چکیده
پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 ه.ش.منجر به تغییراتی اساسی در بیشتر زمینههای سـیاسی،اجتماعی،فرهنگی و...در جـامعهی ایـرانی شد که به تبع آن جریانهای هنری نیز تحتتأثیر این نگرش قرار گرفتند.این حرکت با آغـاز جنگ تحمیلی از سوی عراق شکل تازهای به خود گرفت و هنرمندان جوانی پا به عـرصه گذاشتند که امروزه آنها را بـا نام"هنرمندان انقلاب"میشناسیم؛این هنرمندان با خلق آثاری در رابطه با جنگ تلاش مینمودند تا ابعاد مختلف این فضا را که اینک با عنوان"دفاع مقدس"در ذهن تاریخ به ثبت رسیده است به معرض نمایش بگذارند.
در تـاریخ هنر انقلاب اسلامی،دوران دفاع مقدس دارای تأثیرگذاری بیشتری در هنرهای تجسمی ایران میباشد که در این میان نقاشی توانست بهعنوان یک جریان پویا نقش مهمی را در جهت ترویج اهداف انقلابی برعهده گیرد.نقاشان انقلابی پابهپای سـایر قـشرهای مختلف در جبههها حاضر شدند و با به تصویر درآوردن ابعاد مختلف جنگ،نقش تبلیغی مهمی را عهدهدار شدند.آنها ضمن منتقل کردن رنگوبوم خود به جبههها،با حضور مستقیم در صحنهی جنگ،روشهایی چون واقعگرایی،نمادگرایی و واقعگرایی ذهنی را بـرای ارائهـی مضامین انقلابی و جنگی انتخاب نمودند.
نقاشی دوران دفاع مقدس را بایستی یکی از دورههیا درخشان این هنر در تاریخ انقلاب اسلامی ایران دانست،چرا که این هنر،با نگرش استادانه از فضای معنوی دوران جنگ در قالب،ذوق و سلیقهی هـنرمندان مـتجلی شد.در این مقاله جنبههای مختلف نقاشی جنگ مورد بررسی قرار گرفته است.
نویسنده: بهزاد محبی
مقدمه
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تغییراتی که در مسایل مختلف جامعهی ایرانی رخ داد،مقوله هنر نـیز دچـار تـغییرات اساسی گردید.نقاشی نیز از این تـحول تـأثیر بـسیار گرفت که آثار خلق شده در دوران انقلاب مشخصکنندهی این دگرگونی میباشند.
در این دوران شرایطی به وجود آمد که بسیاری از هنرمندان بر اساس روشهای هـنر روز،عـناصر هـنر ایرانی و فضای معنوی همسو با فرهنگ اسلامی،آثار بـدیعی در عـرصههای مختلف هنری به وجود آوردند(خزایی،1385،ص 4).پژوهشگران،مهمترین ویژگی نقاشی دههی اول انقلاب را حضور مفاهیم مذهبی،صحنههای انقلاب و دفاع مقدس برشمردهاند.
نکتهای که انـقلاب اسـلامی ایـران را از سایر انقلابهای دنیا متمایز میکند وجه دینی آن است.چنانچه ملاحظه خواهد شد مـضمون و محتوای آثار،مربوط به جامعهی انقلابی ایران است.هنر در دوران پس از انقلاب،چه دیداری و چه نوشتاری سراسر متأثر از پدیدهی انقلاب و تحولات به وجـود آمـدهی پس از آن گـشت و در بیشتر تابلوها،نشانههای مذهبی مانند ایثار،شهادت نور و...به تصویر درآمدند.
با آغاز جـنگ تـحمیلی از سوی رژیم بعثی عراق،نقاشی نیز به مثابه سایر هنرها،وارد عرصهی جدید شد به تصویر کشیدن بـاورهای اسـلامی و آن چـه که در جنگ اتفاق میافتاد بیان خاصی را میطلبید و هرکدام از نقاشان سعی داشتند تـا قـالب مـناسبی برای این بیان پیدا کنند.به این ترتیب،نقاشان مسلمان انقلابی نیز با بیان کردن مـفاهیم دیـنی و انـقلابی روند جدیدی از نوع هنر را عنوان کردند.
