Wednesday, 27 September 2023
شناسه خبر:740

1366؛ جنایت در حلبچه

  • انداز قلم

سال ٦٦ یکی از سال‌های سرنوشت‌ساز و تعیین‌کننده در جنگ ایران و عراق است؛ سالی که به تصویب قطع‌نامه ٥٩٨ در شورای امنیت منجر شد. عراق در این سال کوشید تا به جنگ ابعاد بین‌المللی دهد و شیخ‌نشین‌های منطقه خلیج‌فارس را به‌طور عملی درگیر جنگ کند. حمله عراق به نفتکش‌ها و کشتی‌های تجاری در خلیج‌فارس، ایران را به مقابله‌به‌مثل واداشت که این کنش و واکنش به تشدید بحران در منطقه خلیج‌فارس انجامید. حضور مستقیم آمریکا در این منطقه برای حفاظت از نفتکش‌های کویتی، یکی از آثار و تبعات این حرکت عراق بود. تصویب قطع‌نامه یک روز قبل از آغاز اسکورت نفتکش‌ها، نشان‌دهنده تلاش آمریکا برای کسب دوباره ابتکار عمل در جنگ ایران و عراق بود.

مقالات و تحلیل ها

تلاش‌های دیپلماتیک ایران برای تأثیر در محتوای قطع‌نامه ٥٩٨ پیش از تصویب آن، فصل جدیدی از درگیری را میان ایران و آمریکا در منطقه خلیج‌فارس گشود. عراقی‌ها با تکیه بر برتری هوایی و با بهره‌برداری از فضای متشنج حاکم بر روابط ایران و آمریکا که بعد از ماجرای مک فارلین تشدید شده بود، تهاجمات خود را با هدف بین‌المللی‌کردن جنگ گسترش دادند.

در سال ٦٦، جبهه اصلی نبرد از جنوب به شمال غرب منتقل شد و عملیات‌های متعددی در این جبهه انجام شد که مهم‌ترین آنها عملیات کربلای ١٠ در ماه آغازین آن سال و عملیات والفجر ١٠ در ماه پایانی سال بود. حکومت عراق برای جبران شکستی که در عملیات «والفجر ١٠» متحمل شد حجم فراوانی از کشنده‌ترین سلاح‌های شیمیایی را در سطحی گسترده به کار گرفت و فاجعه حلبچه را پدید آورد. فاجعه انسانی و قتل‌عام بی‌رحمانه مردم بی‌دفاع واکنش گسترده‌ای در رسانه‌های خارجی داشت.

یکی دیگر از ویژگی‌های مهم جنگ در این سال، اجرای نخستین مأموریت دریایی سپاه بود. از فروردین‌ماه ٦٦ سپاه در چهار ماه، حضوری جدی در خلیج‌فارس پیدا کرد که از آن به‌عنوان یکی از نقاط‌عطف در تحلیل جنگ یاد می‌شود. جنگ در سال ٦٦ درحالی آغاز شد که سال پیش از آن جمهوری اسلامی ایران با کسب پیروزی‌های نظامی و مقاومت در برابر حامیان عراق، موازنه سیاسی-نظامی را به سود خود تغییر داده و همین مسئله باعث نگرانی حامیان عراق در منطقه شده بود. می‌توان گفت جنگ در سال ٦٦ بر پایه تحولات سال ٦٥، ویژگی‌ها و مشخصه‌هایی داشت که در بطن خود مقدمات پایان‌یافتنش را پرورش داد.
 
جنگ نفتکش‌ها

ایده جنگ نفتکش‌ها را «گری سیک»، مشاور «کارتر»، رئیس‌جمهوری وقت آمریکا، این‌طور توضیح داده بود: «عامل عمده ادامه جنگ از جانب ایران صدور نفت این کشور است و تا زمانی که نفت از ایران صادر می‌شود جنگ ادامه خواهد یافت. بنابراین باید جریان صدور نفت ایران را قطع کرد». جنگ نفتکش‌ها سه مرحله داشت؛ مرحله نخست سال ٦٣ و با حمله عراق به پایانه‌های نفتی در جزیره خارک و بعد حمله به نفتکش‌ها و کشتی‌های ایرانی در سال‌های بعد ادامه یافت؛ اما در سال ٦٦ به اوج خود رسید. یکی از دلایل آن هم حضور شوروی در منطقه و اجاره سه نفتکش شوروی از سوی کویت بود. درحالی‌که کویت پیش‌تر درخواست آمریکا را برای اسکورت نفتکش‌هایش رد کرده بود. اما ایران در برابر این اقدام موضع گرفت.

