شناسنامه عملیات
تاریخ عملیات | 1364/05/01 |
رمز عملیات | |
اهداف عملیات |
1ـ انهدام نیروی دشمن. 2ـ آزادسازی قسمتی از دریاچه امالنعاج و در نتیجه تسلط بر بخشی دیگر از هور. 3ـ گرفتن جای پا جهت گسترش عملیات. 4ـ گرفتن جناح از دشمن و نزدیک شدن به قسمتی دیگر از خشکیهای عراق در جنوب شرقی العماره |
فرماندهی | سپاه پاسداران |
سازمان رزم | سپاه پاسداران |
سطح نبرد | محدود |
نوع عملیات | محدود |
جبهه نبرد | سوسنگرد(طلائیه تا بستان) |
منطقه عملیات | دریاچه امالنعاج در شمال غربی هورالهویزه و جنوب شرقی عماره |
استعداد نیرو خودی | چهار گردان از تیپ 9 بدر |
استعداد نیرو دشمن | تیپ117 مرزی ارتش عراق |
نتایج عملیات | آزاد شدن نیمی از دریاچه امالنعاج به مساحت 150 تا 200 کیلومترمربع |
تلفات و خسارات دشمن |
بیش از 80 کشته، بیش از 100 مجروح، 53 اسیر انهدام نیرو و تجهیزات |
غنائم | چندین قایق و بلم، تعدادی بیسیم و سلاحهای سبک و نیمه سنگین |
شرح مختصر نبرد
مقدمه
بافت و ترکیب نیروهای عملکننده در عملیات قدس4، ویژگی مهم این عملیات در مقایسه با دیگر عملیاتهای قدس محسوب میگردد. در این عملیات، یگان عملکننده(تیپ9 بدر)، به جز فرمانده و برخی کادرهای آن، متشکل از نیروهای مجاهد عراقی بود که در طول جنگ از عراق اخراج شده و بعضاً خود پناهنده شده بودند. ترکیبی از ارتشیان عراق و مجاهدین غیرنظامی که به لحاظ بینش سیاسی و انگیزة حرکت و جهاد مسلحانه، در جبهه حضور یافته بودند، تیپ بدر را تشکیل میداد که قبل از اجرای عملیات قدس4، پدافند همین منطقه عملیاتی را در هور به عهده داشت.
هر چند در میان صد هزار مهاجر عراقی، تشکیل یک تیپ (منها) نمیتواند در نظر اول آنچنان قابل توجه به حساب آید، ولی به هر حال میتوان گفت نطفة یک حرکت صحیح بسته شد و در صورت دقت و ممارست و ایجاد زمینههای مناسب و حذف عوامل بازدارنده، جای امیدواری داشت که برای آینده انقلاب اسلامی عراق گامی برداشته شده است.
هستة اولیه این تیپ، دو سال قبل از این در شرق بصره شکل گرفته بود. در آنجا از تعدادی رزمندة مسلمان عراقی گردانی به نام "شهید صدر" تشکیل شد و در پدافند پاسگاه زید به کار گرفته شد. این گردان زیر امر لشکر ولیعصر(عج) قرار داشت. در عملیات خیبر صحبت تشکیل تیپ امام صادق(ع) از این نیروها بود که مدتی بعد با تیپ امام حسن(ع) ادغام شدند و این تیپ در عمل پایدار نماند.
در عملیات بدر، این نیروها با عنوان گردانهای شهید صدر در کنار لشکر25 کربلا، قرارگاه نجف2 را تشکیل دادند و اقدامات درخور توجهی از آنان مشاهده شد. بعد از عملیات بدر نیز مسئولیت پدافند قسمتی از هور را به عهده گرفتند و در تدابیر بعدی مسئولان سپاه، قرارشد که ترکیب این نیروها با نیروهای قرارگاه رمضان، "تیپ بدر" را به وجود آورد و عشایر مبارز تحت امر قرارگاه نصرت نیز در چارچوب این تیپ قرار بگیرند.
در این تیپ، کادرهایی از سپاه نیز حضور داشتند که بیشتر برای انتقال تجربه و نیز جهت استحکام بافت تیپ و قوام تشکیلات آن در کنار مجاهدان عراقی تلاش میکردند. عملیات قدس4 نخستین تجربة این تیپ در زمینة عملیات محدود به شمار میرود که عملیات موفقی بود.
اگر نحوه حرکت برادران پرشور و با انگیزهای که در تیپ بدر به کار پرداختند الگوی آیندة عراقیانی که در قم و تهران اوقات میگذراندند، قرار میگرفت، انقلاب اسلامی در عراق چشماندازی امیدوار کننده میتوانست داشته باشد.
نیروهای تیپ شامل دو گروه میشدند، یک گروه نیروهای نظامی متشکل از افسران، درجهداران و سربازان عراقی بود که اوایل جنگ پناهنده شدند، اینها افراد با ایمانی بودند که اکثر جنبة نظامی داشتند. گروه دوم نیروهای مردمی بودند که بیشترشان تحصیلات بالایی داشتند (دانشجو و فارغالتحصیل مهندسی و رشتههای دیگر) و دارای بینش سیاسی خوبی بودند. فرماندهی تیپ به طور مطلوبی این افراد را با توجه به تواناییهایی که داشتند به کار میگرفت.
قرار گرفتن برادران عراقی در ردههای مسئولیتی با توجه به کیفیتهای خوبی که داشتند باعث شد که خیلی متعهدانه با مسائل برخورد کنند. این کار روی نیروهای بسیجی عراقی نیز مؤثر بود و در هدایت و ارتباط نیرو با مسئولان تأثیر خود را نشان داد. در رده فرماندهان و معاونان گردان هم از برادران مجاهد عراقی استفاده شد که در عملیات نیز خیلی خوب کار کردند. همین طور واحد اطلاعات و عملیات نیز نقش مؤثر و عملکرد مناسبی در عملیات ایفا کرد.
پس از عملیات بدر، گردانهای شهید صدر، متشکل از نیروهای مجاهد عراقی که عملیات موفقی در پاسگاه ترابه انجام داده بودند به اتفاق نیروهای قرارگاه رمضان، تیپ بدر را به فرماندهی اسماعیل دقایقی (از برادران سپاه) تشکیل دادند. این تیپ با ایجاد کمینهایی در منطقه کار خود را شروع کرد و یک خط پدافندی تشکیل داد. پس از پدافند در هور، به وجود آوردن حالت تهاجمی به منظور منفعل ساختن دشمن به عنوان یک مسئله مهم مطرح شد و به همین دلیل "گشترزمی" در هور در صدر کارهای این تیپ قرار گرفت.