در این جستار کوتاه،تلاش میشود تا ضمن اشاره بـر جـنبههایی از روند شکلگیری نقاشی دفاع مقدس، ویژگیهای خاص این آثار نیز مورد بررسی قـرار گیرد.
نقاشی در آغـاز انـقلاب اسلامی
ظهور انقلاب باعث شکلگیری جریانی شد که تاثیر شگرفی بر عقیده و آثار بسیاری از هـنرمندان گـذاشت.این تأثیر،نهتنها در آثار هنرمندان پس از انقلاب،بلکه بر هنرمندانی که پیشاز آن نیز به آفرینش هنری پرداخـته بـودند،نمایان شـد و به این شکل،با ظهور انقلاب،آثار این دسته از هنرمندان،حال و هوایی تازه و معنوی یافت؛ و هر هنرمند در هـر مـوقعیتی،به یک ارزیابی مجدد در رابطه با آثار خویش پرداخت.
نقاشی در بعد از پیروزی انـقلاب اسـلامی بـا برپایی نمایشگاهی در بیستم فروردینماه 1358 ه.ش.در حسینیهی ارشاد شکل گرفت.در این نمایشگاه هنرمندانی چون،حبیب الله صادقی،کاظم چـلیپا،حسین خـسروجردی، حـسین صدری،محمد علی رجبی،ناصر پلنگی و چند تن دیگر شرکت داشتند..
با تشکیل مـرکز«حوزه انـدیشه و هنر اسلامی»این حرکت شکل تازهای به خو گرفت و در سالهای بعد نقاشان جوان دیگری همچون مصطفی گـودرزی، عـلی وزیریان،مصطفی ندرلو،غلامعلی طاهری، مرتضی اسدی و حمید قدیریان به این گروه پیوستند کـه امـروزه بیشتر این نقاشان را با عنوان"نقاشان انقلاب" مـیشناسیم.اکثر نـقاشانی کـه در این مرکز گرد آمده بودند، با داشـتن انـگیزههای انقلابی،سعی در رواج دادن نقاشی انقلابی در میان عامه مردم داشتند.
"هنر انقلاب اسلامی بهعنوان یک مکتب هـنری در رونـد شکلگیری انقلاب اسلامی ریشه گـرفت.از حـسینیهها و مساجد بـه عـنوان خـاستگاه اولیه،از منابع دینی و مذهبی و سیاسی بـهعنوان مـنابع مضمونی اولیه تا مفاهیم و موضوعات خاص انقلاب و جنگ تحمیلی که بهطور مـشخص از سـال 57-60 ه.ش به این سو در قلمرو هـنر ظاهر شد".
تعدادی از نـقاشیهای اوایـل انقلاب جنبهی شعاری داشتند و بـیشتر از ارزش مـحتوایی برخوردار بودند.اما اثاری که در سالهای بعد خلق شدند،دارای مضمونی پختهتر و جنبههای تصویری قـوی گـشتند که با گذشت زمان،آثار از هر حیث،روند عـمیقتر و تـکنیکیتری در پیش گرفتند.بنابراین این قبیل آثار متأخر،از یک فضای عینی صرف فاصله گرفته و تکنیک یـا سـبک کار بر مضمون غالب میشود.
تصویر 1:همسنگران قـدس-اثر حـسین خسروجردی
به تـصویر کـشیدن آنچه در حـال اتـفاق افـتادن بود،بیان خاصی را میطلبید کـه هرکدام از هنرمندان،بنابر گرایش خاص هنری خود، روش و تکنیکی را برای بیان این مضامین برگزیدند.بهطور کلی این گـرایشهای مـختلف را میتوان بر سه روش دستهبندی کرد: واقـعگرایی(رئالیسم)،نمادگرایی(سمبلیسم)،و واقـعگرایی ذهـنی(سوبژکتیو رئالیـسم).
