از سویی سردار حسین علایی در جلد دوم کتاب روند جنگ ایران و عراق، مینویسد: «ارتش عراق از اوایل سال ٦٧، راهبرد فقط دفاع را کنار گذاشت و سعی کرد تا با اتخاذ راهبرد تهاجمی، ابتکار عمل را به دست گیرد. عراق توانست بین سالهای ٦٥ تا ٦٧، ١٥٠ هزار نفر را به نیروی انسانی خود بیفزاید. » فصل اول سال ٦٧ آغاز ناکامیهای ایران و شاید تلخترین روزهای جنگ تحمیلی بود. درنهایت در همین سال ایران با تأخیری حدودا یکساله قطعنامه شورای امنیت مبنیبر پایان جنگ را پذیرفت. شامگاه هفتم فروردین ٦٧ منافقین عملیاتی موسوم به آفتاب را آغاز و به فکه حملهور شدند. این عملیات با پشتیبانی ارتش عراق انجام میشد و هدف اصلی آن نه در اختیارگرفتن فکه، بلکه ضعیفکردن توان جنگی ایران بود، چراکه آنان اهداف بزرگتری در سر داشتند.
این عملیات از ساعات پایانی هفتم فروردین آغاز و تا نیمه روز بعد ادامه داشت. از آنجاییکه نیروهای ایران غافلگیر شده بودند، منافقین موفق شدند ضمن آتشزدن سنگرها و ضربهزدن به استحکامات دفاعی مستقر در منطقه، موازنه قدرت در جنگ را به سود عراق تغییر دهند. یک روز پیش از این اتفاق، عملیات بیتالمقدس چهار، در جبهه شمالی (منطقه عمومی دربندیخان)، با رمز «یا اباعبدالله(ع)» در روز ششم فروردین از سوی ایران انجام شده بود که به آزادسازی ارتفاعات مهم شاخشمیران و روستاهای منطقه انجامید. تصرف ناقص اهداف جناح چپ در عملیات والفجر ١٠، که به استمرار حضور نیروهای عراقی در این جناح ختم شد، علت انجام عملیات بیتالمقدس چهار بود. روز ١٩ فروردین همزمان با موشکباران مناطق مختلف کشور، انتخابات سومین دوره مجلس شورای اسلامی برگزار شد.
عملیات بیتالمقدس٥
٢٢ فروردین، آمریکا که وارد جنگ رودررو در خلیجفارس با ایران شده بود، سکوی نفتی ساسان را به بهانه تصادف ناو جنگی ساموئل رابرتسن مورد هدف قرار داد. در همین روز آمریکا ناوچه جوشن و ناو سهند و یک قایق تندرو ایران را نیز نابود کرد. همزمان با این اتفاق، عملیات بیتالمقدس٥ هم از سوی ایران آغاز میشود. اهداف این عملیات انهدام ماشین جنگی عراق و ضربه به سازمان رزمی آن گفته شد. سرتیپ جمالی، جانشین وقت فرماندهی نیروی زمینی ارتش، درباره این عملیات اینطور روایت میکند: «رزمندگان اسلام در نخستین ساعات عملیات بیتالمقدس٥ به تمامی اهداف خود به طور کامل دست یافتند. ارتشیان اسلام تا ١٥ کیلومتری عمق خاک عراق پیشرفته و با استقرار سریع بر ارتفاعات مهم منطقه، محورهای تدارکاتی دشمن را در تیررس خود قرار دادند که این اقدام به قرار باقیمانده نیروهای عراقی و اختلال در تدارکات دشمن منجر شده است».
همچنین سرتیپ انصاری، فرمانده وقت هوانیروز ارتش، گفته بود: «خلبانان هوانیروز در این عملیات با انجام ١٩٣ سورتی پرواز در شرایط بسیار سخت و زیر بمبارانهای دشمن، وظایف خود را به بهترین وجه انجام دادند». در ادامه این عملیات نیروهای ایران به دلیل پاتک عراق مجبور به عقبنشینی میشوند. هاشمیرفسنجانی در خاطرات خود درباره عملیات بیتالمقدس در روز ٢٥ فروردین سال ٦٧ چنین، مینوسید: «آقای دکتر روحانی و [علی] آقا محمدی آمدند و توضیحاتی درباره عملیات بیتالمقدس٥ و علت عقبنشینی ارتش دادند؛ عذر درستی ندارند. ضعف، مدیریت عملیات است. قرار شد بعد از این، طرحهای عملیاتی آنها را و مخصوصا مانورها را در قرارگاه بررسی کنیم و تهدید کردم که اگر در عملیات آینده نتوانستند درست عمل کنند، باید کاملا پدافندی شوند... . امروز هم به تهران، قم و اصفهان موشک خورد».