انتخاب منطقه عملیات
هنگامی که عملیاتهای محدود در دستور کار سپاه بود، در جلسهای با جانشین فرمانده سپاه (برادر شمخانی)، اجرای عملیات در این منطقه تصویب شد و این تیپ با توجه به شناسایی و اطلاعاتی که تا آن زمان کسب کرده بود، کار تکمیل شناسایی و آمادگی برای اجرای عملیات را آغاز کرد.
دو حادثه مهم در جهت شکلگیری عملیات قدس4 در دریاچه امالنعاج در هورالهویزه نقش داشت: یکی کنار رفتن تهلهای شطالدوب بود، که بر اثر طوفان شدید و بیسابقه انجام گرفت و بدینترتیب این شط به دریاچه امالنعاج متصل گردید و دیگری دستگیری تعدادی از نیروهای شناسایی عراق بود که طی یک درگیری با مجاهدین عراقی به اسارت درآمدند. اطلاعات نسبتاً موثقی که از این اسیران به دست آمد، زمینه مناسب را جهت معطوف کردن توجه فرماندهان به دریاچهامالنعاج فراهم کرد.
آشنایی با منطقه عملیات
دریاچه امالنعاج در شمالغربی هورالهویزه و جنوب شرقی العماره عراق قرار دارد. آب این دریاچه از رودخانههای ایران تأمین میشود که از طریق آبراههای متفاوت در آن جریان مییابد. دریاچه و آبراههای منتهی به آن دارای تهلهای فراوان است. در شرق دریاچه تهلها بیشتر متحرک بوده، مسیر حرکتشان شرقی ـ غربی است و عمدتاً بستگی به جهت وزش باد دارد. قبل از جنگ عدهای از عشایر در این دریاچه زندگی میکردند که بر روی تهلهای ثابت، حباشه (سایبان) ساخته، از راه صید ماهی امرار معاش میکردند. همچنین فروش نی به کارخانة حصیربافی نیز بخشی دیگر از درآمد آنها را تشکیل میداد.
مهمترین آبراههای منطقه هم عبارت است از: کسر، خیط، مالتعویه، لعوج، قاچاقچی، بابالهوا و خسرسوده که حراست از آنها را تعداد اندکی از نیروهای ارتش عراق و عمدتاً نیروهای فرسانالهور به عهده داشتند.
خط پدافندی نیروهای خودی قبل از عملیات
خط نیروهای خودی از غرب به شرق نزدیک نهروان، آبراه مالتعویه، شطالدوب، حاشیه برکه سیسون جلوی امالطیره، آبراه لعوج و برکه ابوشوش بود که به وسیله کمینها و پاسگاههای متعدد تأمین میشد. طول این خط پدافندی بین12 تا 14 کیلومتر بود. تیپ بدر با استعداد 4 گردان بعد از عملیات بدر در این منطقه پدافند میکرد.
شناسایی
شناسایی منطقه را واحد اطلاعات و عملیات تیپ ـ که متشکل از نیروهای مجاهد عراقی، عشایر هور و عدهای از رزمندگان سپاهپاسداران بودـ از اوایل تیر (یک ماه قبل از عملیات) در دو محور غربی و شرقی شروع کرد.
در محور غربی شناسایی با بلم و سپس از فاصله نزدیکتر به وسیله غواصها روی پاسگاههای دشمن انجام میگرفت. عناصر شناسایی (به صورت غواصی) تا جایی جلو میرفتند که صدای نیروهای دشمن را میشنیدند، حداکثر مسافتی که غواصها در این محور طی میکردند 5/2 تا 3 کیلومتر بود.
شناساییها عمدتاً به هنگام غروب آفتاب شروع میشد و نیروهای شناسایی گاهی 2 شب در منطقه میماندند. پاسگاه سمت راست سیسون به دلیل حضور عشایر (در برکه سیسون) به طور دقیق شناسایی نشد زیرا که عشایر بسیار حساس بودند و از علائمی از جمله خیس شدن بالای نیها متوجه تردد افراد میشدند. در محور غربی دشمن دارای 4 پاسگاه ارتشی و 5 کمین فرسانالهور بود. کمینها نیز به دو صورت فعالیت میکردند. کمینهای متحرک، که با بلم در میان نیها مخفی میشدند و کمینهای ثابت، که روی تهلها استقرار داشتند. در هر کمین دشمن از 8 تا 15 نیرو مجهز به سلاحهای سبک حضور داشتند. مهمترین مانع مصنوعی در این محور یک رشته سیمخاردار حلقوی در دهنه سیسون بود.
در محور شرقی نیز شناساییهایی فقط به وسیله بلم و با کمک و راهنمایی عشایر انجام میگرفت و به لحاظ وجود کمینهای زیاد از فرسانالهور و علامتگذاری منطقه به وسیله این افراد، شناسایی بسیار کند پیش میرفت و به همین دلیل شناسایی دقیقی از وضعیت دشمن به عمل نیامد. یکی از ابزار خوب شناسایی، استفاده از دستگاه شنود بیسیمها بود که از این طریق تا حدودی محل پاسگاهها، کمینهای دشمن، تعداد نیروی کمینها، زمان تدارکات، تعویض نگهبانی، نوع سلاحها و زمان درخواست آنها به دست میآمد.
در محور شرقی در امالطیره دو پاسگاه به استعداد جمعاً 30 نیرو و تعدادی کمینهای فرسانالهور در اطراف وجود داشت و به دلایلی که ذکر شد از این محور شناسایی دقیقی به عمل نیامد.
استعداد و آرایش کلی دشمن در منطقه
پدافند کلی منطقه به عهده لشکر29 ارتش عراق است که در المعیل مستقر است. تیپ117 مرزی ارتش عراق نیز که قرارگاه آن در ابوشعیر قرار داشت، در مقابل تیپ بدر مستقر بود، به این ترتیب که گردان5 و عناصری از گردان2 این تیپ در دریاچه امالنعاج و گردان4 آن از ابوخصاف به سمت جنوب در مقابل آبراه خیط استقرار داشتند.