امـا شرایط فرهنگی انـقلاب،توسعهدهندهی هـنری اغلب نمادگرا و تمثیلی بود.در بعد از انقلاب،رجعتی به نگاه تجریدی و نمادین هنرمند ایرانی در اعصار گذشته شد.که هـمواره در طـول تـاریخ با صورتهای گونگونی در آثار هنری متجلی شـده اسـت؛بسیاری از نـقاشان انـقلاب از ایـن مـفاهیم عمیق بهره گرفته و جلوههایی از آن را در آثار هنری خویش، در قالب عناصری نمادین به ثبت رساندهاند.
نقاشی انقلاب تنها به دنبال زیبایی ظاهری نبود،چرا که باید حقیقت آنچه را که در شـرف وقوع بود،به تصویر میکشید.رسیدن خالصانه به این مهم،نیاز به شکلگیری اتفاقات هنری در قلب و درون هنرمند داشت و او میدانست تا انقلاب اصلی در درونش اتفاق نیفتاده باشد به شناخت لازم دست پیدا نخواهد کرد.اینچنین،او از جـهتی در ارتـباط با آسمان و عوالم قدسی و از سوی دیگر،در رابطه با مسایل عینی و اجتماعی بود.
نقاشان انقلابی موفق شدند درونیات خود را در شرایط آن زمان مطرح کنند،اما باید در نظر داشت که فرهنگ،مقولهای است که در یـک فـرآیند زمانی شکل میگیرد و چنان نبود که به محض پیروزی انقلاب، نقاشی انقلاب نیز شکل بگیرد.انقلاب اسلامی،مانند یک روند رو به تحول و رشد،در نقاشی اثـر گـذاشت و بعد از آن،نقاشی انقلاب از درون آن تحولزاده شـد.در انـقلاب اسلامی ایران،چنانچه گفته شد،بعد از یک فرایند زمانی،نقاشی در مسیری حقیقیتر نسبت به اوایل انقلاب قرار گرفت و محتوا و تکنیک مناسبی را برای ارائه پیدا کرد.
نقاشی دوران دفاع مقدس
با آغاز جـنگ تـحمیلی،همهی آحاد ملت ایران بـرای دفـاع از کشور خود به پا خواستند که برخلاف سایر جنگهای مرسوم دنیا بود؛این جنگ دفاع مقدسی از خاک و مال و جان و ناموس بود؛و چنانچه میدانیم،هنگامی که جنگ به صورت دفاعی آرمانی درمیآید،دیگر جنبهی خـشونتآمیز نـدارد،بلکه پدیدهی اجتماعی است که با ابزارهای گوناگون هنری،ماندگاری تاریخی مییابد.
"در انقلاب اسلامی و جنگ،هنر نقاشی نسبت به سایر هنرها پیشرو بوده است،ضمن اینکه نقاشان اول جنگ که دانشگاهی نبودهاند. نقاشان کوچه و خیابان بـودند و خـیلی طول کـشید تا زمانی که نمایشگاه معروف حسینیه ارشاد برپا شد و هنرمندان انقلاب در یک جا آثارشان را ارائه کردند" ).
جنگ و دفـاع مقدس انگیزهای برای بروز خلاقیتهایی شد که تا آن زمان در ایران تـجربه نـشده بـود.هنرمندان نیز مانند سایر مردم در این میدان حضور یافتند و به خلق آثار هنری در این زمینه پرداختند.
"هنر دورهی جـنگ هـم پیرو حرکتی بود که از اول انقلاب شکل گرفت،با این تفاوت که در این زمان هـنرمندان بـیشتری،از جـمله هنرمندان آکادمیک به این جریان روی آوردند.در این دوره نقاشی در کنار سایر هنرها،اتفاقات جبهههای جنگ را به جـامعه منتقل کرده و مسئولیت تبلیغات در شرایط بحرانی جنگ را برعهده داشت".
آثار نقاشی بـا موضوع جنگ از دو وجه قـابل ارزیـابی هستند؛بخش اول،صورت روایی که صحنههایی از شجاعتهای رزمندگان و بستگان آنها را به تصویر درآورده و وجه دوم،نشاندهندهی جلوههیا باطنی جنگ است.
در حالت نخست،زیبایی و غم و اندوه به چنان ترکیبی باهم رسیدهاند که موجب همراهی بیننده میشود و آنـان را برای حضور در جبهههای جنگ ترغیب میکند.جمع این دو خصیصه در یک اثر هنری نشانهای از درجهی والای آن است که این گروه از نقاشیهای جنگ موفق به کسب چنین موفقیتی شدهاند.