هاشمی‌رفسنجانی در یکی از خطبه‌های نماز جمعه گفت: «اگر عربستان و کویت واقعا امنیت خلیج‌فارس را می‌خواهند، نیازی به درخواست کمک از آمریکا و شوروی نیست، بلکه کافی است به عراق اجازه ندهند تا نفتکش‌های ما را مورد حمله قرار دهد». این موضع‌گیری، مناسبات ایران و شوروی را تحت‌تأثیر قرار داد. رئیس‌جمهور وقت ایران به روس‌ها هشدار داد این امر به سودشان نخواهد بود.

سرانجام با وجود همه تهدید‌ها، ایران یک کشتی باری با پرچم کویت را در نزدیکی ساحل ابوظبی به مدت دو ساعت توقیف و محموله آن را بازرسی کرد. این اقدام باعث شد تا سیاست ایران، سیاستی محکم ارزیابی شود. دو هفته بعد نیز کشتی باری شوروی به نام «ایوان کارسیف» هدف حمله قرار گرفت. بیمه «لویدز» لندن با اشاره به اینکه این نخستین‌بار است که یک کشتی روسی در منطقه، هدف حمله قرار می‌گیرد، این حادثه را یک تحول برجسته دانست. روس‌ها بعد از این اتفاق مواضع احتیاط‌آمیزی اختیار کردند.

ضمن اینکه این حمله هشداری هم به آمریکا بود. آمریکایی‌ها اگرچه از گسترش نفوذ شوروی در منطقه نگران بودند اما نمی‌توانستند از حمله به کشتی باری روسی هم خرسند باشند. تداوم این وضعیت برای آنها نگران‌کننده بود.

در این اوضاع بود که «ریچارد مورفی»، معاون وزیر خارجه آمریکا، سرانجام از موافقت کویت با خواست آمریکا خبر داد و گفت آمریکا به منظور تضمین آزادی کشتی‌رانی از طریق تنگه هرمز با ارائه پوشش حفاظتی برای کشتی‌هایی که از کویت تحت پرچم آمریکا به ثبت برسند، موافقت کرده است. آیت‌الله «موسوی اردبیلی»، رئیس قوه قضائیه ایران، بلافاصله در نماز جمعه تهران گفت: «اگر رزمندگان ما در حمله به کشتی کویت به خاطر هم‌جواری تردید به خود راه دهند، در حمله به کشتی آمریکا کوچک‌ترین تردیدی به خود راه نخواهند داد».

پیدایش این وضعیت که به بهانه تأمین امنیت و آزادی کشتی‌رانی در آب‌راه بین‌المللی خلیج‌فارس بود، آغاز مرحله جدیدی در جنگ و تغییر آن به زیان ایران و به سود عراق بود. شواهد حاکی از این بود که آمریکایی‌ها برای دستیابی به راه‌حل‌های سیاسی-نظامی برای پایان‌دادن به جنگ برنامه‌ریزی کرده بودند که افزایش توانمندی نظامی‌شان در منطقه و استفاده از نیروهای نظامی ازجمله این برنامه‌ریزی بود. آنها این اقدامات را به بهانه تأمین آزادی کشتی‌رانی در خلیج‌فارس انجام دادند. این درحالی بود که فضای ناشی از مذاکرات ایران و آمریکا در ماجرای «مک فارلین» این تصور را به‌وجود آورده بود که آمریکایی‌ها در صورت برتری نظامی ایران، سرانجام تسلیم اوضاع و واقعیت‌ها خواهند شد.

اما واکنش شوروی به حضور آمریکا در منطقه چه بود؟ دولت شوروی تا پیش از این، حضور آمریکا در خلیج‌فارس را چندان جدی تصور نمی‌کرد اما بعد از تصویب لایحه آن در کنگره، حساسیت‌های شوروی هم دوچندان شد. دولت شوروی در بیانیه‌ای آمریکا را به بهره‌برداری از اوضاع برای دستیابی به طرح‌های دیرپای توسعه‌طلبی نظامی-سیاسی در منطقه متهم کرد. این بیانیه با استقبال ایران روبه‌رو شد و معاون وقت وزیر خارجه ایران در ملاقات با سفیر شوروی در ایران، بر ضرورت خروج ناوهای جنگی خارجی از خلیج‌فارس تأکید کرد. اما واکنش صدام چندان امیدوارانه نبود؛ صدام در یک سخنرانی به‌طور مشخص در برابر بیانیه شوروی موضع‌گیری کرد و در برابر پیشنهاد ایران مبنی بر آمادگی برای رعایت آتش‌بس در خلیج‌فارس، موضع گرفت.