طراحی عملیات
الف) هدف
اهداف کلی این عملیات محدود عبارت بود از انهدام نیرو، آزادسازی بیش از 150 کیلومتر مربع از دریاچه امالنعاج، گرفتن جای پایی جهت گسترش عملیات و سرانجام گرفتن جناحی از دشمن و نزدیک شدن به قسمتی دیگر از خشکیهای عراق.
ب) سازمان رزم
سازمان رزم تیپ بدر در این عملیات عبارت بود از گردان شهید بهشتی به استعداد 90 تن، گردان انصارالحسین به استعداد 70 تن، گردان شهید دستغیب به استعداد دو گروهان (یک گروهان در احتیاط)، گردان شهید صدر به استعداد 100 تن به علاوه یک گروهان در احتیاط.
ج) طرح مانور
بر اساس طرح، منطقه عملیاتی به دو محور شرق و غرب تقسیم گردید. هدفهای محور غربی عبارت بود از پنج کمین عشایر در داخل سیسون، دو پاسگاه ارتش عراق در دو طرف دهنه سیسون، پاسگاه فرماندهی دشمن در وسط دو پاسگاه پیشین و پاسگاه دهنه قاچاقچی.
در محور شرقی هدفهایی در امالطیره بود که شامل دو پاسگاه دشمن و کمینهای امتاوه، خسرسوده و پاسگاه خسرسوده میشد.
مانور تصرف پاسگاهها به این ترتیب بود که یک تیم غواص مجهز به کلاشینکف، نارنجک دستی، تفنگ نارنجکانداز و کلت منور (به رنگهای سبز و قرمز) میبایست در سکوت و با غافلگیری به پاسگاه حمله میکرد.
برای اطلاع نیروهای پشتیبانی ـ که سوار بر قایق و مجهز به دوشکا و تیربار بودند ـ از چگونگی اوضاع و اقدام مناسب، قرار بود در صورت سقوط پاسگاه، گلوله منور سبز و در صورت عدم موفقیت و مقاومت دشمن، گلوله منور قرمز شلیک شود و نیروهای عملکننده (غواص) با گرفتن جانپناه مناسب (زمین یا آب)، منتظر کمک نیروهای پشتیبان بمانند. نیروهای پشتیبان میبایست با قایق موتور خاموش و به وسیله پارو تا محل معینی جلو میرفتند و در ساعت معین با شنیدن صدای اولین شلیک، با موتور روشن و به آهستگی به سمت هدف میراندند تا با دیدن نشانه سبز یا قرمز، یکی از این دو مأموریت را انجام بدهند.
در صورت دیدن منور سبز، مأموریت، پاکسازی نیزار اطراف پاسگاه بود و میبایست یک قایق تا 150 متر جلوتر از پاسگاه میرفت و تا پایان مأموریت عهدهدار تأمین میشد. نیروهای پشتیبانی بعد از پاکسازی، میبایست در میان نیها با فاصله معین از پاسگاه، کمین میکردند، سپس مستقر میشدند.
در وضعیت دوم، نیروها میبایست با اجرای آتش روی پاسگاه، به سرعت به آن نزدیک میشدند و به تهل میچسبیدند و در تصرف پاسگاه کمک میکردند. پس از سقوط پاسگاه، مأموریت به همان صورت اول، ادامه مییافت. یادآوری میشود که برای تصرف هر پاسگاه، نیروی غواص و پشتیبان جداگانه و برای برخی نقاط جناح عملیات نیز نیروی جداگانه سازماندهی شده بود.
جهت گمراه کردن دشمن نیز تدبیری به کار گرفته شد: میبایست نیروهایی با چهار تا پنج قایق از آخرین پاسگاه خودی حرکت میکردند و همزمان با شروع درگیری، با اجرای آتش شدید روی پاسگاههای دشمن در نهروان و نهرالصوه، یک عمل ایذایی انجام میدادند و دشمن را از درک محور اصلی حمله منحرف میساختند.
به طور کلی در هر دو محور شرقی و غربی، ایجاد کمین در میان نیها برای استقرار خودی در دریاچه، به وسیله قایقها و بلمها بوده است تا در فرصت مناسب بعدی، یونولیتها برای ساختن کمین آورده شود.
برادر بهمئی مسئول طرح عملیات تیپ9 بدر مسئولیت هدایت عملیات در محور شرقی و برادر دقایقی فرمانده تیپ بدر، همین مسئولیت را در محور غربی به عهده داشتند. البته فرمانده تیپ، با محور شرقی نیز در ارتباط بود، اما عمده توانش را در محور غربی میبایست به کار میبرد.
قطع ارتباط چند ساعتة غواصها با نیروی پشتیبانی قبل از شروع عملیات، یعنی از هنگامی که در آب فرو میرفتند و از قایقها جدا میشدند تا زمانی که کلت منور شلیک میشد، برای تیپ به عنوان یک مسئله مطرح بود که میبایست حل میشد. در این مدت در صورتی که اتفاقی برای نیروهای غواص میافتاد، خودشان میبایست آن را رفع میکردند، بدون هیچ امکان کمکی از نیروهای پشتیبانی. گفتنی است که ابتدا تصمیم گرفته شد بیسیم ضد آب درست شود، اما متأسفانه انجام نشد.
در هر حال مسئولان تیمهای غواص آخرین هماهنگیهای لازم را انجام دادند. زمان رسیدن به هدف از نقطة رهایی، به وسیله مسئولان تیمها تخمینزده شد و اسماعیل دقایقی، فرمانده تیپ بدر دو ساعت به زمانهای پیشبینی شده افزود تا در صورت پیش آمدن حادثهای، زمان عملیات عقب نیفتد و همگی سر ساعت برسند. ساعت 24 به عنوان زمان شروع درگیری برای هر دو محور تعیین شد.
در آستانه عملیات
اقدامات خودی: نیروهای عملکننده به تدریج از دو روز قبل از عملیات با رعایت اصل غافلگیری به منطقه عملیات انتقال داده شدند. نیروهای محور غربی در پاسگاه سه و پاسگاههای هور مستقر شدند و نیروهای محور شرقی در مجاورت آبراه لعوج و برکه ابوشوش استقرار یافتند. ضمن آنکه اکثر نیروهای عملکننده (طی دو روز باقیمانده به عملیات) کاملاً به منطقه عملیات توجیه شدند.