اما در صورت دوم،درون و حقیقت جنگ تصویر مـیگردد؛باطنی زیـبا که با چشم سر نمیتوان به وادی آن راه پیدا کرد و تنها با چشم دل است که میتوان قدم در این عرصه گذاشت.
تصویر 2، امدادهای غیبی، اثر عبدالحمید قدیریان
نیاز هنر و هنرمند جنگ،تلاش برای زنده نگه داشتن ابعاد وجودی و عمق باور مـبارزان مـسلمان ایرانی و منش آنهاست.این هنرمندان، بیشتر به سوی آفرینش آثار هنری به صورت نمادین و سمبلیک گرایش پیدا کردند و همانطور که ملاحظه میشود،مهمترین دلیل تجریدی و نمادین کار کردن هنرمندان ایرانی تـوجه بـه ارزشهای درونی و نیز خواسته عمیق هنرمند برای بیان کردن ذات مفاهیم به کمک تصویر است؛چیزیکه میبایست در ورای طبیعت صرف آن را جستوجو کرد و به کمک تصویر،چنان پیامهایی را ارایه داد .
در آثار نقاشیهای جنگ،حضور تـصاویر و عـنصر خـیال در مقابل عناصر واقعگرا،تا حد زیـادی بـاعث نـزدیک شدن به فضای ماورائی شده است.
"روایت در جنگ به مفاهیم حقیقی تبدیل میشود یا آنچه که هنرمندی تصور میکد بیان هنر حـقیقی اسـت.به هـمین دلیل آثار هنری جنگ ما بهشدت نمادین اسـت و هـنرمند از روایتگری مستقیم به طور ناخودآگاه پرهیز کرده است.چرا؟چون باور هنرمند مادی نیست و سعی کرده براساس باور دینی خود یـا بـههرحال بـاور غیرمادی خود مفهوم مبارزه را در فضای نقاشی نشان دهد و عناصری را در اثـر خود تعریف کند تا به بیان آن حقیقت دست پیدا کند،زیرا با خود میاندیشید که روایتگری صرف نمیتواند حـق مـطلب را بـیان کند و در واقع روایتگری یک عکاس عینبهعین از موضوع است و محکوم به مـرگ.بنابراین مـفهومسازی میکند چون میداند که«مفهوم»ماندگار است.کما اینکه روایت عاشورا اینگونه است.نقاشان و هنرمندان ایرانی از بیانگری صریح پرهیز کـردند و بـه نـمادپردازی روی آوردند.در نقاشی جنگ هنرمندان ما صحنههای خونین وجود ندارد،این ویژگی مـهمی است".
نقاش جـنگ زمـانی که قصد دارد شهادت شیدی را به تصویر درآورد،در اثرش با او شهید میشود که آن شهید نـیز درسـلسلهی شـهیدان ماقبل خویش به مقام شهادت رسیده است.این سلسله همچنان ادامه دارد تا به صحنه عـالی شـهادت در کربلا برسد؛این همان صورت نمادین نقاشیهای جنگ است که هنرمند با تعمق مـعنوی بـه آن دسـت پیدا میکند.این نوع نگرش که آمیخته با روح نقاش بود،در واقع بازتاب احساسات فردی وی بـه شـمار میرفت.
از دیگر مواردی که در طی جنگ پدید آمد،تصاویر شهدا بود که به صورت نـقاشی روی بـوم یـا روی دیوار ترسیم میشد و در دوران قبل از آن وجود نداشت.در نظر برخی از پژوهشگران،این اتفاق تازه و منحصر به فردی بـود کـه در هیچجای دیگر چنین چیزی رخ نداده است؛نقاشی دیواری با ابعاد بسیار بزرگ از جـنگ و قـهرمانان آن بـوجود آمدهاند،اما اینکه صورتهای خیلی مشخص و با هویت معلوم در سطح بسیار بزرگ روی دیوارها کار بشود و سـبب شـود آنـهایی که جنگ را ندیده و لمس نکردهاند،در بین این تصاویر زندگی کنند،اتفاق هنری پسـندیدهای اسـت که در نوع خود بینظیر میباشد .