سرانجام اول مرداد ١٣٦٦ یعنی یک روز بعد از تصویب قطع‌نامه ٥٩٨ در شورای امنیت سازمان‌ملل، کاروان اسکورت نفتکش‌ها با فرمان رئیس‌جمهوری آمریکا و ابلاغ مقامات پنتاگون آغاز شد. هدف تاکتیکی عملیات، اسکورت دو فروند کشتی کویتی در مسیری ٦٠٠ مایلی بود. آمریکا قبل از آغاز اسکورت از عراق درخواست کرد به‌طور موقت از حمله علیه نفتکش‌ها در خلیج‌فارس خودداری کند. در وضعیتی که همه رسانه‌ها برای پوشش خبری این اسکورت جمع شده بودند، ناگهان نفتکش «بریجتون» با مین برخورد کرد. شدت انفجار به حدی بود که شماری از خبرنگاران و ملوانان از روی عرشه به دریا پرتاب شدند. به دنبال همین اتفاق، آمریکا تصمیم گرفت هلیکوپترهای مین‌یاب به خلیج‌فارس اعزام کند.

به‌این‌ترتیب آمریکایی‌ها در نخستین حضور پررنگ و قوی خود درخلیج‌فارس، با ناکامی روبه‌رو شدند که همین امر بر پیچیدگی بحران در منطقه افزود. عراقی‌ها بعد از تصویب قطع‌نامه و حضور نیروهایشان در منطقه، تحولات جنگ را به سود خود ارزیابی می‌کردند و برای همین حملات هوایی خود را به نفتکش‌ها و تأسیسات نفتی ایران ازسر گرفتند. همچنین نیروی هوایی عراق شش شهر ایران را هدف حمله قرار داد و ایران هم اعلام کرد اقدام تلافی‌جویانه انجام خواهد داد. اما نگرانی آمریکا از اقدام تلافی‌جویانه ایران باعث شد به عراق فشار وارد کند تا حملات خود را متوقف کند.

این درحالی بود که عراق لازمه پایان جنگ را گسترش حملات به ایران می‌دید و این‌چنین تحلیل می‌کرد بر اثر اقدامات تلافی‌جویانه ایران، آمریکا به حمایت از کشورهای منطقه برخواهد خاست که درنهایت به سود عراق خواهد شد. در ادامه درگیری‌ها، خبرگزاری «رویترز» مدعی شد ایران هشت کشتی را هدف حمله قرار داده است. درنهایت در ١٣ شهریور ٦٦ بود که یک فروند موشک «کرم ابریشم» به ساحل کویت اصابت کرد و کویت هم مجبور به استمداد از سازمان‌ملل شد. این حمله در پاسخ به تهاجمات هوایی عراق بود و بحران منطقه خلیج‌فارس را وارد مرحله جدیدی کرد.

این اقدام نشان داد حضور نیروهای آمریکا نه‌تنها به حل بحران کمکی نمی‌کند، بلکه به گسترش آن نیز می‌انجامد تا جایی که تنها چند روز بعد، کشتی «ایران اجر» متعلق به ارتش ایران هدف حمله دو هلیکوپتر آمریکایی قرار گرفت. بهانه آمریکایی‌ها این بود که کشتی ایرانی، کشتی مین‌گذار بوده است. ١٦ مهر هم هلیکوپترهای آمریکایی به پنج فروند قایق نیروی دریایی سپاه که درحال گشت‌زنی در منطقه بودند، حمله کردند. در این حادثه شش نفر شهید و شش نفر هم به اسارت آمریکایی‌ها درآمدند. یک هفته بعد از آن، یک نفتکش بزرگ آمریکایی به نام «سانگاری» در آب‌های ساحل کویت هدف حمله یک فروند موشک قرار گرفت.