واحد تخریب با منفجر کردن تهلهای ثابت و متحرک در مسیر حرکت نیروها، معابر لازم را از موانع عبور پاکسازی کرد و سایر واحدهای پشتیبانی و خدمات رزم (نظیر مهندسی، تدارکات، بهداری، مخابرات و ...) اقدامات لازم را برای پشتیبانی از نیروها به عمل آوردند.
اقدامات دشمن: عراقیها قبل از عملیات تقریباً روزی یک تا دو بار به وسیله هواپیمای پی.سی.7 منطقه را بمباران میکردند. آتش توپخانه هم تا حدودی روی منطقه اجرا میشد و در مواردی هم نیروهای فرسانالهور اقدامات شناسایی و گشت رزمی انجام میدادند ولی به دلیل وجود کمینهای خودی، نتوانستند اقدام مهمی انجام بدهند.
شرح عملیات
شب اول 13645/1ـ عملیات در محور غربی
در این محور باید 5 کمین (داخل برکه سیسون) و 4 پاسگاه در دریاچه امالنعاج به تصرف نیروهای خودی در میآمد، یک حرکت ایذایی در نهروان ـ نهرالحصوه میشد و خط پدافندی با استقرار نیرو در معمرالدوب ـ الهرود تکمیل میگشت.
شرح عملیات گردان شهید دستغیب
الف) تصرف پاسگاه بالای آبراه قاچاقچی: 6 نفر غواص به وسیله 3 بلم با سلاحهای کلاش، نارنجک دستی (هرنفر4 عدد)، تفنگ نارنجکانداز و کلت منور ساعت 5 بعد از ظهر از ابتدای سیسون ـ الدوب وارد آبراه قاچاقچی شدند. بلمها 2 ساعته به سر آبراه قاچاقچی رسیدند و غواصها داخل آب شدند. ابتدا 2 تن از برادران به درون آب رفته و یکبار دیگر پاسگاه دشمن را شناسایی کردند، سپس کلیه غواصها ساعت حدود 22 داخل آب شدند. پس از طی مسافتی حدود 600 الی 700 متر تا نزدیکی پاسگاه دشمن به زیر آب رفته و جلوی پاسگاه از آب بیرون آمدند و با آرایشی هلالی شکل، پاسگاه را به محاصره خود درآوردند. در این موقع (ساعت بین 23:30 تا 24) مسئول دسته و یکی از برادران غواص، نگهبان پاسگاه را در حال نگهبانی مشاهده میکنند و تصمیم میگیرند قبل از شروع درگیری در قسمتهای دیگر، با خفه کردن نگهبان مابقی را بدون درگیری اسیر کنند. دو غواص به سمت تهل میروند ولی به هنگام رفتن روی تهل، درگیری در قسمتهای دیگر شروع میشود.
شروع عملیات در محورهای دیگر موجب گردید که نگهبان متوجه اوضاع شده و به سرعت اقدام به بیدار کردن دیگران کند. غواصها با دیدن این حرکت، ابتدا هر کدام یک نارنجک بر روی تهل پرتاب کردند سپس با گشودن رگبار به سمت عراقیها روی تهل رفتند؛ نیروهای دشمن که غافلگیر شده و قدرت هرگونه حرکتی از آنان سلب گردیده بود، همگی به روی زمین خوابیدند و فریاد زدند ما تسلیم هستیم، شلیک نکنید.
نیروهای پشتیبان نیز با شروع درگیری موتورها را روشن و به سمت پاسگاه حرکت کردند. آنها زمانی که کلت منور قرمز شلیک شد در نزدیکی پاسگاه دشمن قرار داشتند و فریاد زدند (خطاب به نیروهای غواص) شما سالمید؟ جواب شنیدند بله و معلوم شد که پاسگاه سقوط کرده است. بلافاصله این خبر به عقبه داده شد. نیروهای قایقسوار سپس تا 200 الی 300 متری بالاتر و اطراف پاسگاه دشمن را به رگبار بستند که اگر نیرویی از دشمن در نیزارها مخفی شده، پاکسازی شود.
درباره اهمیت این پاسگاه که ظرف مدت 5/1 دقیقه سقوط کرد، فرمانده تیپ بدر گفت:
«این پاسگاه یکی از مهمترین جناحهای دشمن بود زیرا که اینجا تا آبراه اصلی دشمن که نهرالولد بود فاصله چندانی نداشت و نیروهای مستقر در امالنعاج عقبهشان ابوخصاف بود. دشمن از ابوخصاف وارد نهرالولد میشد و سپس وارد دریاچه شده به چپ و راست میرفت ونیروهای خود را در امالنعاج تغذیه میکرد که از اهمیت خاصی برای دشمن برخوردار بود.»
گرفتن 11 اسیر، یک قایق موتوری، یک بیسیم راکال، تعدادی سلاح کلاشینکوف، آرپیجی و یک تیربار، از نتایج عمل در این پاسگاه میباشد.
ب) تأمین جناح چپ و تکمیل خط پدافندی: برای تکمیل خط پدافندی و تأمین جناح چپ عملیات، تعدادی نیرو از گردان شهید دستغیب با 4 قایق دوشکا و معمولی از سیسون و الدوب به وسیله پارو به راه افتادند و به محض شروع عملیات موتورها را روشن کرده به سمت هدفهای خود در الهرود، الدوب و معمر حرکت کردند. در ساعت 30 دقیقه بامداد به هدفها رسیدند و در آنجا مستقر شدند.
شرح عملیات گردان شهید صدر
الف) پاسگاه سمت راست سیسون: در ساعت 20 غواصان گردان شهید صدر از آخرین کمین خودی به وسیله 3 بلم همراه با دو قایق پشتیبانی (دوشکا و معمولی) بدون روشن کردن موتور و با پارو زدن به سمت هدف حرکت کردند. بعد از طی حدود 600 متر در پیچ اول سمت راست سیسون بلمها را مخفی کردند و قایقهای پشتیبانی نیز همان جا ماندند. در ساعت 21 هفت غواص به سمت پاسگاه و کمین مورد نظر حرکت کردند که دو تن از آنها در 100 متری کمین (بین پاسگاه و کمین) ماندند.
