سه شنبه, 08 فروردين 1402
شناسه خبر:1431

سکوت سینما برای جنگ

  • انداز قلم
سینما و تلویزیون

سيد فرزاد علوي
قريب 33 سال از انقلاب اسلامي مي‌گذرد، آنچه هست بسيار كم و آنچه نيست بسيار است درحالي‌كه مردمي‌ترين انقلاب قرن كه پدران و مادران بسياري از ما با خون‌فشاني‌هايشان و روحيه حق‌طلبشان و تكيه بر آزادگي براي حركت دادن جامعه‌اي طاغوتي به سمت جامعه‌اي اسلامي، آزاد و آباد كه مردمي آگاه نيز دارد براي نسل‌هاي آينده‌شان رقم زدند؛ جواناني كه آن روز‌ها چنين سلحشورانه حركتي عظيم را به ثمر رساندند، امروز پدران نسل جوان هستند و همان جوانان و همان پدران براي حفظ دين و وطن، ناموس و شرفشان چه جان‌ها دادند و چه رشادت‌ها كردند و چه زيبا، زيباترين صحنه‌هاي تاريخ بشريت را در قاب تاريخ ثبت كردند. بسيار دردناك است كه نسل امروز با نسل عاشق پدرانش با نسل پهلوان پدرانش غريب است و متاسفانه فاصله بين ارزش‌هاي ديروز و امروز بسيار زياد شده و اين دقيقا همان جايي است كه سينماي جنگ، رسانه تصويري جنگ سكوت كرده و خيلي عقب‌تر از دلاوري‌ها و گذشت‌هاي سربازان بي‌نام و نشان اين سرزمين است.
سينماي جنگ بايد بپذيرد كه در اين موضوع شايسته نبوده و شايد هم غفلت كرده است. در حال حاضر ما ناگزيريم كه تكيه كنيم به ضرب‌المثل (ماهي را هر وقت از آب بگيري تازه است) و براي اين مشكل هر چه سريع‌تر چاره‌اي بسازيم.
آيا با توجه به اينكه ما در سينما صاحب سبك بوده و بهتر بگويم صاحب نوعي سينماي خاص هستيم (سينماي ارزشي) توانسته‌ايم از اين مانيتور براي نشان دادن ارزش‌هاي والاي دفاع مقدس استفاده كنيم. (هرچند بي‌انصافي است كه زحمات فيلمسازان و سينماگران ژانر دفاع مقدس، به خصوص سينماي مستند دفاع مقدس را كه زايش خود را مديون شهيد مرتضي آويني است ناديده بگيريم). ولي بايد بگوييم ما در اين مورد نتوانسته‌ايم آن‌طور كه بايد به مساله دفاع مقدس بپردازيم و آنچه تا به حال در اين مورد ساخته شده است، يا ناقص بوده يا اصلا آن‌طوركه بايد براي برقراري ارتباط با نسل جوان مفيد فايده نبوده و نتيجه ساختن اين تعداد فيلم در اين ژانر جز دوري گزيدن نسل جوان از آن چيز ديگري نبوده و ما بايد بپذيريم كه در اين‌باره بسيار كم ساختيم و كم كار كرديم. هرچند داريم تك فيلم‌هايي استاندارد و با نگاهي عميق به جنگ را فراموش نمي‌كنيم از كرخه تا راين، كاليمانجارا، باشو غريبه كوچك، سفر به چزابه، آژانس شيشه‌اي و با كمي اغماض دوئل احمدرضا درويش را، اما نگاهي كوتاه به فيلم‌هايي كه درباره جنگ در سينماي جهان بالاخص آنچه در سينماي غرب ساخته شده است. مي‌بينيم كه آنها چقدر متخصصانه و حرفه‌اي توانسته‌اند از پتانسيل سينما براي تفهيم فضاي جنگ، دلايل آن و فرهنگ مبارزه براي خويش استفاده كنند و آن را نه تنها در معرض ديد جوانان جامعه خويش مي‌گذارند بلكه در مقابل ديدگان تمام مردم دنيا مي‌برند و چندين برابر واقع نشان مي‌دهند و براي فيلم‌هايشان گيشه‌هاي جهاني فراهم مي‌كنند. پايان جنگ جهاني دوم آغاز توليدات انبوه سينماي جنگ در جهان بود. يوگسلاوي يك نمونه است كه تنها 12 روز در مقابل لشكر نازيسم مقاومت كرد اما صدها فيلم ارزشمند در اين باره ساخته و هنوز هم مي‌سازد.
جاي پرسش دارد كه آيا دفاع مقدس ما كمتر از آنچه به عنوان جنگ در غرب رخ داده ارزش داشته است؟ جاي تعجب دارد كه ما با اين همه الگوي مستند در تاريخ دفاع مقدس كه سرشار از پلان‌هاي مقاومت است ـ از نوجوان 14ساله گرفته تا پيرمرد 70ساله كه همه و همه قهرمان بودند و آزاده ـ باز هم بعد از گذشت اين همه سال نتوانستيم براي نمايش دلاوري‌هاي آن پاك‌سرشتان و پاسداشت عظمت عمل و عقيده و حركتشان كاري بكنيم و البته جاي تاسف.
بي‌شك فيلمنامه‌ها و داستان‌هاي ما كه با موضوع دفاع مقدس طرح مي‌شوند از نبود قهرمان رنج مي‌برند. فيلم‌ها و داستان‌هاي ما از قهرمان‌پروري فراري‌اند و نمي‌دانم ما چرا از اين ترس داريم و دل به درياي قهرمان‌سازي نمي‌زنيم؛ هرچند ما اساسا نياز به قهرمان‌سازي نداريم. ما در تاريخ دفاع مقدسمان كم قهرمان نداشتيم و همه آنها قهرمانان زنده‌اي هستند و براي ما سند غرور و افتخار اما در درام‌سازي قهرمان و ضد قهرمان ضروري است. كاش كمي از سينماي غرب بياموزيم كه چگونه در يك داستان يك سرجوخه ساده را تبديل به يك قهرمان مي‌كند (نجات سرباز راين) و او را به عنوان يك اسطوره به كل دنيا معرفي مي‌كند و اين بسيار دردناك است كه مي‌بينيم سينماي جنگ درمانده است و نياز دارد به حمايت جدي و يك رويش و تولد دوباره براي احياي آنچه داريم، اما برايش كاري نكرده‌ايم.

 

 

منبع: باغ موزه انقلاب اسلامی ودفاع مقدس

ارسال نظر به عنوان مهمان

  • هیچ نظری یافت نشد