمانملل درباره قطعنامه ٥١٤ منتشر شد که در آن ضمن اشاره به اعلام آمادگی عراق و اعتراض ایران نسبت به قطعنامه، تأکید شده بود دبیرکل به تلاشها برای پایاندادن به جنگ ادامه خواهد داد. در همین روز حمله هوایی ارتش عراق به مناطق مسکونی همدان، ۱۳۰ شهید و ۵۷۰ مجروح به جای گذاشت. ٢٨ تیر هم نماینده عراق در سازمانملل در نامهای خطاب به رئیس شورای امنیت، بیاعتنایی ایران به قطعنامه ٥١٤ را برای صلح و امنیت منطقه خطرناک دانست و خواستار اتخاذ اقدامات لازم از سوی شورای امنیت شد.
تأثیر عملیات ثارالله و حسینبنعلی (ع)
درحالیکه مکاتبات دیپلماتیک برای متوقفکردن جنگ ادامه داشت، ایران در پانزدهم مرداد عملیات ثارالله را باز هم با حضور مشترک ارتش و سپاه در منطقه قصرشیرین آغاز کرد. سه روز بعد؛ یعنی هجدهم مرداد، عراق با ارسال یادداشتی خطاب به دبیرکل سازمانملل خواستار بررسی این یادداشت در جلسه فوقالعاده مجمع عمومی سازمانملل شد. در این یادداشت با تأکید بر اینکه عراق قطعنامههای ٤٧٩ و ٥١٤، مصوبه سومین نشست کنفرانس اسلامی، و تصمیمات کنفرانس وزیران خارجه کشورهای اسلامی را پذیرفته است، اما ایران سیاست طولانیشدن مناقشه و گسترش آن را دنبال میکند.
همچنین کاردار موقت هیأت نمایندگی عراق در سازمانملل، ١٢ شهریور در نامهای خطاب به رئیس شورای امنیت، از استقرار نیروهای نظامی ایران در امتداد مرز دو کشور خبر داد و از حق عراق برای دفاع در برابر حملات ایران و همچنین لزوم ورود سازمانملل برای پایاندادن به اقدامات ایران نوشت. هفدهم شهریور هم کاردار موقت هیأت نمایندگی عراق در سازمانملل در نامهای خطاب به دبیرکل، گزارشی از پنج مرحله عملیات نظامی نیروهای ایران در شرق بصره پس از تصویب قطعنامه ٥١٤ ارائه کرد و بار دیگر بر ادعاهای پیشین دولت خود مبنی بر پذیرش قطعنامهها از سوی عراق و اصرار ایران به ادامه جنگ اصرار ورزید. کمتر از ١٠ روز بعد از تکرار ادعاهای عراقیها، عملیات حسینبنعلی(ع) با رمز یا جوادالائمه در میمک انجام شد. در این عملیات به جز ارتش و سپاه، نیروهایی از عشایر ایران هم حضور داشتند. نکته قابلتوجه در این میان، این بود که با وجود اصرار عراق بر بازگشت به مرزهای بینالمللی، دو عملیات محدود ثارالله و حسینبنعلی (ع)، که داخل مرزهای ایران انجام و منجر به تلفاتی برای نیروهای عراقی شد، نشان داد نیروهای عراقی در خاک غرب کشور ایران حضور دارند.
دومین فاز نفوذ به خاک عراق
نهم مهر سال ٦١، عملیات مسلم بن عقیل با رمز «یا ابوالفضل العباس» در منطقه سومار- مندلی آغاز شد. عملیاتی که باز هم نیروهای سپاه و ارتش با همکاری یکدیگر آن را اجرا کردند و در دو مرحله به مدت هفت روز انجام شد. این عملیات به انهدام ۷۹ تانک و نفربر و هفت هواپیما، حضور در ارتفاعات مشرف به شهر مندلی عراق و پاسگاههای مرزی ایران و کشته و زخمیشدن بیش از چهار هزار عراقی منجر شد. همزمان با اجرای این عملیات، نماینده دائم عراق در سازمانملل در نامهای خطاب به رئیس شورای امنیت، این حملات را ششمین مرحله ورود ایران به خاک عراق پس از تصویب قطعنامه ٥١٤ نامید و آن را نشانه نقض قطعنامه از سوی ایران دانست و درخواست برگزاری جلسه فوری شورای امنیت را ارائه کرد. سه روز بعد یعنی در دوازدهم مهر، شورای امنیت در جلسه ٢٣٩٩ خود قطعنامه ٥٢٢ را تصویب کرد که براساس آن طرفین درگیر در جنگ ایران و عراق بار دیگر به پذیرش و اجرای مفاد قطعنامه ٥١٤ فراخوانده شده بودند.