غواصان ساعت 24 در 5 متری پاسگاه دشمن بودند. دقایقی بعد با شنیدن صدای درگیری از پاسگاه سمت چپ، غواصان هرکدام یک نارنجک روی پاسگاه انداختند. دشمن بلافاصله عکسالعمل نشان داد و به سمت آنها شروع به تیراندازی کرد. دو تن از غواصان مجروح شدند، اما 3 تن دیگر، روی دشمن آتش گشودند و بالای تهل رفتند.
با شدت گرفتن آتش دشمن، به ناچار هر سه غواص زمینگیر شدند و کلت منور قرمز (به نشانه عدمالفتح) شلیک کردند. قایقهای پشتیبان که با موتورهای روشن در نزدیکی پاسگاه دشمن آماده بودند از فاصله نزدیک تهل را زیر آتش گرفتند، محوطه یکپارچه آتش شد، بنزین و مهمات عراقیها منفجر شد و میسوخت. در پی آن نیروهای دشمن دست از مقاومت برداشته به درون نیها فرار کردند. قایقهای پشتیبان با تیراندازی هوایی نزدیک پاسگاه شدند و اطراف پاسگاه را جهت پاکسازی به رگبار بستند و پاسگاه در مدت کوتاهی سقوط کرد.
نتیجه عملیات در این پاسگاه و کمین، کشته شدن دو نیروی دشمن و کسب غنائمی از جمله یک قایق موتوری، یک آرپیجی، تعدادی تفنگ کلاشینکوف، تعدادی بلم، خمپاره60، تیربار و یک بیسیم راکال بود.
ب) پاسگاه سمت چپ سیسون: شش غواص از ظهر با 3 بلم و پشتیبانی 2 قایق عادی و دوشکا و یک راهنما از الدوب وارد قاچاقچی شدند. غواصان از ساعت 16 به داخل آب رفتند تا مسافتی 3 کیلومتری را طی کنند. آنها پس از چند ساعت غواصی، در ساعت 21 به 15 متری پاسگاه دشمن رسیدند و آماده دریافت دستور فرمانده تیپ برای حمله شدند.
در ساعت 30 دقیقه بامداد رزمندگان غواص پس از پرتاب نارنجک روی پاسگاه، با تیراندازی به روی تهل رفتند. پس از تیراندازی کوتاهی که به مجروح شدن یک غواص منجر شد، عراقیها روی زمین خوابیدند و تسلیم شدند و پاسگاه در مدت چند دقیقه سقوط کرد. با شلیک منور سبز، قایقهای پشتیبانی به سمت هدف حرکت کردند و به محض رسیدن به پاسگاه اطراف آن را برای پاکسازی، به رگبار بستند.
در همین حین عدهای از نیروهای فرسانالهور که با 2 بلم از وسط سیسون فرار کرده بودند، به این قسمت آمدند که بلافاصله به رویشان آتش گشوده شد و هر 2 بلم که چهار تن در آن بودند غرق و افرادش کشته شدند.
نتیجه عملیات در این پاسگاه: اسیر شدن 10 نیروی دشمن که 2 تن آنها به علت جراحت شدید جان دادند و به غنیمت گرفتن یک قایق موتوری، تعدادی تفنگ کلاشینکوف، یک آرپیجی، بیسیم راکال و یک تیربار.
ج) پاسگاه فرماندهی: شش غواص با 3 بلم به همراه 2 قایق پشتیبانی (دوشکا و عادی) ساعت 17:30 تا 18 از الدوب وارد قاچاقچی شدند. آنها پس از طی مسافتی حدود 1/5 کیلومتر، زودتر از وقت معین به پاسگاه رسیدند و ساعت 5 دقیقه بامداد با شروع درگیری در پاسگاههای دیگر، نارنجکها را به درون پاسگاه پرتاب کردند و همزمان با به رگبار بستن پاسگاه روی آن رفتند. ابتدا افراد دشمن به طرف نیروهای غواص تیراندازی کردند که دو تن مجروح شدند ولی با ادامه تیراندازی غواصان، عراقیها روی زمین خوابیده و فریاد زدند ما تسلیم هستیم.
نتیجه عملیات در این پاسگاه: از افراد دشمن 4 تن کشته و 11 تن اسیر شدند. غنائم به دست آمده نیز یک بیسیم راکال، تعدادی سلاح، آرپیجی، خمپاره60، دو قایق موتوری و یک تیربار بود.
د) دو کمین سمت چپ برکه سیسون: چهار غواص ساعت 19 از آخرین کمین نیروهای خودی در سیسون حرکت کردند. آنان از 500 متری کمینهای دشمن به درون آب رفتند و حدود ساعت 24 در نزدیکی کمینها بودند. با شروع درگیری به کمینها نزدیک شدند، ولی نیروی کمینها فرار کرده بودند.
ه) دو کمین وسط برکه سیسون: برای دو کمین وسط، سه غواص به همراه یک قایق پشتیبانی عادی حرکت کردند. غواصان همزمان با شروع درگیری با تیراندازی به کمینها نزدیک شدند و چند نارنجک به روی آن پرتاب کردند. طبق پیشبینی کسی در کمینها نبود.
و) عمل ایذایی در نهروان و نهرالحصوه: همزمان با عملیات در دریاچه امالنعاج یک گروه از گردان شهید صدر با 4 قایق (قایقهای تیربار و معمولی) بعد از عبور از الدوب و مالتعویه به سمت پاسگاههای دشمن در نهروان و نهرالحصوه رفته و روی دشمن آتش سنگینی اجرا کردند.
این حرکت که با هدف فریب دشمن به اجرا درآمد، با موفقیت روبهرو شد، زیرا دشمن تصور کرد که از ترابه به او حمله شده است و همان موقع آتش سنگینی روی ترابه اجرا کرد.
به طور کلی عملیات در محور غربی 15 دقیقه به طول انجامید و بعد از آن منطقه کاملاً به دست نیروهای خودی افتاد.