از آنجا که زیبایی لازمه هنر است،در هنر انقلاب و نقاشی جـنگ نـیز شهادت،زیباترین مضمون شد و هنرمندان برای درک این حقیقت،بدان تمسک جستند. این زیبایی در جـلوههای مـختلف و به صورتهای متفاوت،به نمایش درآمد.
جنگ باعث تـحرک جـدی در عـرصهی نقاشی شد که حوزههیا گوناگون نقاشی"واقعگرا"و"فرا واقـعگرا"را در بـر گرفت.از این دست،چهره«مادر- وطن»در کنار شهیدان،بیشترین توجه نقاشان را برانگیخت.در این آثار بود کـه بـرای اولین بار در نقاشی فیگوراتیو،کمکم گـرایش بـه کشف مـختصات چـهره و اسـتخوانبندی ایرانی ظاهر شد.دفاع مقدس،زمینهی مناسب و بـستر حـقیقیای بود که سیمای مردان ایرانی در متن نقاشی به حالتی از شجاعت و ایمان و نـور پدیـدار گردد).
رهبر فرزانهی انقلاب حضرت آیـت اللّه خامنهای آنچه که از هـنرمندان دفـاع مقدس انتظار میرفته را اینگونه بـیان فرمودهاند:
"مـن غالب این آثار هنری جنگ را یا دیدم یا شنیدم،قطعا چیزهای باارزش در بین ایـنها وجـود دارد لیکن همه اینها در مقابل آن گـنجینهی عـظیمی کـه در این دفاع هـشت سـاله به وسیلهی ملت ایـران بـه وجود آمد، چیز کمی است.همهی جنگ،داخل جبههها نیست،بسیاری از مسایل جنگ،داخل خانههاست،توی راههاست،دو قطب بـزرگ دنـیای آن روز -یعنی قطب آمریکا و قطب شوروی سـابق-مشترکا بـا همهی سـاز و بـرگشان بـه کمک عراق آمدند آنـها کجا و در کدام یک از این آثار هنری ما درست تبیین و تشریح شده است"(سخنرانی آیت اللّه خامنهای در جـمع هنرمندان،1379)
ایـن سخنان خود میتواند نشاندهندهی مورادی بـاشد کـه از هـنرمندان جـنگ انـتظار میرفته تا در آثـار خـود به آنها بپردازد.
نگاهی به چند نقاشی دوران جنگ
در اغلب آثار اوایل انقلاب و جنگ تحمیلی حضور نمادها و نشانهها بـه صـورت بـارزی مـشاهده مـیگردد.این نـمادها نشاین از خیروشرّ را همراه خود دارند که به این شکل سمبلیک،قصد دارند مفاهیم را به مخاطب منتقل کنند.تکرار این نمادها سبب شده که در اثر مرور زمان، تبدیل به عـلایم شناخته شدهای از خیر یا شر شوند؛دشت قرمز،نشانهی خون شهید است،رنگ سبز و سفید نشانهی پاکی و نشانگر خیر.گروه سربازان جبهه حق،و گل سرخ نشانه شهادت و دسته رنگهای تیره، نمایانگر گروه شر میباشند.
در تـمامی آثـار مربوط به جنگ،چهرههای مصمم و استوار و رنج دیدهای ترسیم شدهاند که قاطعانه قصد دارند در مقابل ظالم بایستند و در مقابلشان افرادی با چهرههای مشوش و ترسان مربوط به گروه باطل جای دارند.تمامی این نمادها سـعی در بـه نمایش گذاشتن پیروزی حق بر باطل مینمایند؛گروه حقی که در مقام دفاع از جان و ناموس و سرزمینشان به جنگ آمدهاند که عین جهان است و گروه بـاطلی کـه به قصد تجاوز و سلطهجویی بـه جـنگ پرداختهاند و یقین شکست خواهند خورد.