شورای امنیت در این قطعنامه هم خواستار آتشبس فوری و پایانبخشیدن به کلیه عملیاتهای نظامی و همچنین عقبنشینی نیروها به مرزهای شناختهشده بینالمللی شد و ضمن استقبال از اعلام آمادگی یکی از طرفین برای پذیرش قطعنامه، از طرف دیگر نیز درخواست کرد که به همین صورت عمل کند. فردای آن روز نمایندگی دائم ایران در سازمانملل بیانیهای را خطاب به دبیرکل سازمانملل ارسال کرد که در آن تصریح شده بود، منطقه سومار و سه تپه آزادشده مجاور آن همگی داخل خاک ایران هستند. در این بیانیه تأکید شده بود که در عملیات مورداعتراض عراق، ماهیت فریبکارانه دولت این کشور برای همه روشن شد، چون با وجود اعلام عقبنشینی نیروهای عراق از خاک ایران، آنها همچنان در بخشهایی از خاک کشورمان حضور داشتند که با این عملیات بیرون رانده شدند.
در این بیانیه از دبیرکل سازمانملل سؤال شده بود که چرا اشغال غیرقانونی ٢٠ شهر و هزارو ٢٠٠ روستای ایران و همچنین حملات دوساله عراق به مناطق مسکونی و غیرنظامی، تهدیدی برای صلح و امنیت به حساب نیامد اما آزادکردن سه تپه داخل خاک ایران از دست متجاوزان عراقی، از سوی این کشور بهعنوان تهدید صلح و امنیت معرفی شد و شورای امنیت نیز بلافاصله پس از درخواست عراق اقدام به تشکیل جلسه و صدور قطعنامه کرد؟ دو روز بعد از بیانیه جمهوری اسلامی ایران، یعنی در تاریخ ١٥ مهر، دبیرکل سازمانملل از نحوه اجرای قطعنامههای ٥١٤ و ٥٢٢ به شورای امنیت گزارش داد. در این گزارش ضمن اشاره به اعلام موافقت نمایندگان ایران و عراق برای دستیابی به راهحل صلحآمیز پایان مناقشه، به استدلالهای جمهوری اسلامی ایران در بیانیه ١٣ مهر درباره اینکه عملیات اخیر در خاک ایران بوده نیز اشاره و از اولاف پالمه، نماینده دبیرکل سازمانملل در منطقه، هم تشکر شده و دبیرکل بر ادامه تلاشهای خود برای یافتن راهحل مسالمتآمیز تأکید کرده بود.
در همین شرایط دومین اجلاس وزیران دفاع شورای همکاری خلیجفارس، برای هماهنگکردن همکاریهای نظامی اعضا، در جنگ ایران و عراق، هجدهم مهر برگزار شد. ١٠ روز بعد یعنی ٢٨ مهر هم مرحوم رجاییخراسانی، سفیر و نماینده وقت ایران در سازمانملل، در یادداشتی خطاب به دبیرکل، مواضع جمهوری اسلامی ایران درباره پیامدهای طولانیشدن مناقشه ایران و عراق را تشریح کرد. در این یادداشت تصریح شده بود اقدامات عراق در تجاوز به خاک ایران و لغو یکطرفه قرارداد الجزایر و عملکرد این کشور از آغاز جنگ، نهتنها تهدیدی جدی برای استقلال و تمامیت ارضی ایران، بلکه برای صلح و امنیت کل منطقه نیز خطرناک به حساب میآید. در این یادداشت تأکید شده بود: «... روشن است که مردم ایران قطعنامه ٥١٤ را رد میکنند. قطعنامه ٥٢٢ نیز به همان دلایل مردود است».
اما اعتراض ایران پایان ماجرا نبود و یک هفته بعد یعنی پنجم آبان مجمع عمومی سازمانملل در چهلویکمین اجلاس فوقالعاده خود در قطعنامه جدیدی با تأکید بر لزوم اجرای مفاد قطعنامههای ٤٧٩، ٥١٤ و ٥٢٢ و بیانیههای رئیس شورای امنیت، بار دیگر خواستار توقف عملیات نظامی و بازگشت نیروها به مرزهای شناختهشده بینالمللی شد.
