جنگ ايران و عراق با مشخصه طولانيترين و پرهزينهترين درگيري نظامي در تاريخ معاصر منطقه خاورميانه با عنوان طولانيترين جنگ كلاسيك قرن هم از آن ياد ميشود. كشورهاي جهان در قبال اين جنگ موضعگيريهاي متفاوتي داشتند. بهطوريكه در دوران جنگ هشت ساله، برخي از دولتها، رويكردي مغاير با قواعد حقوقي و مقررات بينالمللي و اصول حفظ صلح از خود نشان دادند؛ رويكردي نظامي، تسليحاتي و اطلاعاتي كه روند جنگ را بهگونهاي ديگر براي نيروهاي دو طرف درگير جنگ رقم زد. با گذشت نزديك به سه دهه از پايان جنگ مروري داريم بر روند حمايت اطلاعاتي كشورها از عراق در پيشبرد اهداف نظامي در جنگ تحميلي عليه ايران.
قبل از آغاز جنگ، طبق گزارش فايننشال تايمز در سال 1359 سرويس اطلاعاتي امريكا پيشبيني كرد توان نظامي ايران بهسرعت از هم فرو خواهد پاشيد. براساس گزارش اين روزنامه، اين اطلاعات ازطريق كشوري ثالث دراختيار صدام گذاشته شد.
در اين ميان، علاوه بر نقشي كه متحدان امريكا مانند مصر، اردن و عربستان بر عهده داشتند، مقامات اطلاعاتي رژيم سابق ايران نيز گزارشي از اوضاع كشور را دراختيار عراق قرار دادند كه به اعلام حمايت ضمني امريكا از حمله عراق به ايران ارزيابي شد. عراق از ابتداي جنگ مورد حمايت اطلاعاتي بسياري از كشورها ازجمله امريكا بود. درواقع، مواضع سياسي كشورها و اجماع آنان در حمايت از عراق در عرصه كمك اطلاعاتي به اين كشور تأثير داشت. روابط اطلاعاتي عراق و امريكا در طول ۸ سال جنگ، متأثر از اوضاع و عوامل مختلف ازنظر كمي و كيفي به سه دوره كلي تقسيم ميشود.
پروژه آواكسها
با آغاز جنگ، امريكا از پيامدهاي جنگ و گسترش آن در منطقه نگراني داشت. بنابراين در اوايل مهر 1359 واشنگتن 4 فروند آواكس را مأمور عمليات در خليجفارس كرد تا با استفاده از قلمرو عربستان و تحت فرماندهي امريكا اوضاع منطقه را كنترل كند.
ارتباط نداشتن امريكا با ايران و عراق و ضرورت مديريت پيامدهاي جنگ ايران و عراق در استفاده امريكا از هواپيماهاي آواكس تأثير بسزايي داشت. در مرحله دوم، دولت ريگان در سال 1360 با فروش ۵ فروند آواكس به عربستان موافقت كرد و مجموعاً ۹ فروند از اين هواپيما در عربستان مستقر شد كه با ناو موشكانداز، رزمناوها و ناوشكنهاي نيروي دريايي امريكا در خليجفارس و با هواپيماهاي اف۱۴ و اف۱۸ مستقر بر عرشه ناوهاي هواپيمابر، ارتباط الكترونيك داشتند.
درواقع، طرح آواكسها در عربستان محور يك سيستم بههمپيوسته منطقهاي بود كه ۵۰ ميليارد دلار هزينه داشت و اطلاعات ارزشمندي را براي امريكا جمعآوري ميكرد. بعدها صدام صريحاً در اظهاراتي اعلام كرد: «ما در عراق از اطلاعات آواكسها سود بردهايم.» عراقيها همچنين در اين مرحله، از برخي اطلاعات متحدان امريكا در منطقه استفاده ميكردند.
در مرحله سوم، با تحولات جديد در صحنه نظامي جنگ و پيروزيهاي نظامي ايران و شكست ارتش عراق، كمك اطلاعاتي امريكا به عراق آغاز شد. نخستين اقدام امريكا در اين زمينه پس از عمليات فتحالمبين با اين هدف آغاز شد كه عراق از قدرت و توانايي پيشبيني تهاجمات ايران برخوردار شود.
آغاز حمايت اطلاعاتي امريكا
كمك اطلاعاتي امريكا به عراق بهعنوان يكي از مهمترين نيازمنديهاي اين كشور، در صدر موافقتنامههاي عراق و امريكا در سال 1365 قرار داشت.
بايد توجه داشت كه از سال 1346 تا چند ماه پس از شروع جنگ تحميلي، امريكا و عراق روابط سياسي و ديپلماتيك با يكديگر نداشتند، بنابراين امريكاييها در اوايل جنگ بهصورت رسمي با دولت عراق مرتبط نبودند. پس از اجراي چندين عمليات از سوي ايران، براي امريكاييها مشخص شد كه ايران توانايي آزادسازي سرزمينهاي خود را با انجام عمليات نظامي نيروهاي مسلح و با بهرهگيري از توان قدرت ملي و داوطلباني كه از بين مردم ساماندهي شده بودند، دارد. بنابراين امريكا يك اقدام بسيار مهم انجام داد و در زمستان سال ۱۳۶۰، پس از انجام عمليات طريقالقدس ، نام عراق را از فهرست كشورهاي حامي تروريسم حذف كرد.