در اثری از حسین خسروجردی،تمام نمادها،یکجا به کار گرفته شدهاند(تصویر شمارهی 1).این اثر ترکیبی است از قهرمانی چون روحانی،زن،پاسدار و بچهای که به انـقلاب پیـوسته است.یک دست باز و یـک دسـت بستهی روحانی که اشاره به سمت جلو دارد،میتواند سمبلی از هدایت با خود داشته باشد.حضور رزمندهای که کتابی را در بغل گرفته(که احتمالا نمادی از قرآن کریم است)و اسلحهای به دست دیگر دارد،-که در بـالای اسـلحه،ترسیم پرنده سمبلی از صلح طلبی رزمندگان اسلام است،-نمایانگر حالت پرصلابت و مقتدر اوست. حضور فردی پابرهنه در این تصویر،نشانگر قشر مستضعف میباشد که در دست خود پارچهای سبز رنگ بسته و با انگشت،اشاره به سـمت بـالا،یعنی مقام خـداوند که در همهحال متوجه بندگان خویش است، دارد،زنی که در پوشش چادر،با یک دست بچهای را در بغل گرفته و در دست دیـگر گل سرخی دارد،در حقیقت،نشانی از شهادتطلبی را با خود حمل میکند؛در اینجا،گل سرخی نـشانی از شـهادت مـیباشد که زن مومن اسلامی،آن را همواره با خود دارد.این زن نمونهای است از مادرانی که با اشتیاق،فرزندان خود را تقدیم دین و کـشور مـیکنند.به این شکل نمادین،مادرانی که در فرهنگ دینی،بهخصوص اسلامی، واجد بالاترین مقام هستند،نماینده و پاسدار فـرهنگ انـقلاب و شـهادت به تصویر درآمدهاند.
تصویر 3-مقاومت-اثر مصطفی گودرزی
تمامی افرادی به تصویر کـشیده شده در این تابلو،نشانی از مقاومت و حرکت به جلو و ایستادگی را با خود دارند و میتوان دو وجـه را در آنان مشاهده کرد؛سختی و آمـادگی،دفاع در مـقابل دشمن،صلحجویی و نرمی در مقابل حق و اینکه اینان حاضرند تما زندگی خود را در این راه اهداء کنند.
در تابلوی"امداد غیبی"،اثر عبد الحمید قدیریان،حضور عناصر نمادین به صورت محسوسی مشاهده میگردد(تصویر شمارهی 2)؛طرف باطل،با صاعقهای از آسمان در حـال نابود شدن هستند و گروه حق که از دور پیدا شدهاند،در بستری از رنگ آبی و با پرچم سبز رنگی در پیشاپیش خود،به سمت دشمن حرکت میکنند.رنگ سبز(هرچند دارای گستره کم)در ایجا،رشتهی پیوند رنگهای یرد و گرم،نماد دانش و ایـمان و بـهویژه در آداب مذهبی ایران،نشانهی امید و انتظار نجات و نیز نماد عرفان است.این رنگ همچنین،نماد سرزندگی جهان و بهشت نیز قلمداد میگردد.
تابلوی فوق،میتواند نشانهای از آیات قرآن کریم،در رابطه با حمایت خداوند از گروه حق باشد:
"ایـ اهـل ایمان بیاد آرید نعمتی را که خدا به شما عطا کرد وقتی لشکر بسیاری از کافران بر ضد شما جمع شدند پس ما به مدد و یاری شما باد تند و سپاه بسیار(از فـرشتگان)که بـه چشم نمیدیدید فرستادیم و خدا خود به اعمال شما آگاه بود"(احزاب،آیهی 9).
نکتهی قابل اهمیت دیگر این است که در اغلب آثار این دوران،توجه ویژهای به آسمان،بهعنوان محل عروج یا امدادهای الهـی شـده است:
"رمـزآسمان در هنر مذهبی از گذشتههای دور تا امـروز وجـود داشـته است.در هنر و ادبیات انقلاب اسلامی نیز آسمان بهعنوان مضمونی دینی مورد توجه هنرمندان قرار گرفته است.در آثار نقاشان جنگ آسمان مـحل قـرار دادن سـمبلهای تصویری مذهبی،محل تابش نور معنویت و نیز نشانی از عـروج اسـتفاده شده است".