عملیات محرم و نفوذی دیگر به خاک دشمن
دهم آبان عملیات محرم، با رمز «یا زینب(س)»، در جبهه جنوب (جنوب شرقی دهلران، غرب عین خوش، شهرهانی، زبیدات، بیات) و باز هم با حضور مشترک سپاه و ارتش برگزار شد. در این عملیات علاوه بر آزادسازی ۵۵۰ کیلومترمربع از خاک ایران، ۳۰۰ کیلومترمربع از خاک عراق، منابع نفتی موسیان و بیات و حوضچههای نفتی زبیدات و تلمبهخانه و ۷۰ حلقه چاه نفت نیز به دست نیروهای ایرانی افتاد. یکی از دلایل اجرای این عملیات، بازیابی روحیه نیروهای ایران پس از عدم فتح در عملیات رمضان ذکر شده است. نامهای که در همین روز توسط نماینده دائم ایران در سازمانملل خطاب به دبیرکل نوشته شده، حاکی از آن است که در همین روز، جنگندههای عراقی، مناطق بزرگ و پرجمعیت جنوب شهر دزفول را بمباران کرده و باعث شهادت حداقل ٢٤ نفر و مجروحشدن ١٠٧ نفر شده است.
یادداشت ١٣ آبانماه رجاییخراسانی، سفیر دائم ایران در سازمانملل، خطاب به دبیرکل، تأکید دارد که عملیات دهم آبان صرفا برای آزادسازی مناطقی در داخل خاک ایران بوده که نیروهای عراقی همچنان آن را اشغال کرده بودند. در این نامه ابراز امیدواری شده که عقبراندن نیروهایی که از دو ماه قبل ادعا میشد به مرزهای بینالمللی بازگشتهاند، به دنیا اثبات کرده باشد که ادعاهای عراق مبنی بر عقبنشینی از خاک ایران، دروغ بوده است. همچنین نماینده دائم ایران در سازمانملل در همین روز در نامهای دیگر به دبیرکل سازمانملل، از حمله توپخانه عراق به مناطق مسکونی آبادان خبر داد و نسبت به ادامه این رفتار اعتراض کرد.
آرامش قبل از طوفان
پس از عملیات و مناقشات روزهای میانی آبانماه، روند جنگ در مرزهای ایران و عراق به سمت آرامش رفت. اینگونه بود که تا اوایل دیماه تحول خاصی در مناقشه بین دو کشور اتفاق نیفتاد. اما هفتم دیماه نماینده کشورمان در سازمانملل در نامهای خطاب به دبیرکل، از حمله موشکی به دزفول خبر داد. در این نامه آمده بود: «دولت عراق با موشکهای دوربرد زمینبهزمین، مناطق مسکونی شهر دزفول را هدف حمله قرار داد و جنایت خطرناکی علیه بشریت مرتکب شد. دو حمله جداگانه در بعدازظهر یکشنبه ١٩ دسامبر ١٩٨٢ (٢٩ آذر) رخ داد که بر اثر آن ٦٢ غیرنظامی شهید، ٢٨٧ نفر مجروح و ١٢٠ خانه و ٣٨٠ مغازه تخریب شد». این تحرکات عراق مدخل ورود دوران آرامش به دوران پرمناقشهای دیگر بود. مناقشه جدید ١٨ بهمنماه با آغاز عملیات والفجر مقدماتی نمایان شد.
این عملیات با رمز «یا الله، یا الله، یا الله»، در جبهه جنوب (منطقه فکه- چزابه)، با تلاش مشترک ارتش و سپاه و با هدف تسخیر پاسگاههای سوبله، صفریه، رشیده، طاووسیه، وهب و کرامه انجام شد. گفته میشود لورفتن طرح این عملیات توسط نیروهای منافق، باعث ناکامی نیروهای ایرانی در تصرف پل غزیله و تصرف شهر العماره شد. یک روز پس از این عملیات، نماینده دائم عراق در سازمانملل در تلگرامی فوری خطاب به دبیرکل سازمانملل، نامه طارق عزیز، معاون نخست وزیر، را ارسال میکند که در آن آمده بود: «... ایران به دنبال حملات جدید در مقیاس وسیع بود که با عبور از مرزهای عراق، حاکمیت و امنیت ما را تهدید نماید و آنچه در شب شش و هفت فوریه (١٧ و ١٨ بهمن) رخ داد مبین این هشدار است و نیروهای این رژیم حمله جداگانهای را به ناحیه الشیب در استان میسان آغاز کردهاند و در صبح هفت فوریه ایران با صدور اطلاعیهای اعلام کرد که نیروهایش مرحله نخست عملیات را در شب قبل آغاز نموده و از مرزهای عراق عبور کردهاند و طبق اهداف ازپیشتعیینشده خود به پیش میروند...».