تصرف فاو توسط عراق
٢٥ فروردین، عراق دست به یک عملیات تاکتیکی برای منحرفکردن افکار فرماندهان ایرانی میزند. در این روز نیروهای ارتش عراق حمله محدودی به ارتفاعات شاخشمیران میکنند تا به فرماندهان ایرانی پیام دهند که عراق هم مانند ایران جبهه جنگ را از جنوب به شمالغرب منتقل کرده است. اما این فقط اقدامی تاکتیکی برای فریب ایران بود. همزمان با این حمله محدود، سه سکوی نفتی ایران در خلیجفارس توسط آمریکا مورد هدف قرار میگیرد و تهران هم زیر آتش موشکباران میرود. از سویی دیگر، روز ٢٨ فروردین در کرمانشاه، همایشی با عنوان «آخرین نفر، آخرین منزل و آخرین قطره خون» با سخنرانی موحدیکرمانی در جریان است. فرماندهان سپاه در کرمانشاه حاضر هستند تا در این همایش شرکت کنند. عراق به فاو حمله میکند.
خبر این حمله در کرمانشاه به فرماندهان سپاه میرسد. رحیم صفوی، احمد غلامپور، احمد کاظمی، مرتضی قربانی با دو هلیکوپتر به آبادان میروند تا اوضاع منطقه را از نزدیک بررسی کنند. ارتش عراق از سویی مناطق پشت جبهه فاو را بمباران شیمیایی میکند تا امکان کمکرسانی به فاو را از بین برده باشد و از سویی آتش سنگینی روی فاو میریزد.
بمب ۹ تنی عراق نیز یکی از مهمترین ابزارهای تهاجمی عراق در این حمله بود. درنهایت فاو پس از سی و چند ساعت مقاومت سقوط میکند. سقوط فاو دومینوی شکستها را بههموصل میکند. سقوط فاو در عرض ٣٦ ساعت- پس از آنکه دوسالو سه ماه در اختیار ایران بود – و در حالی که عراق از حضور عمده قوای ایران در منطقه غرب اطلاع داشت، با بهکارگیری سلاحهای شیمیایی و با استفاده از گاز خردل و سیانور، انجام گرفت. وقوع این رخداد نظامی، بهدلیل آشکارشدن برتری نظامی عراق و مهمتر از آن، احتمال خاتمهیافتن جنگ، از بازتاب نسبتا گستردهای برخوردار شد. برخی از تحلیلگران بازپسگیری فاو را مانند زمان فتح آن در سال ١٩٨٦ (١٣٦٣)، بهمنزله نقطه عطف و نشانه مرحله نهایی جنگ ارزیابی کردند. تایمزلندن بر تأثیر روانی سقوط فاو تأکید کرد. اظهارات برخی از شخصیتهای رسمی نیز قابلتوجه بود. میتران، رئیسجمهور وقت فرانسه، با تأکید بر ضرورت خاتمهیافتن جنگ، گفت: «این جنگ باید بدون غالب و مغلوب پایان پذیرد». واینبرگر، وزیر دفاع آمریکا، نیز اعلام کرد: «آمریکا نمیخواهد ایران در جنگ برنده شود». مورفی، معاون وزارت خارجه آمریکا، گفت: «ادامه جنگ ایران و عراق به هیچوجه به نفع آمریکا نیست».