آسمان برخلاف انسان و فضای حیاتش، بیانتهاست؛مشاهده آسمان،برانگیزانندهی تجربه مذهبی است که همراه با کشف و شهود میباشد.
در ایـن اثـر،گروه دشمن با رنگهای تیره ترسیم شدهاند و امکانات جنگی زیادی در اطـراف آنها مشاهده میشود،اما همچنانکه از عنوان این تابلو برمیآید امدادهای غیبی همیشه با گروه حق میباشد.
در تابلوی دیگر که اثـری اسـت از مـصطفی گودرزی،جوانی را میبینیم که در دشتی پر از گل، پابرهنه،با سربندی قرمز و دستهایی خالی،در حـالی ایـستاده است که تنها چند نارنجک در کمر خود دارد. دشت پرگلی که او در روی آن استوار ایستاده،رو به سـمت جـلو،قرمزی بـیشتری به خود میگیرد.(تصویر شمارهی 3)
در روبهروی او ردیف تانکهای دشمن در شمار
زیادی دیده میشود.این تابلو بـا عـنوان"مقاومت"،شهید حـسین فهمیده را مدنظر قرار داده است.حضور عناصر روشن و سبز در این طرف جبهه(طرف حق)و عناصر تـیره در طـرف دیـگر(جبهه باطل)،ذهن را به سمت تصاویر تابلوهای عاشورا هدایت میکند؛کم تعداد بودن یاران امام حسن(ع)در مـقابل لشـکر بیشمار گروه دشمن.این اثر را میتوان در ردیف آثار رئالیسم ذهنی قرار داد.
نتیجهگیری
بعد از انقلاب،عدهای از جـوانهائی کـه در انـقلاب شعار میدادند و تظاهرات میکردند،نقاش هم بودند.آنها سعی کردند طی انقلاب به رسالت خود عـمل کـنند و به عبارتی،شعارها و ایدهآلهای مردم را به تصویر بکشند.
با شروع جنگ تحمیلی،مسئولیت نقاشان انقلاب بـرای بـه تـصویر کشاندن حماسههای پیدرپی دلاورمردان صحنههای دفاع مقدس بیشتر شد و در شرایطی که جنگ و انقلاب عواطف و احـساسات را بـه دنبال خود میکشید،هنرمندان نیز بهعنوان افرادی متعهد و با احساس درگیر این فـضا شدند.
نـکتهی قـابل تأمل دیگر این است که نقاشان جنگ در آثار خود به دنبا نشان دادن ظاهر خشونتآمیز جـنگ نـبودهاند بـلکه هدفشان به تصویر درآوردن روح متعالی بوده است که انسانهای عاشق پیدا کرده بـودند؛آنچه او در نـقاشی یک شهید قصد بیانش را دارد،نشان دادن حالتهای روحانی و معنویای است که با زبان هنر توانسته آن را به صـورت زیـبایی بیان کند.
از دیگر ویژگیهای نقاشیهای دوران جنگ،منعکس کردن حال و هوای آن دوران است و حتی میشود گـفت در آن دورانـ،هنر،با آمدن به میان مردم،آثار شگرفی خلق کـرد کـه از حـیث محتوا و ارزش معنوی،جایگاه رفیعی دارند و توانستهاند در میان مـردم،ضمن نـشان دادن کارکردهای خود،مقاومت و ایستادگی را در برابر متجاوزان نمایان، و مقام بلند شهدا و ایثارگران را جلوهگر سازند.
جنگ از دیـدگاههای مـختلف در نگاه نقاشان ایران مورد دقـت و تـوجه قرار گـرفته اسـت.چه آنـها که نگاهی به ظاهر جنگ داشـتهاند و چـه آنها که باطن آن را مورد توجه قرار دادهاند؛در مجموع،همهی آثار،توان نقاشی ایران را در بـرخورد بـا پدیده جنگ نشان میدهد.این نقاشیها عـموما نشاندهندهی ایثار و فداکاری و ایـمان مـلتی را در برابر جنگی ناخواسته هستند کـه در هـیچ کدام زشتی و تلخی وجود ندارد و هریک از زیبایی خوشایند و محزونی سخن میگویند.در این مـیان،آن دسـته از آثاری که دور از سفارشات و تنها بـا تـکیه بـر باورهای نقاشان خـلق شـده است،توجهبرانگیزتر میباشد.