در حاشیه وقایع شب اول، انتقال اسیران محور غربی
برای انتقال اسیران به عقب، آنها ابتدا به محل هدایت عملیات (قایق فرماندهی)، سپس به مقر تیپ انتقال مییافتند. از میان اسیران، بیسیمچی پاسگاه فرماندهی دشمن در محل هدایت نگه داشته شد. دشمن با توجه به سقوط پاسگاههایش، منطقه را زیر آتش سنگین گرفته بود و تردد در منطقه مشکل شده بود. از بیسیمچی مزبور خواسته شد که برای مقابله با این وضعیت با نیروهای خودی همکاری کند که وی با اشتیاق پذیرفت. این فرد به پست شنود برده شد تا با فرماندهی خود (در عقبه) تماس بگیرد و به فرماندهشان بگوید که آتش را قطع کنید، زیرا روی سر ما میریزد. با این اقدام، بعد از لحظاتی آتش به طور کلی روی منطقه قطع شد.
حدود چهار ساعت شنود به وسیله این فرد با دشمن در تماس بود. قطع آتش در این مدت کمک بزرگی به نیروهای خودی کرد و منطقه کاملاً قابل تردد شد. بعد از این مدت، مجدداً از بیسیمچی (جهت لو نرفتن شنود) خواسته شد با فرماندهی خود تماس گرفته وانمود کند که نیروهای اسلام به طرفشان میآیند و قصد حمله دارند، سپس لحظه به لحظه گزارش کند تا سقوط پاسگاه، که پس از صحبت لازم با فرماندهی دشمن و در حین آن، بیسیم توسط شنود خودی قطع شد. در این لحظه فرماندهی دشمن سعی داشت با بیسیمچی تماس بگیرد و این نشان میداد که صحنهسازی مؤثر بوده است.
پس از انتقال این بیسیمچی به مقر تیپ، وی با یکی از مجاهدان عراقی آشنا درآمد که همدیگر را در آغوش گرفته و بوسیدند.
عملیات در محور شرقی
گردان شهید بهشتی: یک دسته از گردان شهید بهشتی به استعداد حدود 35 نفر با سلاحهای مورد نیاز، روی تهلهای حاشیه دریاچه به صورت یک خط 150 تا 200 متری، رو به امالطیره موضع گرفتند. این خط حدود 400 متر با دشمن فاصله داشت. به محض شروع درگیری در محور غربی این نیروها نیز با پشتیبانی ادوات، پاسگاههای دشمن در امالطیره را زیر آتش خود گرفتند و گروه تخریب همراه اینها با شروع درگیری، اقدام به انفجار تهلهای جلوی دریاچه کرد و برمایه را به امالنعاج وصل نمود.
دسته دیگر گردان شهید بهشتی با سه بلم پس از عبور از آبراه لعوج وارد برمایهای شدند که به دریاچه امالنعاج منتهی میگردید. آنها با 30 دقیقه تأخیر (ساعت 30 دقیقه بامداد) با بلمها به سمت کمین دشمن ـ با آتش و حرکتـ حمله کردند. نیروهای فرسانالهور مدافع کمین، بدون هیچ مقاومتی با دادن تعدادی کشته و مجروح بهدرون نیها متواری شدند.
به دستور فرمانده تیپ بدر و با هماهنگی نیروهایی که روی امالطیره آتش داشتند، این نیروها به سمت پاسگاه دشمن در امالطیره حرکت کردند، لیکن در جریان درگیری با دشمن بر اثر افتادن یکی از نارنجکهای آنها به درون قایق، مسئول تیم و یک رزمنده دیگر مجروح شدند. در پی آن به دلیل مجروح شدن مسئول تیم، مقاومت دشمن و روشن شدن هوا، نیروها عقب کشیدند و در حاشیه دریاچه امالنعاج در امتاوه مستقر شدند.
گردان انصارالحسین: نیروهایی از گردان انصارالحسین با سه بلم و پشتیبانی یک قایق دوشکا برای حمله به کمین دشمن وارد آبراه خسرسوده گردیدند. با شروع درگیری (در محورهای دیگر) به آنها دستور داده شد تا سریعاً به دشمن حمله کنند، زیرا در حال عقبنشینی بود. بلافاصله روی کمین دشمن آتش گشوده شد و سپس با آتش و حرکت به کمین نزدیک شدند، لیکن وقتی رسیدند افراد دشمن فرار کرده بودند. پس از آن اطراف کمین را با پرتاب چند نارنجک و شلیک رگبار پاکسازی کردند و به عقب برگشتند و در آبراهی که از امتوسه به خسرسوده وصل میشد کمین کردند.
از طرف دیگر، عراقیها در پاسگاه خسرسوده بر اثر آتش مؤثر و پرحجم ادوات، مدام با فرماندهی خود در تماس بودند که ما زیر فشار توپخانه هستیم، عدهای کشته و مجروح شدهاند، میخواهیم به عقب برگردیم و سرانجام پس از کمی مقاومت ناچار به عقبنشینی شدند. در نتیجه این پاسگاه دشمن به وسیله آتش ادوات موقتاً سقوط کرد.
روز اول عملیات(1364/5/2)
محور غربی
از آنجا که منطقه آزاد شده کاملاً پاکسازی نشده بود، تعدادی از فرسانالهور و ارتشیان عراق که فرار کرده و لابهلای نیها مخفی شده بودند، با بیسیم به توپخانه گرا میدادند. برای مقابله با این وضعیت، چند تن از رزمندگان با یک قایق و 3 گالن 20 لیتری بنزین به محل رفته بنزین را روی نیها ریختند و آتش زدند. با شعلهور شدن نیها قسمتی از تهل که سبز نبود در آتش سوخت ولی همة تهل آتش نگرفت و رزمندگان قصد داشتند به مقر تیپ برگردند که در همین موقع یک سرباز عراقی خود را تسلیم کرد. وی به مقر تیپ آورده شد. این سرباز عراقی یکی از عناصر پاسگاه سمت راست سیسون بود که شب قبل به هنگام فرار به درون نیها، به طور اتفاقی از دیگران جدا شده بود. از این فرد اسامی نیروهایی که میان نیها مخفی شده بودند گرفته شد. سپس یکی از رزمندگان به محل رفت و با بلندگو گفت که ما جای شما را میدانیم، اگر تسلیم نشوید تهلها را به آتش خواهیم کشید. وی اسامی تک تک آنها را با بلندگو صدا زد که اسم هر کدام خوانده میشد از میان نیها با پای برهنه و به حالت تسلیم بیرون میآمد. در نتیجه 9 نفری که در نیها مخفی شده بودند، همگی تسلیم شدند.