اين عمل ازنظر حقوقي به اين معني است كه امريكاييها بهصورت رسمي قادر بودند كمكهاي اطلاعاتي و حتي تجهيزات نظامي دراختيار دولت عراق قرار دهند. از همين زمان است كه همكاريهاي اطلاعاتي امريكا و عراق آشكار شده و توسعه يافت. با بازشدن راه همكاري امريكا با عراق، يك تاجر ارمني لبنانيالاصل سلاح، مجموعهاي از نقشههاي نظامي نوار مرزي ايران را با مقياس يك پنجاه هزارم دراختيار عراق قرار داد. لازم به ذكر است كه طرحهاي عمليات نظامي بر پايه نقشههايي با اين مقياس صورت ميگيرد.
درپي عمليات طريقالقدس شهر بُستان در غرب سوسنگرد در استان خوزستان آزاد شد، اما هنوز مناطق وسيع مرزي مانند مناطق جنوب اهواز، خرمشهر و غرب دزفول در اشغال ارتش عراق بود. پس از اينكه ايران عمليات فتحالمبين را در دوم فروردين ۱۳۶۱ انجام داد و در مناطق غرب دزفول و شوش خود را تا مرز فكه نزديك كرد، امريكاييها رسماً كمكهاي اطلاعاتي خود را دراختيار عراق قرار دادند. (1)
امريكاييها درباره فعاليت نيروي هوايي ايران اطلاعات ارزشمندي دراختيار عراق قرار ميدادند. اين اطلاعات را آواكسهاي آمريكايي مستقر در رياض جمعآوري ميكردند. روزنامه واشنگتن پست طي گزارشي نوشته بود: «امريكا درباره آرايش نيروهاي ايراني در جبههها و هدفهاي اقتصادي ايران، اطلاعات ماهوارهاي دراختيار عراق قرار ميدهد.»
ويليام كيسي، ازجمله افرادي بود كه پيوند اطلاعاتي امريكا و عراق را برقرار ميساخت و پيش از اعزام سفير امريكا به بغداد، يك رئيس تماموقت براي ايستگاه اطلاعاتي در بغداد مستقر كرده بود كه قبل از هر حمله بزرگ عراق در جبهه جنگ يا حمله ديپلماتيك در جبهه سياسي مورد مشورت صدام قرار ميگرفت. (2)
براساس عمليات سيا راديوهاي كدگذاريشدهاي دراختيار خلبانان عراقي قرار داده شد تا آنها امكان ارتباط با افسران مستقر در كشتيهاي امريكايي در خليجفارس را داشته باشند. يك افسر بازنشسته امريكايي در اين رابطه ميگويد: «هدف اين بود كه هواپيماهاي عراقي بر فراز خليجفارس بتوانند با افسران ما تماس بگيرند. اين روابط روزانه باعث شد تا هواپيماهاي عراقي بتوانند نفتكشها و كشتيهاي تجاري به مقصد ايران را شناسايي كنند و اين امر كمك زيادي به عراقيها در انتخاب اهدافشان ميكرد.»
پديده عكسهاي ماهوارهاي
از اواخر اسفند 1361 نخستين نشست اطلاعاتي هيئت اعزامي امريكا به عراق كه شامل تيمي سهنفره بود، در عراق برگزار شد؛ مهمترين بخش آن عكسهاي ماهوارهاي از اهداف نظامي و محل استقرار نيروهاي ايران بود. به گفته يك نيروي نظامي عراق ماهوارهها همه تحركات ايرانيها را در جبههها اعم از تانكها، توپها و... گزارش ميدادند. در اين مرحله، هيچ افسر يا كارمند امريكايي در عراق مستقر نبود، بلكه اطلاعات در جلسات و نشستهاي تبادل اطلاعاتي يا ازطريق كشورهاي عربي دراختيار عراق قرار ميگرفت و نيازهاي عراق براي آگاهي از آرايش نظامي ايران، تسليحات، نقلوانتقال و بسيج نيروها واهداف ايران از اين طريق تأمين ميشد. اطلاعات براي دشمن اهميت فوقالعادهاي پيدا كرد و اين مهم ازطريق كمك اطلاعاتي امريكا به عراق حل شد. در نتيجه، دشمن در فاصله پس از فتح خرمشهر تا عمليات خيبر امكان رخنه را از ايران گرفت.
كنت تيمرمن، محقق و نويسنده آمريكايي، گفته است: «پيوند ماهوارهاي در صدر موافقتهاي بلندمدت عراق و امريكا بود. درمورد تحركات نيروي هوايي ايران نيز اطلاعات باارزشي دراختيار ارتش عراق قرار ميگرفت؛ اين اطلاعات را آواكسهاي امريكايي مستقر در رياض، به كمك پرسنل امريكايي از منطقه نبرد جمعآوري ميكردند. در همين راستا مجتمع پيشرفته و پرهزينهاي در بغداد ساخته شد تا اطلاعات مستقيماً از ماهواره دريافت شده و پردازش بهتري از اطلاعات روي عكسها صورت پذيرد.»