حافظهی تاریخ،نقشهای مـاندگار دلاورمـردان عرصهی دفاع مقدس را در خود ثبت کرده است؛تصویر مردان شجاعی که مدافعان فضیلتهای بزرگ بـودند.این رزمـآوران به مفاهیمی همچون ایثار و جانبازی مـعانی تـازهای دادند و هـنر نـقاشی تـوانست گوشههای زیبایی از هنرنمایی آنـ"هنرمندان فرزانه1"را به یادگار بگذارد؛استقلال،حریت و پایداری انقلاب اسلامی از سرخی خون آنان است.یادشان همیشه با ما و راهـشان روشـن باد.
پینوشت:
(1)-امام خمینی(ره)شهیدان را در دستخط اهدائیشان به هـنرمندان انـقلاب، بـا ایـن تـعبیر نام بردهاند.
منابع:
کتب رهنورد،زهرا(1384)،حکمت هـنر اسـلامی،چاپ سوم،انتشارات سمت،تهران. شریف احمدی،محمد(1384)،جستوجوی هویت در نقاشی معاصر ایران، علمی و فرهنگی،تهران.
مقالات
آغداشلو،آیدین؛خسروجردی،حسین و دیگران(1378)،تأثیر جنگ بر نقاشی معاصر ایـران،فصلنامهی طـاووس،شمارهی دومـ،ص 1-6.
آوینی،مرتضی(1368)،جنگ در آینه مصفای نقاشی متعهد،ماهنامهی سوره، دورهـی اول،شـمارهی 1،ص 4.
پورمـند،حسن عـلی(1385)،قبلهام یـک گـل سرخ،کتاب ماه هنر،شمارهی 96- 95،ص 9-10..
خزایی،محمد(1384)،هنر حماسه عرفانی،کتاب ماه هنر،شمارهی 96-95، ص 20-21.
رجبی،محمد علی(1384)،نقش هنرهای تجسمی بهعنوان هنر پیشرو،هم اندیشی هنر و دفاع مقدس تهران.
رهنورد،زهرا(1372)،مکتب هنر انقلاب،هنر معاصر،شمارهی 2،ص 28-31.
سینا،محمد(1381)،هنر دفاع مـقدس؛هنر آشتی با مردم،پگاه حوزه،شمارهی 71،ص 28.
طبسی،محسن؛انصاری،مجتبی(1385)،بررسی محتوا و شکل،در نقاشی دههی اول انقلاب اسلامی،هنرهای زیبا،شمارهی 27،ص 90.
علوی،اسماعیل(1380)،جلوهای از هنر قدسی،روزنامهی ایران،شمارهی 2071.
کامرانی،بهنام(1379)،رمزشناسی نقاشیهای معراج،مقالات سیاه طوبی، موزهی هنرهای معاصر،ص 262.
کفشچیان مقدم،اصغر؛رویان،سمیرا(1387)،بررسی دیوارنگاری معاصر تـهران،هنرهای زیـبا،شمارهی 33،ص 107-106.
کلانتری،پرویز؛و دیگران(1373)،در فراز و نشیب تحول یا بحران،هنر معاصر،شمارهی 4،ص 8-11.
گودرزی(دیباج)،مرتضی(1384)،تجلی ایدئولوژی روی بوم،روزنامهی شرق.
گودرزی،مصطفی(1373)،چهره جدید تناقض،هنر معاصر،شمارهی 5-6، ص 52-48.
منصورینژاد،احمد(1387)،خلق آثار هنری لازمه نشر ارزشهای دفاع مقدس،روزنامهی خراسان،شمارهی 16959،ص 10.
سخنرانی:
سخنرانی حضرت آیت اللّه خامنهای در جـمع هـنرمندان(1379)،مجلهی هنر دینی،شمارهی 5،ص 1.
منبع:
1. کتاب ماه هنر، دی 1388 - شماره 136
2. باغ موزه انقلاب اسلامی ودفاع مقدس
- هیچ نظری یافت نشد
ارسال نظر به عنوان مهمان