در پاسگاه سمت چپ نیز به همین شیوه عمل شد و دو نفری که پنهان شده بودند بیرون آمدند و تسلیم شدند.
در این روز قایقهای گشتی تقریباً فعال بودند و مدام برای تکمیل پاکسازی به منطقهای که هنوز آلوده به عناصر دشمن بود، میرفتند و هر بار بین یک تا سه تن را اسیر میکردند.
محور شرقی
با روشن شدن هوا دشمن به پاسگاه خسرسوده بازگشت و مجدداً در آن مستقر گردید. هرچند دشمن در امالطیره نیز نیرو داشت ولی این قسمت تقریباً در محاصره خودی بود. وضعیت منطقه برای دشمن کاملاً روشن نبود، ولی امیدوار بود بتواند به وسیله این نیرو و تقویت آن حرکتی روی منطقه داشته باشد، برای همین امالطیره در این روز زیر آتش ادوات خودی قرار گرفت.
در ساعت 8:45 رزمندگانی که منطقه را پاکسازی میکردند، هشت نیروی دشمن را که در میان نیها مخفی شده بودند اسیر کردند و به عقب انتقال دادند. تا این زمان پدافند هوایی نتوانسته بود در منطقه حضور پیدا کند، لذا هواپیماها و هلیکوپترهای دشمن به راحتی در پرواز بودند و نقاط مختلف را هدف میگرفتند. یک بار با راکت پاسگاه سمت راست را آتش زدند. خوشبختانه به دلیل استتار خوب نیروهای خودی و وجود تهلها و نیزارهای بسیار، پرندههای دشمن تا این زمان نتوانسته بودند خسارتی به رزمندگان وارد کنند.
شناورهای دشمن نیز هرگاه قصد اقدامی علیه رزمندگان داشتند، کمینهای خودی به آنها اجازه عبور میدادند، سپس روی آنها اجرای آتش میکردند که همین موجب تحمیل تلفاتی به دشمن میشد.
رزمندگان مستقر در کمینها برای استتار، به تهلهای متحرک طناب بسته بودند و در زمان آمدن هواپیما و هلیکوپترهای دشمن، تهلها را به جلوی کمینهای خود میکشیدند و در نتیجه کاملاً استتار میشدند و افراد دشمن قادر به دیدن آنها نبودند. دشمن در این روز علاوه بر پاتکهای پیاپی با شناورهای خود، یکبار نیز با چندین بلم و حمایت دو هلیکوپتر پاتک کرد. در این اقدام، رزمندگان اجازه دادند که دشمن نزدیک شود سپس روی آنها آتش گشودند در نتیجه 7 بلم آنها غرق شد و نفرات بسیاری به هلاکت رسیدند. در همین حین صحبتهای خلبانهای هلیکوپتر شنود میشد (به وسیله رادیوهای کوچک دو موج اف.ام در نزدیکی محل پرواز) یکی از خلبانان به دیگری میگفت:
«برو بالای سر نیروهای خودی تا ترسشان بریزد و بروند جلو و گرنه اینها جلو برو نیستند.»
به هر حال با وجود فشار شدید فرماندهی دشمن، نیروهای پاتککننده کاری از پیش نبردند. این در حالی بود که به آنها گفته میشد که اگر جلو نروید به هلیکوپترها دستور میدهیم شما را بزنند.
روز دوم عملیات (1364/5/3)
دشمن در دومین روز عملیات چند بار با اعزام شناور به آبراه قاچاقچی دست به پاتکهای ضعیفی زد که در هر بار آمدن، شنود خودی به رزمندگان مستقر در کمینها اطلاع میدادند، بنابراین به محض نزدیک شدن، روی آنان اجرای آتش میشد و دشمن به ناچار با تلفاتی به عقب برمیگشت.
در این روز نیز واحد پدافند هوایی نتوانست به منطقه بیاید در نتیجه هواپیماهای دشمن به راحتی میآمدند و منطقه را میزدند. به همین دلیل ترددها اکثراً در صبح زود و غروب انجام میگرفت.
فرمانده تیپ (برادر دقایقی) تلاش بسیاری کرد که سلاحهای پدافند هوایی را به منطقه بکشاند. وی معتقد است اگر تجهیزات پدافندی وارد منطقه شود و بتواند در سه قسمت بالای قاچاقچی، سیسون و ضلع جنوب شرقی مستقر شود و یک هلیکوپتر یا هواپیما را بزند، دشمن دیگر هواپیما و هلیکوپتر اعزام نمیکند، ولی در کار واحد پدافند کندی خاصی دیده میشود، گذشته از آن منطقه بسیار وسیع است و احتمالاً با استقرار این معدود قبضهها، پوشش هوایی مناسبی بهوجود نخواهد آمد. برای این منطقه موشک سهند مناسبترین سلاح برای زدن هواپیماها و هلیکوپترهای دشمن است.
شب سوم عملیات: فرار دشمن از امالطیره و خسرسوده
براساس خبرهای دریافتی از شنود خودی، دشمن نیروهایش را در امالطیره تقویت کرده بود، لذا طی جلسهای در مقر تیپ بدر، عملیاتی برای شب سوم در امالطیره طراحی شد. بر اساس طرح، ساعت 19 تا 19:30 ادوات خودی آتش سنگینی روی امالطیره ریختند. سپس حدود4 تا 5 قایق که از سیسون وارد دریاچه امالنعاج شده بودند با به زیر آتش گرفتن امالطیره، خود را به آنجا رسانده، روی تهل رفتند. چند قایق تهل را دور زدند همچنین روی تهل را که پاسگاه در آن قرار داشت، گشتند ولی از دشمن خبری نبود. ظاهراً دشمن دریافته بود که از نیروهایش کاری ساخته نیست لذا قبل از حمله رزمندگان، آنها را بیرون برده بود.
در همین شب، همزمان با حرکت روی امالطیره، رزمندگان گردان انصارالحسین به پاسگاه دشمن در حاشیه امالنعاج (خسرسوده) حمله کردند و با آتش و حرکت به سمت پاسگاه رفتند، اما قبل از آنکه به پاسگاه برسند، دشمن فرار کرده بود. سپس رزمندگان در حاشیه دریاچه امالنعاج نزدیک آبراه سوده کمین زدند و مستقر شدند.