موضوع بازپسگیری فاو از سوی عراق پس از حدود ٢٧ سال، همچنان در ایران مورد منازعه است. سردار غلامعلی رشید در یادداشتی که سال ٨٦ منتشر شده، درباره حوادث منجر به سقوط فاو نوشته: «فرماندهان سپاه -که برای یک سمینار یکروزه در کرمانشاه بهسر میبردند- ساعت ٧:٣٠ از حمله عراق آگاه شدند. محسن رضایی یک حمله سراسری را باور نکرده و اظهار کرده که این حمله احتمالا گونهای از حملات استراتژی دفاع متحرک است. اما پیشبینی ایشان اشتباه از آب درمیآید. بعد از ظهر آن روز فرماندهان عالی سپاه ناچار میشوند با هلیکوپتر و هواپیما به اهواز بروند اما به علت تاریکی هوا کاری از دستشان برنمیآید. فرداصبح فشار عراقیها بیشتر میشود و درنهایت فاو سقوط میکند». البته محسن رضایی که در آن زمان فرماندهی سپاه را بر عهده داشته، در سال ٩٣ و در برنامهای تلویزیونی که به بررسی ابهامات و فرماندهی جنگ میپرداخت، درباره نقلقول حسن روحانی که گفته بود محسن رضایی تلفنی به من گفت: «سقوط فاو امکان ندارد مگر اینکه عراق بمب اتم بزند». اینگونه توضیح داد: «من چون احتمال شنود تلفنی را میدادم، از قصد اینطور جواب دادم اما میدانستم خط ما در فاو شکسته شده است».
در همان مقطع برخی رسانهها وقتی در همین برنامه تلویزیونی محسن رضایی از تلفنگرامش به سیداحمد خمینی در بهمن ١٣۶۵ و در هنگام عملیات کربلای پنج که در آن درخواست فوری تجهیزات نظامی از ارتش را بیان میکند و اوضاع بحرانی عملیات را توضیح میدهد، نوعی تناقض و ابهام دانستند. هاشمیرفسنجانی در خاطرات خود در روز ٣٠ فروردین ٦٧ مینویسد: «ساعت پنج صبح به سوی اهواز حرکت کردیم. مهدی هم با من آمد. نزدیک غروب به اهواز رسیدیم و بعد از نماز مغرب به قرارگاه امامعلی(ع) نزدیک خرمشهر رفتم. فرماندهان سپاه هم بودند و همه فوقالعاده متأثر از شکست در فاو و گفتند تا امروز ظهر عقبنشینی از فاو کامل شده است.
فرماندهان لشکرهای امامحسن(ع)، کربلا، ثارالله، نجف، علیبنابیطالب(ع) و قمربنیهاشم(ع) که مسئول خط فاو بودند، جزئیات حمله دشمن و دفاع خودشان تا سقوط فاو را توضیح دادند. عامل اصلی شکست، بیشتربودن نیروهای مهاجم دشمن، تقریبا ١٠ برابر نیروهای مدافع و از کارافتادن ادوات در لحظات اول بهدلیل استفاده دشمن از سلاح شیمیایی است. جلسه تا ساعت یک بعد از نصفشب طول کشید. به اهواز برگشتیم و دو، سه ساعت خوابیدم».
قطعنامه شورای امنیت در محکومیت استفاده از سلاح شیمیایی
در پی استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی، ١٩ اردیبهشت شورای امنیت سازمانملل متحد قطعنامه ٦١٦ در محکومیت استفاده از سلاحهای شیمیایی را تصویب میکند. البته در این قطعنامه هیچ اشارهای به نام عراق نمیشود. همه این اتفاقات در حالی است که رودررویی ایران و آمریکا در خلیجفارس همچنان ادامه دارد. ٢٥ اردیبهشت عراق و آمریکا به صورت مشترک به پایانه لارک در خلیجفارس حمله میکنند.
عملیات بیتالمقدس٦
٢٧ اردیبهشت ایران عملیات بیتالمقدس ٦ را به انجام رسانید. این عملیات تا حدود زیادی به اهداف خود که در منطقه عمومی سلیمانیه عراق برای پاسخ به افزایش شرارتهای دشمن بعثی در منطقه خلیجفارس و روستاهای مرزی کشور و با هدف خارجکردن نیروهای خودی از تیررس دشمن و اشراف بر سد دوکان بود، دست یافت. در مرحله نخست این عملیات، بیش از هزارو ٣٠٠ نفر از نیروهای عراقی کشته و زخمی و بیش از ٣٢٠ نفر دیگر نیز به اسارت ایران درآمدند. مرحله دوم اجرای این عملیات موفق نظامی در روز ٢٨ اردیبهشت در منطقه عمومی «ماووت» از استان سلیمانیه آغاز شد و رزمندگان نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حالیکه عراق از تحرکات آنها آگاه است، مواضع آنها را مورد هجوم قرار میدهند.