رادیو تهران از این حمله با این مضمون که «خلیج‌فارس جایی امن برای همه خواهد بود یا هیچ‌کس...».یاد کرد که باعث شد ایران مسئول این اقدام دانسته شود. کمتر از یک هفته بعد آمریکایی‌ها به سکوی نفتی «رشادت» ایران حمله کردند و رسما مسئولیت این حمله را پذیرفتند. احتمال ادامه پیداکردن اقدامات تلافی‌جویانه و توسعه آن، یکی از نگرانی‌های دوطرف بود.

درنهایت، اصابت یک فروند موشک در اسکله «الاحمدی» کویت در بامداد روز پنجشنبه ٣٠ مهر از سوی ایران، دولت کویت را به هشدار واداشت در صورت ادامه آن، در همه روابطش با ایران تجدیدنظر خواهد کرد. آمریکا تنها راه را در این دید که برای جلوگیری از گسترش تنش، اعلام کند در صورت ایجاد درگیری میان ایران و کویت، از حمایت از کویت خودداری کند. با اعلام این موضع به‌طور موقت از درگیری میان ایران و آمریکا کاسته شد.
 
جنگ در غرب و آزادی حلبچه

در عملیات کربلای ١٠ که ٢٣ فروردین ٦٦ انجام شد، لشکر ٥٧ حضرت ابوالفضل(ع) با فرماندهی قرارگاه نجف نیروهای خود را وارد منطقه کرد. این لشکر بعد از یک شب استقرار در جنوب رودخانه «چومان»، عصر ٢٤ فروردین به سمت اهداف خود حرکت کرد. مناطق آزادشده در کردستان عراق و حضور نسبتا گسترده نیروهای کرد معارض عراقی، سبب شد تا مرحله نخست گشایش جبهه جدید در غرب کشور بیشتر معطوف به اتصال عقبه مناطق آزادشده کردستان عراق به ایران و بازشدن عقبه نیروهای معارض شود. منطقه عمومی کربلای ١٠ در محور بانه- سردشت از شمال به رودخانه مرزی «گلاس»، از جنوب به رودخانه «آوسیویل»، از شرق به «سورکوه»، از غرب به ارتفاعات «گرده‌رش» و ارتفاعات عمومی «آسوس» منتهی می‌شد.

نخستین پاتک دشمن در این عملیات ساعت ٥:٣٠ صبح روز اول عملیات در محور «ماووت» آغاز شد. در شب دوم، نیروهای تیپ سوم برای بازپس‌گیری ارتفاع «گلان ٢» آماده نشدند و عملیات به شب سوم موکول شد. در این شب تیپ ٣٥ برای عملیات روی ارتفاع «ژاژیله» آماده و بعد از حمله موفق به تصرف منطقه و غنائم فراوان شد. مرحله نخست عملیات در سه شبانه‌روز در همه محورهای موردنظر انجام شد.

در شب چهارم سرانجام لشکر ١٤ امام‌حسین(ع) که از جنوب به غرب منتقل شده بود، با نیروهای دشمن درگیر شد و تا روشن‌شدن هوا به‌جز ارتفاع «گلان ٢»، دیگر اهداف خود را هم تصرف کرد. متعاقب این موفقیت، پیشنهاد شد ادامه عملیات متوقف شود تا با تأمین عقبه و بازسازی یگان‌ها، عملیات با آمادگی بیشتری انجام شود. براساس طرح‌ریزی جدید عملیات، به‌جز مقر فرماندهی دشمن در «گلان ٢»، دیگر اهداف تأمین شد. با اجرای عملیات کربلای ١٠، امکان تردد نیروهای قرارگاه رمضان به داخل خاک عراق که تا این زمان مشکل بود، تسهیل شد و هزارو ٢٥٠ کیلومتر مربع از خاک عراق تصرف شد و بخشی از زمین‌های مرزی ایران هم آزاد و چند ارتفاع مهم به دست رزمندگان درآمد.
 