در همین روز نماینده دائم عراق در سازمانملل در نامه دیگری خطاب به دبیرکل، نامه نماینده ایران درباره حمله موشکی عراق به دزفول را مبتنی بر روشهای تبلیغاتی جمهوری اسلامی ایران دانست و مدعی شد که علت شروع جنگ، تجاوز ایران به عراق در دسامبر ١٩٨٠ بوده است! به پیوست این نامه فهرستی از ١٥ مورد ورود نیروهای ایران به خاک عراق از ٩ مهر تا ٢٤ آبان سال ٦١ ارسال شده بود. ٢٦ بهمن هم صدامحسین در واکنش به بیانیه مشترک نمایندگان ایران، سوریه و لیبی، پیامی صادر کرد که هیأت نمایندگی دائمی عراق در سازمانملل آن را به پیوست یادداشتی برای دبیرکل سازمانملل ارسال کرد. صدام اطلاعیه مشترک ایران، لیبی و سوریه را موضعی رسمی برای سرنگونی رژیم عراق دانسته و نوشته بود: «این اقدام دولتهای مزبور عضو سازمانملل، نقض آشکار مواد بند ٢٥ منشور سازمانملل است که در آن از کشورهای عضو خواسته شده تصمیمات شورای امنیت را بپذیرند و به آن عمل کنند».
یک هفته بعد از این نامه صدام، یعنی در دوم اسفندماه، رئیس شورای امنیت سازمانملل بیانیهای صادر کرد که در آن آمده بود: «اعضای شورا یک بار دیگر مصرانه خواستار آتشبس فوری و پایاندادن به کلیه عملیاتهای نظامی و نیز عقبنشینی نیروها به مرزهای شناختهشده بینالمللی بهمنظور یافتن راهی جهت حلوفصل صلحآمیز براساس اصول منشور شدهاند». نهم اسفندماه هم نماینده دائم ایران در سازمانملل در نامهای به دبیرکل سازمانملل، به گزارش یک روزنامه لبنانی اشاره کرده بود که در آن به نقل از فرمانده سپاه چهارم عراق آمده بود: «ما خطوط مرزی را مجددا ترسیم خواهیم کرد و ارتفاعات و کوهها را پس نخواهیم داد».
در این نامه تصریح شده بود: «برای اینکه جامعه بینالمللی موضع جمهوری اسلامی ایران درباره جنگ تجاوزگرانه عراق علیه ایران را درک نماید، میبایست دقیقا به دنبال واقعیات موجود در جبهههای نبرد باشند و تحتتأثیر تبلیغات واهی عراق قرار نگیرند». یک روز بعد یعنی دهم اسفندماه هم کاردار موقت هیأت نمایندگی ایران در سازمانملل در نامهای خطاب به دبیرکل، اسامی ٩هزارو ٤٠٥ شهروند نظامی و غیرنظامی ایرانی که از ابتدای جنگ مفقود شده بودند را اعلام کرد. در این نامه اعلام اسامی فوق جهت توجه کمیسیون حقوق بشر در اجلاس ژنو عنوان شده بود.
صدامحسین اما یک هفته بعد یعنی شانزدهم اسفند ماه اقدام به انتشار پیامی خطاب به خلقهای ایران کرد، پیامی که هیأت نمایندگی عراق در سازمانملل متن آن را برای دبیرکل سازمانملل هم ارسال کرد و در آن آمده بود: «به حکام صرفنظر از مقاصدشان بگویید که شاه ایران، ایرانی بوده و خلقهای ایران به خاطر دلایل روشنی علیه وی قیام کردند. این استدلال و روش جهت سرنگونی نظام حاکم در عراق و یا اشغال آن خاک، کارگر نیست...». این نامه سرگشاده صدامحسین، آخرین سندی است که در اسناد سازمانملل برای سال ١٣٦١ ثبت شده است و ادامه تحولات جنگ به روایت اسناد مکتوب سازمانملل و ادامه عملیاتهای ثبتشده در تقویم جنگ به سال ٦٢ منتقل میشود. اما سال ١٣٦١ بهعنوان نقطه عزیمت ایران از استراتژی جنگ پدافندی به آفندی و سال آغاز عبور از مرزها و ورود به خاک عراق بهعنوان نقطه عطفی در تاریخ جنگ هشتساله ایران و عراق باقی ماند.
* اسناد مورد اشاره سازمان ملل ازجلدهای ١و٢ کتاب «جنگ ایران و عراق در اسناد سازمان ملل متحد» اقتباس شده است. این کتاب سال ١٣٨٧ از سوی انتشارات مرکز اسناد دفاع مقدس(مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) منتشر شده است.
مهدی قدیمی
منبع:
1. شرق
2. باغ موزه انقلاب اسلامی ودفاع مقدس
- No comments found
Post comment as a guest