هاشمیرفسنجانی در خاطرات خود درباره عملیات بیتالمقدس٦ مینویسد: «دیشب عملیات بیتالمقدس٦ در منطقه شمال غرب دشت هرمدان در منطقه عمومی ماووت انجام شد و تا غروب امروز ادامه یافته است و بالاخره همه اهداف را گرفتهایم. تردید در اعلام عملیات داریم.
بعضیها فکر میکنند که این تحریکی است. برای عراق که ممکن است به جنگ شهرها منجر شود». حسین علایی در جلد دوم کتاب روند جنگ ایران و عراق، مینویسد: «انجام عملیات بیتالمقدس٦ تا حدودی باعث جبران شکست روحی ناشی از حمله عراق به فاو شد و مشکل تردد گروههای کرد عراقی با ایران را برطرف کرد. ایران نگران بود که با انجام این عملیات، عراق دوباره حمله به شهرها را آغاز کند که همینگونه شد و عراق در روز جمعه ٣٠ اردیبهشت شهر پاوه را بمباران کرد که بر اثر آن حدود ٣٠ نفر شهید شدند».
اشغال شلمچه توسط ارتش عراق
ارتش عراق روز چهارم خرداد با هدف پسگرفتن مناطق تصرفشده عملیات کربلای پنج به شلمچه حمله کرد. در این روز شلمچه پس از هشت ساعت مقاومت توسط آنان تصرف میشود. در ۱۲ خرداد ۶۷ حجتالاسلاموالمسلمین هاشمیرفسنجانی که از چند سال پیش فرماندهی جنگ را از جانب حضرتامام رحمتالله علیه بر عهده داشت، به پیشنهاد رئیسجمهور وقت، آیتالله خامنهای، توسط امامخمینی رحمتالله به جانشینی فرماندهی کل قوا منصوب و ستاد کل فرماندهی کل قوا زیر نظر او تشکیل میشود.
اولین طرحی که در این ستاد تصویب میشود، عملیات «بیتالمقدس ۷» برای بازپسگیری شلمچه است؛ عملیاتی که در ۲۳ خرداد آغاز میشود و با وجود پیشروی خوب رزمندگان در مرحله اولیه، پاتک سنگین عراق عملیات را به شکست میکشاند. همچنین ۲۴ خرداد عراق در یک عملیات هشتروزه، با حمله به ماووت در جبهه شمال غرب که چندماه پیش توسط رزمندگان ایرانی تصرف شده بود، بخشی از مناطق تصرفشده را بازپس گرفت.
پذیرش قطعنامه ٥٩٨ از سوی ایران
در روز ۲۷ تیر ۱۳۶۷ به دنبال پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمانملل از سوی ایران، جنگ هشتساله میان ایران و عراق رسما به پایان رسید. قطعنامه ۵۹۸ اول مرداد ۱۳۶۶ از سوی سازمانملل صادر و در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ از سوی ایران پذیرفته شد و در ۲۹ تیر ۱۳۶۷ به اتفاق آرا به تصویب نهایی رسید. آیتالله خامنهای، رئیسجمهوری وقت، در نامهای که در روز ۲۷ تیر ۱۳۶۷ برای خاویر پرز دکوئیار، دبیرکل وقت سازمانمللمتحد، ارسال کرد، آورده بود: «...همانطور که بهخوبی استحضار دارید، آتش جنگی که به وسیله رژیم عراق در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ با تجاوز علیه تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران آغاز شد، اینک ابعاد غیرقابل تصوری به خود گرفته است که کشورهای دیگر و حتی غیرنظامیان بیگناه را نیز در شعلههای خود گرفته است.