عملیات‌های پی‌درپی

این عملیات در ساعت یک بامداد ٢٥ فروردین سال ٦٦ در منطقه «ماووت» انجام شد که سرعت عمل نیروها باعث غافلگیری عراق شد. البته به علت متصل‌نبودن مناطق تصرف‌شده و نداشتن امکانات لازم برای مقابله با فشار قوای عراقی به‌تدریج همه مواضع تصرف‌شده از سوی عراق بازپس گرفته شد. بعد از آن، دو سلسله عملیات با عنوان «نصر ٤ و ٧» در منطقه شمال غرب در خرداد و مردادماه همان سال طرح‌ریزی شد. مرحله دوم این عملیات‌ها با عنوان «نصر ٨» بعد از فراغت دریایی سپاه از درگیری سه‌ماهه با آمریکا در خلیج‌فارس، در آبان‌ماه ٦٦ کلید خورد و با عملیات بیت‌المقدس دو و بیت‌المقدس سه در «ماووت» ادامه پیدا کرد. در عملیات «نصر ٤» بخشی از منطقه «ماووت» ازجمله شهر و دشت «ماووت» و ارتفاعات «ژاژیله»، «شاخ قشن» و «بالوسه» به مساحت ٧٠ کیلومتر تصرف شد. در عملیات «نصر٧» در منطقه «دوپازا» و «بلفت» در محور سردشت، منطقه‌ای به وسعت ٣٠ کیلومترمربع آزاد شد. در عملیات «نصر ٨» بخش دیگری از منطقه «ماووت» ازجمله ارتفاعات «گرده رش» تصرف شد.

در عملیات «بیت‌المقدس ٢» بخش دیگری از منطقه «ماووت» شامل ارتفاعات «قیمش»، «ویولان» و «تنگه گوجار» فتح شد. تجارب به‌دست‌آمده از سلسله‌عملیات‌های پیشین در جبهه شمال غرب به‌ویژه بیت‌المقدس ٢، نشان‌دهنده این بود که از یک‌سو به علت وجود دورنمای روشن از آینده در صورت پیشروی در عمق خاک عراق و غافلگیرشدن در برابر نیات و اهداف اساسی ایران در این منطقه، هرگونه سرعت عمل در شناسایی و طرح‌ریزی و اجرای عملیات می‌توانست مقدمه کسب پیروزی باشد.

درنهایت عملیات بیت‌المقدس سه با این هدف طرح‌ریزی شد که شرط اساس اجرای آن امکانات و توان مناسب مهندسی باشد. زمان اجرای آن ٢٣ اسفند ساعت یک بامداد اعلام شد. در بیت‌المقدس سه که سه‌ شبانه‌روز طول کشید باز بخش دیگری از این منطقه شامل ارتفاع مهم «گوجار» به تصرف درآمد.

معضلات و نارسایی‌های موجود برای تداوم عملیات بیت‌المقدس ٢ و هوشیاری و آگاهی دشمن، تخریب جاده و پل «گرده‌رش» بر اثر طغیان رودخانه و مسدودشدن عقبه عملیات و همچنین بارش سنگین برف و تلاش گسترده دشمن در حمله به مواضع کردهای معارض عراقی، باعث شد نظرها تدریجا به منطقه عمومی «حلبچه» و «دربندیخان» معطوف شود. منطقه «حلبچه» بارها توجه طراحان نظامی را به خود جلب کرده بود اما مشکلات زیادی وجود داشت که مانع از تلاش جدی در این منطقه می‌شد تا درنهایت در عملیات مهم «والفجر ١٠»، این تلاش عملی شد؛

عملیاتی که در دو بامداد ٢٤ اسفند سال ٦٦ آغاز شد و در پنج مرحله ادامه یافت. مرحله دوم عملیات شب ٢٥ اسفند بعد از یک توقف ٤٨ساعته آغاز شد. مرحله سوم ٢٦ اسفند و مرحله چهار و پنجم در هفتمین شب از آغاز عملیات اجرا شد و در پی آن شهرهای «حلبچه»، «دوجیله» و «خورمال» تصرف شد. واکنش رسانه‌های خبری و کارشناسان و تحلیلگران محافل سیاسی نظامی، به این عملیات در وضعیتی بود که حملات موشکی عراق به تهران آغاز شده و ابعاد گسترده موشک‌باران تهران که برای نخستین بار انجام می‌شد، بیش از دستاوردهای عملیات والفجر ١٠ توجه همگان را به خود جلب کرده بود.

واکنش عراق در برابر این عملیات، بمباران شیمیایی حلبچه بود. عراق کوشید تا ناتوانی خود در مقابله با تصرف حلبچه را این‌چنین جبران کند با این تصور که بازتاب گسترده‌ای پیدا نخواهد کرد.
 

 اشرف خسوری

 


منبع:

1. شرق

2. باغ موزه انقلاب اسلامی ودفاع مقدس

Post comment as a guest

Comments | Add yours
  • No comments found