سرلشكر وفيق السامرايي (مسئول اسبق بخش ايران در استخبارات عراق) ميگويد: «اين عكسها بهگونهاي بود كه ما بهراحتي ميتوانستيم تصاوير سربازاني را كه در پادگانهاي ايران درحال آموزش هستند مشاهده كنيم.
حتي كسي كه در رژه، دستوپايش را بهاشتباه حركت ميداد در اين عكسها مشخص بود. هنگامي كه كارخانههاي سيمان را بررسي ميكرديم، تعداد كيسههايي را كه در روي كاميونها قرار داشت بهراحتي شمارش ميكرديم، درعينحال ماهوارهها نتايج حملات هوايي و موشكي را نيز گزارش ميدادند. مرحله ديگري از همكاري اطلاعاتي عراق و امريكا متعاقب تحول سياسي و نظامي در دو صحنه جنگ ايران و عراق با عمليات خيبر و شكست امريكا و اسرائيل در لبنان آغاز شد.
سفر رامسفلد، نماينده ويژه ريگان رئيسجمهوري وقت امريكا، به عراق و مذاكراتي كه صورت گرفت زمينه تجديد روابط امريكا و عراق و گسترش و تعميق روابط اطلاعاتي دو كشور را ايجاد كرد، چنانكه براي نخستينبار افسران رابط در سفارت امريكا در بغداد مستقر شدند و فعاليت خود را آغاز كردند. علاوه بر تصاوير ماهوارهاي كه همچنان دراختيار عراق بود، گزارشهاي هفتگي و گاه دو گزارش در هفته و گاهي حتي گزارشهاي تقريباً روزانه درباره تحركات نيروهاي ايراني با استفاده از ماهواره و دستگاههاي بيسيم جاسوسي استراتژيك و ساير وسايل فني و منابع انساني دراختيار عراق قرار ميگرفت.
انگليس و عربستان و تونل پولادين
در خرداد 1361 صدام تصميم گرفت برنامه پرهزينه ساخت شبكه پناهگاههاي زيرزميني را به اجرا بگذارد تا بتواند منابع استراتژيك خود را از خطر حملات هوايي مصون بدارد. بر اين اساس شركتهاي انگليسي طرحي را ارائه كردند كه بهموجب آن براي 48 هزار سرباز پناهگاه امن ساخته ميشد. هر پناهگاه تونل پولادين داشت و ميتوانست تا 1200 نفر را در خود جاي دهد. يكي از آنها در كنار كاخ رياست جمهوري بنا شده بود و پر از تجهيزات الكترونيكي، كامپيوتر، تله پرينت و شبكههاي ارتباطي بود و دفتر صدام را با تمام نقاط عراق در تماس دائم قرار ميداد.
حفاظت از اين پناهگاه بهگونهاي بود كه اگر كسي به داخل آنها رخنه ميكرد دوربينهاي ويدئويي او را ميديدند و مسلسلهاي خودكار نصبشده روي ديوارها بر سر و روي او گلوله ميباريدند. در راستاي همين همكاريها، شركت ماركني انگليس فرستندههاي مايكروويو نظامي دراختيار عراق قرار داد و شركت راكال نيز متعهد شد تا كارخانه توليد پيشرفتهترين راديوي نظامي جهان را به نام جاگوار در عراق احداث كند.
همچنين مجله ژون آفريك مورخ 19 خرداد 1361 نوشت: «زمامداران عربستان درست يك ماه مانده به شروع جنگ، هنگام استقبال از صدام به وي هديه شاهانهاي دادند و آن گزارشي بود كه ازسوي دستگاههاي سري امريكا تهيه شده بود و در آن اوضاع اقتصادي، اجتماعي و نظامي ايران تشريح شده بود. علاوه بر آن اطلاعات دقيقي درباره وضعيت ارتش ايران، تعداد نفرات آن، مواضع و تجهيزات قابلبهرهبرداري آن و اطلاعات مختلف ديگر را كه بسيار محرمانه بود به او منعكس كردند. خلاصه آنكه يك نقشه كامل تهاجم تهيه شده بود. ابعاد همكاري و كمكهاي اطلاعاتي كشورها به عراق همچنان پنهان است و تنها بعضي مواقع به پارهاي از موارد آن بهصورت محدود اشاره شده است.
پينوشتها:
1- حسين علايي، سايت تاريخ ايراني.
2- دروديان، محمد، سيري در جنگ ايران و عراق: پايان جنگ، تهران: انتشارات مركز مطالعات و تحقيقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامي.
منبع:
1. مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس
2. پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس شهید حاج قاسم سلیمانی
- هیچ نظری یافت نشد
ارسال نظر به عنوان مهمان