قتل ۲۹۸ نفر انسان بیگناه که با ساقطساختن هواپیمای ایرباس جمهوری اسلامی ایران به وسیله یکی از کشتیهای جنگی آمریکایی در خلیجفارس به وقوع پیوست، نمونهای بارز دراینخصوص است. در چنین موقعیتی، تلاشهای جنابعالی برای اجرای قطعنامه ۵۹۸ حائز اهمیت ویژهای است. جمهوری اسلامی ایران پیوسته کمک و پشتیبانی خود را نسبت به شما در حصول به این هدف مبذول داشته است. در این زمینه ما مصمم شدیم که رسما اعلام داریم جمهوری اسلامی ایران به خاطر اهمیت حفظ جان انسانها و برقراری عدالت و صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی، قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت را میپذیرد...».
در پی اعلام قبول قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران، امامخمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی، در پیامی که به مناسبت سالروز کشتار زائران ایرانی در مکه منتشر شده بود، به تشریح سیاست جدید جمهوری اسلامی در قبال جنگ تحمیلی و دلایل پذیرش قطعنامه پرداخت. در پیام امام که روز ۲۹ تیر منتشر شد، آمده بود: «خداوندا، این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روی مشتاقان باز و ما را هم از وصول به آن محروم مکن. خداوندا، کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزهاند و نیازمند به مشعل شهادت؛ تو خود این چراغ پرفروغ را حافظ و نگهبان باش.
خوشابهحال شما ملت! خوشابهحال شما زنان و مردان! خوشابهحال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانوادههای معظم شهدا! و بدابهحال من که هنوز ماندهام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیدهام و در برابر عظمت و فداکاری این ملت بزرگ احساس شرمساری میکنم. و بدابهحال آنانی که در این قافله نبودند! بدابهحال آنهایی که از کنار این معرکه بزرگِ جنگ و شهادت و امتحان عظیم الهی تابهحال ساکت و بیتفاوت یا انتقادکننده و پرخاشگر گذشتند!».
عملیات مرصاد
یک هفته پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران، حدود پنج هزار نیروی سازمان منافقین با مقادیری تجهیزات جنگی از محور غرب و از طریق شهرهای مهران و اسلامآباد غرب در عملیاتی با عنوان فروغ جاویدان به ایران حمله کردند. هدف این عملیات تسخیر تهران در ۳۳ ساعت بود و مریم رجوی فرماندهی عملیات را برعهده داشت. عملیات پاتک ایران عملیات مرصاد نام داشت و در آن منافقین در کمین قرار گرفتند و شکست خوردند.
به گفته هاشمیرفسنجانی: «اینها توی کیسه آمدند و ما در کیسه را بستیم». سردار امیررضا پوردستان، فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی، درباره نقش شهید صیادشیرازی در عملیات مرصاد، میگوید: «پس از پایان جنگ تحمیلی که حالت نه جنگ و نه صلح بر مرزها حاکم بود، منافقین فعالیتی را در مرزها انجام دادند و شهید صیادشیرازی که در آن زمان بهعنوان بازرس ستادکل نیروهای مسلح مشغول فعالیت بود، احساس مسئولیت کرد و برای بررسی وضعیت، خود را به منطقه رساند.
شهید صیادشیرازی با شناخت خوبی که از منطقه و نیروها داشت، به پایگاه کرمانشاه رفت و با بالگرد ٢١٤ هوانیروز عملیات شناسایی از منطقه را انجام داد و درنهایت با ساماندهی و تدابیر ویژه خود با کمک و هدایت نیروها، ضربه مهلکی در عملیات مرصاد بر منافقین وارد کرد و منافقین مجبور به عقبنشینی شدند. همه نیروهای مردمی و سپاه در عملیات مرصاد نقشآفرینی کردند، اما شهید صیادشیرازی با توجه به هدایت و راهبری بالگردهای کبرا در این عملیات، ضربات جبرانناپذیری را بر منافقین وارد کرد که کینهای در دل آنها کاشت.
مسعود کاظمی
منبع:
1. شرق
2. باغ موزه انقلاب اسلامی ودفاع مقدس
- No comments found
Post comment as a guest