در همین شب 8 تن از عناصر فرسانالهور که شب عملیات در میان نیها مخفی شده و سه شب در آب بودند، شناکنان پس از گذشتن از سیسون و آبراه قاچاقچی، بعد از طی مسافتی حدود 7 کیلومتر، جلوی نیروهای خودی در الهرود بیرون آمدند که وقتی متوجه کمین خودی شدند، بلافاصله زیر آب رفتند. رزمندگان مستقر در کمین، درون آب را به رگبار بستند که در نتیجه یک نفرشان کشته و یکی دیگر مجروح شد و بقیه بیرون آمدند و تسلیم شدند که به مقر تیپ منتقل گردیدند.
نتایج عملیات
آزادسازی نیمی از دریاچه امالنعاج که از شطالدوب در غرب دریاچه شروع میشود و تا برکه امتوسه در شرق آن امتداد دارد.
تلفات دشمن: 80 کشته، 100 مجروح و 53 اسیر.
غنائم به دست آمده: 7 قایق، 10 بلم، 4 بیسیم، 50 تفنگ کلاشینکف، 5 قبضه تیربار، 2 قبضه خمپاره و 5 قبضه آر.پی.جی و 2 عدد دوربین معمولی.
ضایعات خودی: شب عملیات 1 شهید و 6 مجروح که تا یک هفته پس از عملیات به 5 شهید و 25 مجروح افزایش یافت. اکثر تلفات خودی ناشی از حملات هوایی بود.
عوامل موفقیت عملیات: شناسایی دقیق در محور غربی؛ ارتباط قوی بین نیروهای عملکننده و فرماندهی؛ توجیه خوب نیروهای عملیاتی، فعال بودن پست شنود؛ سرعت عمل و هماهنگی مناسب غواصان، هماهنگی مناسب واحد ادوات با نیروهای عملیاتی.
عملیات تکمیلی قدس4 (اقدام ایذایی1364/5/18)
بعد از عملیات قدس4، عدهایی از افراد فرسانالهور فرار کرده و به هورالحمار رفتند. قبلاً هم بر اثر فشار نیروهای گشتی رزمی تیپ بدر روی فرسانالهور، 250 تن از این افراد فراری شده بودند. فرماندهی تیپ تصمیم گرفت که با یک عملیات ایذایی به انهدام سازمان فرسانالهور بپردازد. پیشبینی میشد که با انهدام نیرو، دیگر فرسانالهور در دریاچه امالنعاج نخواهند ماند و به دلیل انگیزه ضعیفشان فراری خواهند شد و در نتیجه حفاظت هور ضعیف خواهد شد. تأثیر دوم این حرکت ایذایی، امنیت یافتن نیروهای پدافند خودی بود که با ضربهزدن به فرسانالهور و گرفتن قدرت تحرک از آنان میسر میشد.
به دنبال این تصمیم و با بهرهگیری از شناسایی قبلی تیپ در این منطقه عملیاتی و تکمیل شناساییها، مانور عملیات طراحی شد. در این حرکت ایذایی تیپ9 بدر به دلیل نداشتن نیروهای احتیاط، برای حمله از نیروهای در خط (گردانهای عملکننده در قدس4) استفاده میکرد.
وضعیت دشمن و خودی در منطقه عملیاتی تکمیلی قدس4
دشمن در الابیض در فاصله یک کیلومتری الدوب 2 تا 3 کمین داشت و همین طور دو طرف شطالدوب هم دارای کمین بود. در الابیض کمین جلویی 20 نیرو با 10 بلم و کمین بعدی حدود 15 نفر نیرو و 7 بلم و کمینهای دو طرف شطالدوب هر کمین 4 بلم و 10 نیرو و کمین بالای امالورد حدود 15 نیرو و 8 بلم داشتند.
سازمان مشخص شده برای عملیات چنین بود: از گردان شهید بهشتی 10 تن با 5 بلم. از گردان شهید صدر 10 تن با 3 بلم. از گردان شهید دستغیب 16 تن با 8 بلم، 4 قایق حامل دوشکا و 1 قایق حامل سلاح 5/14 میلیمتری (تک لول). برای توجیه بلدچیها، منطقه یکبار به وسیله 3 بلم شناسایی شد.
شرح عملیات تکمیلی قدس4
ساعت 15:30 روز 1364/5/18 نیروها از آخرین پاسگاه در الدوب به سمت هدف حرکت کردند. در محور الابیض دو تن از نیروهای عمل کننده ساعتی قبل از شروع عملیات از دور متوجه حضور نداشتن افراد دشمن شده بودند، وقتی با شنا به کمینها نزدیک شدند از نزدیک به خالی بودن آنها مطمئن گردیدند. ساعت 19:26 عملیات با رمز "یا الله، یا الله" شروع شد.
با اعلام شروع عملیات نیروهای مستقر در الابیض به پاکسازی اطراف کمینها پرداختند. نیروهای عملکننده در شطالدوب نیز با آتش و حرکت (طبق طرحمانور) به کمینها نزدیک شدند که با اولین شلیک، نیروهای کمین دشمن همگی به درون آب پریدند. سپس قایقها به پیش رفته و کمین را دور زدند و اطراف را پاکسازی کردند.
پس از اتمام عملیات در ساعت 19:50 و سقوط کمینهای دشمن، اعلامیههای آماده شده از قبل به نیها نصب شد و در ساعت 19:55 دستور عقبنشینی صادر گردید.
نتیجه عملیات تکمیلی قدس4
انهدام 4 کمین دشمن، وارد شدن تلفات و خساراتی به کمین دشمن در امالورد، به غنیمت گرفتن 2 قبضه آر.پی.جی، 1 قبضه تیربار گرینف، 1 دستگاه بیسیم و بیش از 10 بلم.
فهرست منابع
1ـ سند شماره 0630 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، گزارش عملیات قدس4، گزارش راوی عملیات قدس4، علی مژدهی، شهریور 1364.
2ـ سلسله عملیات قدس – تحرک در جبههها، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس (مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ)، تهران، 1384.
3- مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس.
- هیچ نظری یافت نشد
ارسال نظر به عنوان مهمان